اصل خبر: دو هفته از خودكشی دانشجوی مقطع دكتری رشته شیمی دانشگاه، در سكوت نسبی گذشت.
- موضوع از چه قرار است؟
این دانشجو كه مشكلات مالی بسیاری در تهیه رساله دكتری خود داشت، در روز حادثه هنگامی كه استاد او آگاه به این مساله میشود، از او میپرسد و او كه در مقابل این توهین استادش در برابر سایر دانشجویان تحقیر شده، در برابر چشم همكلاسیان خود با سیانور خودكشی میكند.
- تحلیل موضوع: پایان بخشیدن به زندگی توسط خود شخص یا همان تقریباً در اكثر ادیان، عكسالعملهای مختلف و ممنوعیت شرعی و عقوبتهای اخروی به دنبال دارد. تحلیلهای روانكاوی و اجتماعی و ریشهیابیهای اقتصادی نیز به نوبه خود میتواند در وقوع چنین رخدادهایی موثر واقع شود. ولی به لحاظ حقوقی، با وجود آنكه قوانین كیفری وارد این بحث نشده است، شاید بتوان تقسیمبندیهایی را در این زمینه پیشبینی كرد؛ در این تقسیمبندی، اقداماتی چون حادثه اخیر با چاشنی تحریك به خودكشی، متفاوت از زمانی است كه شخصی خود را در ملاء عام از ساختمانی پرتاب میكند و یا خودكشیهایی كه با توهم شخص یا نیروهای خیالی توسط مواد توهمزا صورت میگیرد. البته میزان پروندههایی كه مشكوك به خودكشی بوده و یا متهم برای خلاصی خود، آنگونه طراحی كرده، بسیار است. پرونده یا 24 ساله كه به گفته دوست وی (حمید) نوعی خودكشی در حضور او بوده و وی قصد آسیب رساندن به او را نداشته و یا جسد مكشوفه یا سوخته دختر جوانی در حاشیه اتوبان در غرب پایتخت مبنی بر خودسوزی وی به دلیل بارداری ناخواسته و احتمالاً فراری بودن دختر جوان، از اینگونه شبهخودكشیهاست. اما چندی است كه شیوع پدیده خودكشی در قشر تحصیلكرده و دانشپژوه رخنه كرده است. قضیه خودكشی دختر پزشك جوان در همدان و حادثه اخیر را نمیتوان محصول آسیبها و انحرافات اجتماعی همانند اعتیاد، نابسامانیها خانوادگی چون طلاق، بیكاری، ناآگاهی و بیسوادی و انحرافات اخلاقی و... دانست.
- تكمله: راستی، آیا ما این حق را داریم كه دلایل نگرانكننده وقوع خودكشی در نخبگان خاموش جامعه، نظیر فقر اقتصادی، فشارهای روانی و سیاسی را با خودكشیهای ناشی از ضعف نفس یكی بدانیم و از كنار این نوع از خودكشیها نیز به آسانی بگذریم؟