تعيين هدف در برنامهريزي
وقتي از برنامهريزي حرف ميزنيم، اول بايد مشخص كنيم كه هدف ما از برنامهريزي چيست؟ هر كسي براي خودش هدفي در زندگي دارد كه اين هدف ميتواند مبناي برنامهريزي قرار گيرد. هدف شما از برنامهريزي چيست؟ رسيدن به موفقيت، زود رسيدن به موفقيت، ايمن رسيدن به موفقيت يا... در هر صورت هر كسي كه برنامهريزي ميكند در انتها ميخواهد به موفقيت برسد. پس ميتوان گفت همه بهدنبال موفقيت هستند. البته خود موفقيت نيز در بين آدمهاي مختلف، تعاريف مختلفي دارد. برخي ازدواج كردن را موفقيت ميدانند، برخي خريدن خانه يا يك خودرو را موفقيت ميدانند، بعضيها با راهاندازي شركت و كسب و كار خود، موفقيت را در دستان خود ميبينند، برخي اصلاً بهدنبال ماديات نيستند و اينكه يك زندگي نسبتاً راحت و آرام داشته باشند خود را موفق ميدانند و برخي نيز هيچگاه از به دست آوردن موفقيت سير نميشوند!! و تشنه كسب موفقيتهاي جديد هستند. به هر حال هر هدف، آرزو، خواسته و... داشته باشيم، براي برنامهريزي خود بايد هدفگذاري كنيم.
ويژگيهاي يك برنامهريزي خوب
بسياري از صاحبنظران مديريت و برنامهريزي معتقدند كه هر نوع برنامهريزي بايد 3 ويژگي ذيل را داشته باشد. بدون اين 3 ويژگي، آن برنامهريزي چندان مفيد نيست. اين ويژگيها عبارتند از:
اول اينكه برنامه حتما بايد مكتوب شود. دوم اينكه در برنامه بايد عدد و رقم وجود داشته باشد و سوم اينكه زمان داشت و داراي ضربالعجل باشد. به عبارت ديگر داراي محدوده زماني باشد يا به قول خارجيها (time-bounded) باشد. پس اگر اين 3 شاخصه در برنامهريزي شما وجود داشته باشد، برنامه خوبي خواهيد داشت.
پس اگر شما امروز براي زندگيتان چنين برنامهاي با اين ويژگيها داريد، زندگيتان بر پايه برنامهريزي بنا شده است اما اگر چنين چيزي نداريد به صراحت ميتوان گفت كه نه برنامهريزي داريد و نه برنامه. وقتي هم كه شما براي زندگي خودتان برنامه نداريد، چگونه ميتوانيد براي ديگران برنامهريزي كنيد. اين ديگران ميتوانند خانواده شما، مشتري شما يا هر كس ديگري باشند پس اول بايد براي خود برنامه داشته باشيد تا بتوانيد براي ديگران هم برنامه تجويز كنيد.
با برنامهريزي ما نسبت بهخودمان، شناخت پيدا خواهيم كرد. بهعبارتي اگر ما برنامه مكتوبي كه داراي عدد، رقم و زمان است، راجع به اهداف، كار، ازدواج، تحصيل، پيشرفتها، كارهايمان در اين هفته و راجع به خيلي از مسائل ديگر داشته باشيم، افرادي هستيم كه برنامهريزي در زندگيمان جريان دارد. ولي اگر چنين چيزي نيست پس برنامهريزي نداريم و برنامهريزينداشتن در زندگي، همان قانون سكون است. قانون سكون را اگر از دوران تحصيل به ياد داشته باشيد به اين معناست كه جسم در حال حركت يا ساكن، مايل به حركت يا سكون است؛ مگر آنكه اتفاقي آن را از حركت يا سكون باز دارد. به بيان ديگر جسمي كه در حال حركت است تمايل دارد به حركت خود ادامه دهد و جسمي كه در حال سكون است نيز تمايل دارد در حالت سكون باقي بماند. در زندگي چنين است.
ما در زندگي در حال حركتيم پس حركت ميكنيم؛ ولي با يك اتفاق ممكن است از حركت بايستيم. اين نوع زندگي، زندگي 2 قدم به جلو، يك قدم به عقب نام دارد. به اين سبك زندگي، زندگي بدون برنامهريزي ميگويند. دو قدم به جلو يك قدم به عقب؛ اين كار باعث ميشود كه ما مدام از مسيرهايمان منحرف بشويم، مدام كج برويم و مدام برگرديم و اصلاح كنيم. حركتي كند، كند و كند. شايد شما هم شنيده باشيد كه ميگويند هر آنچه از اول خلقت بشر تاكنون، علم توليد شده است، 3سال و نيم ديگر اين حجم علوم شناخته شده، 2برابر خواهد شد!
به عبارت ديگر نرخ رشد علم انسان در 3 سال و نيم آينده، 2برابر نرخ رشدي است كه علم بشر تاكنون داشته است. پس عصر حاضر عصر سكون و ثبات نيست. بلكه عصر حركت و پيشرفت است. عصر حاضر عصر موفقيت است. اگر حركت نكنيد، اگر تغيير نكنيد و اگر شتاب نكنيد، مطمئنا سهمي از موفقيت نخواهيد داشت.
مزاياي برنامهريزي
پس از اينكه ويژگيهاي يك برنامهريزي خوب و قابل اتكا را بيان كرديم، بهتر است در مورد مزاياي برنامهريزي هم صحبت كنيم. برخي از مزاياي برنامهريزي عبارتند از:
افزايش احتمال رسيدن به اهداف: برنامهريزي صرفا احتمال رسيدن به اهداف را زياد ميكند و رسيدن به اهداف را تضمين نميكند. بر خلاف بسياري از افراد كه با فريب، تضمين قبولي در كنكور، تضمين لاغري و... را ميدهند، برنامهريزي و برنامه تضميني ارائه نميكنند. با برنامهريزي ميتوانيم احتمال رسيدن به موفقيت و دستيابي به اهداف را بالا ببريم.
صرفه جويي در هزينهها و استفاده صحيح از منابع: با برنامهريزي ميتوان از سردرگمي نجات پيدا كرد و منابع را به هدر نداد. افرادي كه برنامه ندارند، مرتب كارهاي بيهوده و بينتيجه ميكنند و منابع و نيروهاي خود را در جهات مختلف و بدون انسجام هدر ميدهند. برنامهريزي باعث ميشود، منابع ما در يك راستا و يك جهت، همسو شود.
انطباق با شرايط متغير محيطي: با برنامهريزي ميتوان خود را با شرايط متغير محيطي تطبيق داد. اگر قدرت پيشبيني بالايي داشته باشيم، ميتوانيم وقايع را قبل از وقوع شناسايي كنيم و به آنها واكنش مناسب بدهيم.
فراهم شدن ابزارهاي كنترل: با برنامهريزي دقيق ميتوان، فعاليتهاي خود را كنترل كرد. تنها درصورت داشتن يك برنامه دقيق و صحيح است كه ميتوانيم فعاليتهاي خود را طي زمان مورد ارزيابي قرار دهيم و با توجه به برنامه از پيش تعيين شده، آنها را كنترل و اصلاح كنيم.
امكان سنجش ميزان پيشرفت:براساس برنامه ميتوان ميزان پيشرفت خود را در طول دوره برنامهريزي، سنجيد. به اين ترتيب كه كارهاي خود و موفقيتهاي خود را با آنچه از قبل در برنامه پيشبيني كرده بوديم، مقايسه ميكنيم و ميزان پيشرفت يا عدمپيشرفت خود را شناسايي ميكنيم.