مفهوم ناحيه يكي از مفاهيم اصلي در مطالعات جغرافيايي است. جغرافيدانان از دير باز سطح زمين را به واحدهاي جغرافيايي كه در آن پديده ها با هم تجانس و وحدت دارند تقسيم كرده و سپس آنها را مورد مطالعه قرار داده اند. عامل تمايز اين واحدهاي جغرافيايي،تفاوت مكانها و پديده ها موجود در آنهاست .اين تقسيم بندي ها به منظور شناخت بهتر و آسان تر و علمي تر كردن مطالعات وتحقيقات درباره ي مكان ها صورت مي گيرد تا برنامه ريزي صحيح تري براي آنه انجام شود. درباره مفهوم ناحيه تاكنون نعاريف متعددي ارائه شده است كه در اينجا به ذكر چند مورد آن مي پردازيم :

1-ناحيه بخشي از سطح زمين است كه چهره هاي ظاهري مشابه در سراسر آن ويژگي خاصي را به وجود مي آورند به طوري كه با بخشهاي مجاور متفاوت است.


2- ناحيه يك محدوده ي جغرافيايي است كه درآن ميان خصوصيات طبيعي،انساني ،اجتماعي وفرهنگي تجانس يا هماهنگي يا وحدت نسبي وجود دارد.

3-همچنين مي توان گفت ناحيه فضا يا قسمتي از كره ي زمين يا خاك يك كشور است كه عوامل طبيعي ،اقتصادي واجتماعي آن رااز محيط اطراف خود متمايز كرده است.


4-ناحيه بخشي از كشور است كه وحدت آن ناشي از عوامل فيزيكي يا انساني مي باشد و در واقع قلمرو نسبتاْ وسيعي است كه به دليل خصوصيات جغرافيايي و اجتماعي به درجه ايي از وحدت رسيده است كه آن را از نواحي پيرامون يا مجموعه ايي كه ناحيه را دربر گرفته است متمايز مي كند به عبارت ساده تر وحدت يابي اساس هر ناحيه ي جغرافيايي است .


جغرافي دانان براي تعيين حدود يك ناحيه يك يا چند معيار را به كار مي گيرند و سپس با توجه به اين معيارها ،حدود يا مرزهاي ناحيه را روي نقشه رسم مي كنند .در واقع اينگونه مرزها بر روي زمين وجود ندارد و پيدا كردن آنها بر روي نقشه آسان تر از سطح زمين است.اين معيار ها ممكن است عوامل طبيعي باسند .مانند توپوگرافي،آب وهوا و خاك ،پوشش گياهي ،كه دراين صورت از نواحي كوهستاني،نواحي قطبي ،نواحي خاكهاي چرنوزيوم ،ناحيه جنگلي ونظاير آن صحبت مي شود .ممكن است اين معيارها عوامل انساني باشند مانند :مذهب،زبان ،نوع فعاليتهاي اقتصادي كه در اين صورت مي توان مثلا به ناحيه ي معتقدان به دين اسلام،ناحيه عرب زبان ،ناحيه پنبه خيز يا ناحيه ي صنعتي ونظاير آن اشاره كرد.


مرزهاي ناحيه:

تعيين مرزهاي دقيق نواحي كاري دشوار است .البته مرز نواحي مانند :خاكهاي پودزول يا زيست بوم جنگل هاي استوايي را آسان تر از نواحي فرهنگي وانساني مي توان تعيين كرد .مرزهايي كه بر روي نقشه ها ترسيم مي شوند قراردادي هستند وروي زمين وجود ندارند علاوه براين مرزهاي نواحي قابل تغييراند،مثلا با فعاليتهاي انساني ممكن است پوشش گياهي خاص يك ناحيه از بين برود .همچنين براثر پديده پخش يا انتشار ممكن است ناحيه ي جديدي در دل ناحيه ي قبلي شكل گيرد كه از نظر زبان ،دين نژاد و...با ناحيه ي قبلي تفاوت داشته باشد.


روش هاي جديد ناحيه بندي:

امروزه براي ناحيه بندي از روش هاي جديد نقشه كشي،تفسير عكس هاي هوايي،سيستم اطلاعات جغرافيايي وبه ويژه روشهاي آماري ورياضي استفاده مي شود .جغرافيدانان پس از تعيين معيارها وشاخص هاي ناحيه بندي با استفاده از روشهاي آماري وكمي (فراواني تكرار پديده هاي در واحد سطح و... )ميزان وحدت وتجانس را در يك ناحيه تعيين كرده وآن رابه وسيله نقشه نمايش مي دهند .


منابع:

1-خمر ،غلامعلي ،اصول ومباني جغرافياي شهري ،نشر قومس ،تهران 1385،ص44
2-شكويي ،حسين ،فلسفه جغرافيا،انتشارات گيتا شناسي ،1364،ص65
3-شكويي ،حسين ،جغرافياي شهري ايران ،انتشارات سمت 1375،ص65