شايد باور کردنش کمي سخت باشد اما امروز محمدرضا خلعتبري ستاره تيمي شده که مارادونا سرمربياش است.
همشهری: شاید باور کردنش کمی سخت باشد اما امروز محمدرضا خلعتبری ستاره تیمی شده که مارادونا سرمربیاش است. در همین سه هفتهای که او برای تیم الوصل به میدان رفته، یک گل زده، یک پاس گل داده و یک پنالتی هم گرفته. همه هواداران تیم الوصل نام او را صدا میزنند و مفسران عرب کانالهای مختلف درمورد درخشش او حرف میزنند.
حتی یکی از معروفترین مفسرهای عرب درمورد خلعتبری گفته بود که مارادونا باید فارسی یاد بگیرد و با زبان فارسی از خلعتبری تشکر کند. در بین این درخشش مداوم خلعتبری، با او قرار گذاشتیم و بایک مصاحبه تلفنی درمورد همه اتفاقاتی که بین او و مارادونا رخ داده صحبت کردیم. گفتوگوی همشهری با خلعتبری که شدیدا مسحور قرار گرفتن در تیم بهترین بازیکن جهان شده جالب و خواندنی است.
فكر میكردی یک روز شاگرد مارادونا شوی؟
هر بازیكنی هم جای من بود، فكرش را نمیكرد. من الان تازه فهمیدم یک رویا چه طور به حقیقت تبدیل میشود. اما خب این رویایی است كه اصلا یك بار هم به آن فكر نمیكردم. من فصل قبل ذوب آهن بودم، رفتم قطر با الغرافه قرارداد بستم. اما شرایط طوری پیش رفت كه عجیبترین اتفاق برای استقلالیها افتاد و یک دفعه فرهاد مجیدی از تیم جدا شد و صاف آمد با الغرافه قرارداد بست. بعد من با باشگاه به مشكل خوردم و رسما از این تیم جدا شدم. یک دفعه یكی از بازیكنان خارجی الوصل كنار گذاشته شد...حالا من آمدم الوصل؛ تیمی كه مارادونا سرمربیاش است. خودم وقتی فكر میكنم سرم گیج میرود! اتفاقهایی که افتاده خیلی عجیبوغریب بوده.
كار كردن با مارادونا چطوراست؟
مارادونا را باید ببینید و با او كار كنید تا بتوانید دركش كنید یا بشناسیدش. خیلی گندهتر از آن چیزی است كه ما فكرش را میكنیم. اصلا این طوری بگویم كه یک جوری است. یک شکل خاص!
چه شکلی یعنی؟
شاید هر کسی جای مارادونا باشد، اصلا كسی را تحویل نگیرد اما او این طوری نیست. اخلاقیات و اصول خاص خودش را دارد. به شدت احساساتی است. با همه رفیق است. اما بزرگی، اعتبار و اسمش روی بچههای تیم تاثیر میگذارد. به نظر من مارادونا آخرت فوتبال است و بزرگترین فوتبالیست دنیا جلویش هیچی نیست. اگرببیند واقعا دارید تلاش میكنید خوشحال میشود و بیشتر كمك میكند. اصلا من هر چیزی که بگویم نمیتوانم درست و حسابی از مارادونا تعریف كنم. خداییش خیلی گنده است! به زبان خودمان بخواهم بگویم خیلی لوتی و خاكی است.
ظاهرا در همین مدت كم ارتباط خوبی با او برقرار كردهای.
خدا را شكر تا الان هم پاس گل دادهام و هم گل زدهام. پنالتی هم گرفتم و در كل خوب بودم. خیلی از من راضی است اما خوب خوب هم که باشی باز انتظار دارد بهتر بازی كنی . میگوید فوتبال نهایت ندارد. هر چقدر هم فكر كنی خوب بازی كردی باز كم است. باید بهتر باشی. مارادونا در كل با همه خوب رفتار میكند. من همیشه فكر دیگری دربارهاش میكردم.
چه فکری؟ اینکه مغرور است؟ بد اخلاق است؟
آره! فكر میكردم بداخلاق است اما اصلا این طور نیست. از نظر فنی هم كاملا به روزاست و بهترین تمرینات را برای تیم در نظر میگیرد اما دور و برش همیشه شلوغ است و این هم خاصیت مارادونا بودنش است. به هر حال وقت تمرینات که میشود، خیلی جدی است و با كسی شوخی ندارد. در عین حال با رفتار آرام از همه كار میخواهد. بازیكنان هم از تمرینات او راضی اند. فوتبال یعنی مارادونا. فكرش را بكنید در كنار او بودن و كار كردن چه قدر لذت دارد.
اولین بار که او را در تمرین دیدی، چیزی بهات گفت؟
همان حرفهایی كه در روزنامههای ایران نوشتند. من رفتم سر تمرین، آمد طرفم ، بغلم كرد و پیشانیم را بوسید. بعد گفت خیلی خوش آمدی. میدانم كه از بهترین بازیكنان ایران هستی. چند سوال هم از فوتبال ایران و شرایط خودم پرسید. چون تمرین بود نتوانستیم خیلی زیاد با هم حرف بزنیم.
فوتبال ایران را چقدر میشناسد؟
خب یک بار كه با هم حرف میزدیم از من اطلاعات میگرفت و گفت كه از این به بعد اخبار مربوط به تیم ملی ایران را پیگیری میكند. از من خواست كه همیشه با قدرت بازی كنم و خسته نشوم. البته مارادونا با آقای احمدینژاد دوستی نزدیكی دارد. آن روز به من میگفت كه با رئیس جمهورتان خیلی رفیقم و قبولش دارم. میگفت یک بار میخواهد او را ببیند.
مارادونا از مردم ایران هم چیزی میپرسد؟
بیشتر حرفهای ما در این مدت در همان تمرینات و در رابطه با مسائل تیم بوده است. وقت نشده كه با او حرف بزنم. خیلی دوست دارم بنشینم و با مارادونا حرف بزنم اما خب وقت كافی نیست. هفته پیش كه با او حرف میزدم گفت دوست دارد یک بار بیاید ایران و مردم و كشورمان را ببیند. ملاقاتی هم با احمدینژاد داشته باشد. آخر من به او گفتم كه اسطوره خیلی از بچههای ایران است و همه دوستش دارند. او هم گفت: «سلام منو به ایرانیا برسون»
تو تمرینات با چه اسمی صدایش میكنی؟
بعضی موقعها میگویم دیگو. بعضی موقعها هم میگویم «مستر»! همیشه با خنده و شوخی با بچهها حرف میزند.
و او با چه اسمی صدایت میكند؟
در تلفظ خیلی مشكل دارد. بیشتر مواقع آرژانتینی حرف میزند اما خب به من میگوید محمدرضا. البته با تلفظ خاص خودش!
یک روز فكر میكردی ناجی تیمی بشوی كه مربیاش مارادوناست؟
من ناجی تیم مارادونا نیستم. اون آنقدر بزرگ است كه نیازی به ناجی ندارد. اما همان طور كه گفتم یک روز آرزو میكردم مارادونا را ببینم و با او عكس بگیرم. همان زمان هم میدانستم كه فكری كه میكنم محال است اما الان شاگردش هستم و زیر نظر او فوتبال بازی میكنم. برای همین است كه میگویم اتفاقات عجیبی برایم افتاده.
«دیگو آرماندو خلعتبری» با این لقب چکار میکنی؟
(میخندد) چند وقت پیش در روزنامههای امارات بعد از اینكه من یک بازی خوب انجام دادم این تیتر را زده بودند. راستش را بخواهید من این حرفها را اصلا دوست ندارم .اصلا خوشم نمیآید با او مقایسه بشوم. مارادونا در فوتبال و تاریخ یکی است و تكرار نمیشود. همین مسی را میبینید؟ بهترین بازیكن فوتبال جهان است. اما خب نمیتواند مارادونا باشد. چون مارادونا یک تنه یک تیم را قهرمان جام جهانی كرد. ناپل را به آن موفقیتها رساند. بوكاجونیورز را موفق كرد. مارادونا جنجالی بود. طرفدارهایش حاشیههایش را دوست دارند. میگویم كه مارادونا یعنی كل فوتبال جهان. من در مقابلش هیچی نیستم. به نظر من هیچ مادری دیگر یكی مثل مارادونا نخواهد زایید! واقعا از این كه كنار مارادونا كار میكنم خوشحالم.
از پله بد نمیگوید؟
یک بار مثل اینكه پله در مورد مسی حرف زده بود. مارادونا از حرفهایش ناراحت شده بود. فكر كنم از پله خیلی نفرت دارد. داشت به زبان آرژانتینی یک حرفهایی در موردش میزد. بعدا در كنفرانس خبری هم حرفهایی علیه پله زده بود. مارادونا خیلی مسی را دوست دارد و با او تقریبا همیشه در ارتباط است.
از خاطرات دوران بازیگری خودش هم چیزی تعریف میكند؟
نه. همانطور كه گفتم 90 درصد روابط ما در همان اردوها یا تمرینات و مسابقات و داخل رختكن خلاصه میشود. حرف خاصی در این باره نمیزند. ضمن اینكه ما میدانیم او چه طور بازی میكرد و چه كارهایی انجام میداد.
وقتی عصبانی میشود قیافهاش چطوری است؟
باز هم آرامش دارد. میگویم كه كلا آدم عجیبی است. من الان اگر بخواهم درباره مارادونا و رفتارش و اخلاقیاتش حرف بزنم، كل صفحههای مجله هم برایش كم است. در كنار همه این اتفاقات من سعی میكنم تا همیشه از بودن كنارش نهایت استفاده را ببرم.
بعد از آخرین گلی كه در یكی از بازیهای الوصل زدی، رفتی توی بغل مارادونا.
رفتم از او تشكر كنم. خب تیم ما شرایط ویژهای دارد و بنا به دلایلی نتوانسته نتایج خوب بگیرد اما حالا روز به روز شرایط دارد بهتر میشود و من مطمئن هستم كه الوصل آینده خیلی خوبی با مارادونا خواهد داشت.
خودش در تمرینات فعال است؟
آره بابا. از ما آمادهتر است. خدا وكیلی نگاه نكنید چاق شده. توپ را كه میگیرد تا خودش نخواهد، کسی نمیتواند توپ را پس بگیرد.
کی روش را با قطبی مقایسه نکنید
خلعتبری هنوز هم با دقت اتفاقات فوتبال ایران را دنبال میکند
حضور در تیم ملی انگیزهای است که باعث میشود محمدرضا خلعتبری شدیدا حواسش به ایران باشد. چه لیگ و چه اتفاقات تیم ملی. زمانی که در ذوبآهن بود، به تعویض شدنش اعتراض میکرد اما امروز میگوید که تلاش کرده این مشکل را حل کند. البته حضور در تیمی که مارادونا سرمربیاش است، شاید دلیل کافی باشد برای هر بازیکنی که رفتار اشتباهش را اصلاح کند.
اتفاقات فوتبال ایران را دنبال میكنی؟
آره. تاجایی كه وقت كنم، اكثر بازیها را از طریق ماهواره نگاه میكنم. الان استقلال، تراكتور و سپاهان مدعیان اصلی قهرمانیاند و نفت تهران شگفتی ساز لیگ بوده و پرسپولیس و ذوب آهن هم بدترین نتایج خودشان را میگیرند. تقریبا همه چیز را میدانم.
میگویند جدایی تو نقش زیادی در ناكامیذوب آهن داشته.
ذوب آهن آنقدر بزرگ است كه به یک بازیكن متكی نباشد. تازه این ذوب آهن بود كه به من اعتبار و فرصت پیشرفت داد. همین الان بازیكنان بزرگی در این تیم هستند. از همه مهمتر ذوب آهن مربی بزرگی مثل منصور ابراهیمزاده دارد كه من مطمئنم وضع را سرو سامان میدهد. اما به نظر من مدیرانی كه الان سر كار هستند، باید به فكر تیم باشند و مشكلات را حل كنند. اگر نمیتوانند تعارف نداریم كه، بروند كنار تا مدیران بهتر تیم را درست كنند. من واقعا به خاطر وضعی كه ذوب آهن دارد و مشكلات مدیریتیاش خیلی ناراحت هستم. بابا ذوب آهن نایب قهرمان آسیا است!
در تیم ملی هم انگار كروش روی تو حساب ویژهای باز کرده.
كیروش از مربیان بزرگ دنیاست و احتیاجی به تعریف من و شما ندارد. كارنامهاش مشخص است. مثل او در فوتبال دنیا به اندازه انگشتان یک دست هم نداریم.
فرق كیروش با قطبی چه بود؟
قطبی مربی خوب و با دانشی بود اما خب طبیعی است كه در مقابل كیروش اصلا نباید نام او یا مربیان دیگر را قراردهیم. قطبی هم یك دورهای سرمربی تیم ملی بود و زحمت كشید. اما خب از نظر شهرت و سطح كاری خیلی خیلی پایینتر از كیروش است. این یک چیز واضح است كه اصلا نباید این دو نفر را با هم مقایسه كرد.
اینكه میگویند خلعتبری توی باشگاهش بهتر بازی میكند تا تركیب تیم ملی را قبول داری؟
به هر حال من در ذوب آهن كه بودم تقریبا آزاد بودم و راحت تر بازی میكردم. از طرفی چون همیشه با بچهها در كنار هم بازی میكردیم هماهنگتر بودیم اما این باعث نشد در تیم ملی ضعیف بازی كنم. همیشه سعی كردم طوری باشم كه مربی از من راضی باشد.
راستی ذوب آهن که بودی، همیشه زمان تعویض شدن اعتراض میكردی. چرا؟
هر بازیكنی دوست دارد همیشه در زمین باشد. من هم یك فوتبالیست هستم. برای همین است که از تعویض ناراحت میشوم.
اما اعتراضت را فقط در باشگاه مطرح میکردی.
خب شرایط فرق میكند. معمولا وقتی نمیتوانی خوب باشی، مربی تعویضات میكند. من از این بیشتر ناراحت میشوم كه نتوانستم كمكی به تیمم بكنم. یک بار در ذوب آهن از بازی خودم ناراحت بودم و بعد از تعویض اعصابم خرد بود. خیلیها فكر كردند به آقای ابراهیمزاده اعتراض كردم. اما خب من از خودم ناراحت بودم.
اگر مارادونا هم تعویضت كند، بطری و چیزهایی كه دم دستت باشد را شوت میكنی؟
خب راستش را بخواهید به خودم قول دادم حواسم را جمع كنم. مارادونا در این مسائل با کسی شوخی ندارد. ضمن اینكه كسی كه به مارادونا بابت تعویض اعتراض كند، یعنی چیزی از فوتبال نمیفهمد. مارادونا آنقدر خوب است كه آدم نمیتواند به این چیزها فكر كند. من صد سال سیاه عمرا نتوانم به تصمیم مارادونا اعتراض كنم!