با توجه به سیستم عدالت و قضا و زندانبانی از گذشته تاكنون شاهد اصلاحات و تغییرات بسیاری بودهایم. برخی واقعیات را نمیتوان انكار كرد. اما در كلیه كشورهای جهان زندان وجود داشته و همیشه جنایتكارانی هستند كه موجب خدشهدار شدن جامعه و اخلال در نظم عمومی و قانون كشور میشوند. اما به طوركلی نمیتوان كلیه زندانیان اعم از اطفال بزهكار، افراد بدهكار و زندانیان جرائم غیرعمد را با تبهكاران سابقهدار و شرور جزو یك طبقه قرار داد.
بر همین منوال قوه قضاییه و سازمان زندانها موضوع طبقهبندی زندانیان را در دستور كار قرار داد. البته بر اساس نوع جرم و نه تفكیك شخصیت! موضوع اصلی این است كه محكومان از اطفال معارض با قانون گرفته تا افراد شرور و سابقهدار همگی با یك قانون مجازات میشوند و هر از گاهی شاهد احكامی هستیم كه دچار تناقضاتی بوده و مجازاتهای سنگینی برای رده سنی زیر 18 سال در نظر گرفته میشود كه برای دسته دوم (افراد شرور و سابقهدار) صادر نمیشود
با این حال ملل مختلف دریافتهاند كه دیگر دوران كیفر همراه با اعمال شاقه، بهكارگیری خشونت و... نهتنها جوابگوی فعالیتهای اصلاحی نیست، بلكه قبح زندان و عدالت سیستم قضایی را زیرسوال میبرد.
با توجه به فشارها و تنگناهای موجود بینالمللی، همچنین شفافسازی سن رشد و بلوغ فكری از نظر شارع مقدس، منطق ایجاب میكند كه حقوقدانان، فقها و مسوولان دستگاه قضایی، علاوه بر نمایندگان مجلس شورای اسلامی سعی بیشتری در پیگیری این مهم نمایند.در قانون فعلی كشور ما، حكم قصاص برای پسران در سنین 15 تا 18 سال و در دختران در سنین 9 تا 18 سال قابل اجرا تلقی میگردد. البته باید در نظر داشت نوجوانی كه در شرایط آب و هوایی مناطق گرمسیر و حاره مانند عربستان زندگی میكند، با نوجوانی كه در منطقه سردسیر و یا معتدل زندگی مینماید، در رسیدن به سن بلوغ و رشد، تفاوت فاحشی دارد كه بستگی به عرض جغرافیایی منطقه سكونت نیز دارد.
با عنایت به اینكه كشور اسلامی ما به كنوانسیون حقوق كودك پیوسته است و نیز اینكه كنوانسیون حقوق كودك كلیه افراد زیر 18 سال را طفل محسوب مینماید و آنان را از مسوولیت كیفری نسبی برخوردار دانسته و مدعی است مجازاتهایی همچون اعدام در خصوص آنان اعمال نمیشود. در اینجا باید یادآور شد كه طبق ماده 49 قانون مجازات اسلامی و تبصره یك همین ماده در تعریف طفل آورده است:
اما سوال اینكه بلوغ از نظر شارع مقدس صرفاً بلوغ جنسی است یا بلوغ عقلی و جنسی همراه با هم؟ زیرا این نكته به مثابه مجنونی میماند كه بالغ بوده، ولی از نظر عقلی به كمال و تشخیص نرسیده است. چگونه میتوان از این فرد توقع انتخاب و تصمیمگیری صحیح داشت؟در آیات 178 و 179 سوره مباركه بقره به اهمیت قصاص پرداخته شده است. اما به این نیز اشاره گردیده كه
در آیه 32 سوره مائده نیز امر به قصاص نموده است ولیكن پس از آن فرموده است:
فلذا اینجاست كه قضات محترم میتوانند با مذاكراتی كه با اولیای دم مقتول انجام میدهند سعی خود را در جلب رضایت شكات به نحو كافی و آنچنان كه وظیفه شرعی هر مسلمان است، ایفا كنند.
از تمام این تفاسیر كه بگذریم به این نتیجه میرسیم كه با تأكیداتی كه در قرآن مجید مبنی بر حفظ كرامت انسانی و ارزش حق دم اشخاص گردیده است، شاید بهتر باشد در احكام صادره برای نوجوانان و جرائم غیرعمد بازنگری كلی صورت گرفته شود. اینكه احكام سنگینی چون قصاص یا حبسهای طویلالمدت برای عدهای خصوصاً افرادی كه بر اثر حادثه در دام جزا گرفتار شدهاند، مغایر با انسانیت و حرمت انسانهاست. بهجز مواردی معدود، نه عموم جامعه و نه سردمداران سیاسی كشور تمایل چندانی نسبت به اجرای حكم اعدام یا قصاص برای اطفال و افرادی كه به صورت اتفاقی وارد زندان شدهاند، ندارند.
معمولاً اعدام مجازاتی است كه حاكم شرع برای محكوم در نظر میگیرد و قصاص حق ولی دم مقتول است، اما باید در نظر داشت كه این حق را چه كسی در اختیار ولی دم قرار میدهد؟ قانونگذار چگونه به این تشخیص میرسد كه نوجوانی كه در رسیدن به سن بلوغ وی شبهه وجود دارد مستحق كیفر مرگ میباشد؟ هر چند ما انسانها قانون را به خاطر دوری جستن از خشونت به وجود آوردهایم.اگر بخواهیم به سارقان مسلح، قاتلان زنجیرهای، تروریستها و جاسوسانی كه بر ضد ملت ما تلاش میكنند و افرادی كه به عللی گوناگون، اعم از تصادف، قتل بر اثر نزاعهای دستهجمعی، جرائم سهوی و ناشی از یك رخداد به یك چشم نگاه كنیم و آنها را در یك ترازو بسنجیم، ظلم بزرگی در حق ایشان كردهایم.
حضرت علی(ع) در دوران حكومت خویش به مالك فرمودند:
حال ما كه روزانه دهها بار خداوند را با صفات رحمان و رحیم میخوانیم شایسته است در احوال آنانی كه دچار لغزشهایی خواسته یا ناخواسته شدهاند تأمل بیشتری نماییم