عصر ایران ورزشی، پریا سپینود - در خبرها آمده بود که یوفا درباره شعارهای نژادپرستانه تماشاگران پورتو علیه ماریو بالوتلی و یحیی توره تحقیق می کند.

قصه از این قرار است که در جریان بازی رفت دو تیم پورتو و منچسترسیتی در ورزشگاه خانگی پورتو، تماشاگران این تیم پرتغالی علیه بازیکنان سیاه پوست منچسترسیتی شعارهایی دادند و مقامات این باشگاه انگلیسی مدعی اند شعارهای تماشاگران پورتو، حاوی توهین های نژادپرستانه بوده است.

این اولین باری نیست که تماشاگران اروپایی متهم به نژادپرستی می شوند. در سال های گذشته نیز بارها و بارها رفتارهای نژادپرستانه در فوتبال اروپا بوده ایم.

چند سال پیش، در یکی از بازی های لالیگا، تماشاگران اسپانیایی ساموئل اتوئو را به دلیل سیاه پوست بودنش به میمون تشبیه کردند. آنها هر بار که اتوئو پا به توپ می شد، جیغ هایی در تقلید صدای میمون های آفریقایی می کشیدند تا اتوئوی بی نوا را به میمون تشبیه و او را به بدترین شکل ممکن تحقیر کنند. اتوئو در آن بازی، از فرط ناراحتی خواست زمین مسابقه را ترک کند ولی سایر بازیکنان بارسا با دلداری دادن به او، او را به ماندن در میدان مسابقه ترغیب کردند.

در دهه 1980 نیز، معضل نژادپرستی در فوتبال انگلستان بیداد می کرد. در آن زمان جان بارنز یکی از بهترین بازیکنان تیم ملی انگلستان بود. گل تاریخی بارنز به تیم ملی برزیل، در مسابقه ای دوستانه، که با دریبل هشت بازیکن برزیلی به دست آمد، در تاریخ فوتبال ماندگار شده است.

اما همین جان بارنز تکنیکی و موثر در تیم ملی، در بازی های باشگاهی بارها و بارها از سوی تماشاگران انگلیسی با رفتارهای نژادپرستانه تحقیر شد. آنها وقتی که جان بارنز پا به توپ می شد، پوست موز به سمتش پرتاب می کردند تا به جان بارنز حالی کنند که او را میمونی برآمده از آفریقا می دانند.

هم اکنون نیز پرونده توهین نژادپرستانه جان تری به آنتون فردیناند، بازیکن کوئینز پارک رنجرز، در دادگاهی در انگلستان مفتوح است تا پس از جام ملتهای اروپا به آن رسیدگی شود.

لوئیس سوارز مهاجم اروگوئه ای لیورپول نیز چندی پیش، قبل از آغا بازی تیم های لیورپول و منچستریونایتد، حاضر نشد با پارتیس اورا مدافع سیاه پوست منچستر دست بدهد و جالب اینکه کنی دالگلیش مربی اسکاتلندی لیورپول نیز از رفتار نادرست سوارز حمایت کرد.

مجموع این وقایع نشان می دهد که علیرغم سخت گیری های حقوقی رایج در اروپا علیه نژادپرستی، نژادپرستی هنوز به مثابه یک خرده فرهنگ در فرهنگ اروپاییان رواج دارد.

قطعاً در آینده نیز باز هم شاهد چنین رفتارهایی از سوی برخی از بازیکنان و تماشاگران و مربیان اروپایی خواهیم بود و سخت گیری های حقوقی فیفا و کشورهای دموکراتیک اروپایی، اگر چه تاثیرات قابل توجهی در کاهش رفتارهای نژادپرستانه در قاره سبز داشته است، ولی هنوز به پاک شدن ننگ نژادپرستی از دامان اروپاییان منجر نشده است.

نژادپرستی بی تردید محصول دوران استعمار و مواجهه اروپاییان سفیدپوست و ازرق چشم با سیاه پوستان قاره آفریقاست؛ سیاه پوستانی که برای اروپاییان مصداق بارز " دیگری " بودند؛ دیگری ای که سفیدپوستان اروپایی با نفی آنها احساس هویت می کردند.

فوتبال به سهم خودش نقش زیادی در پیوند فرهنگ ها و گردآوردن انسان های گوناگون از قاره ها و فرهنگ ها و نژادهای متفاوت در کنار یکدیگر داشته است. نژادپرستی اگر چه در فوتبال رواج دارد اما زاییده فوتبال نیست؛ بلکه برعکس، ورش فراگیر فوتبال نقشی چشمگیر در کاهش نژادپرستی در جهان پسااستعماری امروز داشته است. توسعه فوتبال در کنار دموکراتیک تر شدن جهان فوتبال، یعنی دموکراتیک تر شدن ساختارهای حقوقی و فضاهای حقیقی ( اعم از ورشگاه ها و باشگاه ها )، بی تردید تیشه ای است بر ریشه نژادپرستی و سرانجام روزی بیخ این درخت کهن را برخواهد کند.