-
مسائل عمومی سوارکاری
همه اساتید سواركاری معتقدند كه تا سواركاری هر چقدر هم مستعد اصول و مفاهیم اولیه را به درستی درك نكرده باشد ، نمی تواند ادعا كند كه سواری را به درستی آموخته است .
هرگز هیچ بنائی روی ستونهای لرزان پایدار نیست و اسب و سواری كه خود به درستی به آنچه انجام می دهند واقف نیستند ، قادر نخواهند بود به كنه استعدادهای نهفته در درون خود پی ببرند . به همین دلیل اصول اولیه حاكم بر سواركاران و اسب های پر ش را نه روی مانع بلكه باید روی زمین جستجو كرد .
این اصول عبارتند از : آرام ، مستقیم ، به جلو و در نهایت حركت صحیح روی خط شكسته و قوس ها . كه ابتدا در باره این اصول و پس از آن وابسته گان آنها – تعادل و آهنگ حركت بحث می كنیم .(( گوستاو اشتین برشت )) بزرگ استاد ورزشهای سواره آلمان درباره اصول ابتدائی سواركاری می گوید ، اسب خود را مستقیم به جلو هدایت كنید .
ژنرال ((لوت)) استاد بلند آوازه فرانسه این اصول را قبول كرده و آرام را بر آن مقدم دانسته ولی می گوید (( آرام ، مستقیم به جلو )) ، كه جزءجزء این اصول ریشه ای به درازای عمر و تجربه این اساتید و و دیگر بزرگان سواری دارد ، قابل بحث ، گفتگو و تفكر هستند. بعنوان مثال ، باید از خود سوال كنیم كه ابتدا حركت اسب روی خط مستقیم مهم تر است یا تمركز روی اطاعت محض در حركت به جلو ؟
در حالیكه این اصل حركت به جلو و مستقیم بودن جزء اصول جدائی نا پذیرند نمی توان از اسبی كه اندامش مستقیم نیست توقع داشت به نحو دلخواه به جلو حركت كند ، چرا كه ّكجی – نقص طبیعی باعث تخریب روند حركت موزون و روان به جلو می شود. در واقع می توان منشاء امتناع اسب از حركت روان و دلخواه به جلو را در كجی ، خصوصیات اخلاقی و ذاتی اسب جستجو كرد و در نظر داشت كه مستقیم نگه داشتن بدن اسبی كه میل ندارد به جلو حركت كند هم ، مشكل است . بنا بر این باید قبل از تصمیم گیری بر تقدم و یا تاخر هر یك از این مقوله ، مشخصات اصولی هر یك و ارتباط آنها با یكدیگر را مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرارداد .
مستقیم بودن : در چه حالی اسب كاملا مستقیم است ؟ به عبارت دیگر ، در چه حالتی تمامی ستون فقرات او روی خط مستقیم قرار گرفته است ؟ تشخیص این حالت برای مشاهده كننده ای روی زمین در حال نظاره اسبی در حال ایست ساده است . یعنی اسب مستقیم است یا در ظاهر این گونه بنظر می رسد كه ، چهار پای او روی اضلاع مستطیلی به درستی رسم شده قرار گرفته و وزن او به تساوی روی چهار پایش تقسیم شده باشد.
اما وضعیت اندام اسب زیر پای سوار ، ایستاده یا به هنگام حركت ، متفاوت است . در حركت ستون فقرات انحرافی جانبی دارد و در گام های مختلف چگونگی استقرار دنده ها متفاوت هستند . به هر حال اگر در حركت هر یك از اندامهای حركتی جانبی روی خطی مستقیم در راستای حركت قرار داشته باشند ، می توان گفت اسب مستقیم است . در این حالت باید در نظر داشت كه عرض كپل اسب از سینه او بیشتر است و چنانچه نظاره گر اسبی باشیم كه از روبرو به طرف ما می آید و پاهای جلو ، پاهای عقب را می پوشانند در حالیكه بخش كوچكی از سم پای عقب هم قابل روئیت است ، باید قبول كنیم كه اسب مستقیم است.
از طرف دیگر حالت قرارگیری ما روی زین ،ساده ترین روش برای قضاوت درباره مستقیم بودن اسب به شرطی است كه : وزن به تساوی روی هر نشیمن تقسیم شده باشد ، نشست سوار كار در عمق زین باشد ، هر ساق به تساوی در طرفین اسب آویخته باشند ، حركت متساوی و متعادل هر دو كتف اسب قابل روئیت باشد ، سرو گردن اسب مستقیم و درست در وسط اندام سوار ، گوشها مساوی ، مژه غیر قابل روئیت و دستجلوها به طور كامل به تساوی در هر دو دست قرار گرفته باشند. فقط در این حالت است كه سوار می تواند قاطعانه اسب را مستقیم براند.
با احتیاط سواركاری كنید
بعضی مواقع اسبها حتی اگر خیلی هم خوشاخلاق باشند، دوست ندارند آرامششان به هم بخورد و ممكن است هنگام نزدیك شدن شما به آنها از خود واكنش نشان دهند. همواره به آرامی و از طرفین اسب و سمتی كه فضا بازتر است به آن نزدیك شوید و نامش را صدا كنید.
حدود ۵۰ میلیون سال پیش، موجودات كوچكی به اندازه سگ كه ۴ انگشت در پاهای جلویی و ۳ انگشت در پاهای عقبی داشتند، در جنگل پیدا شدند. چندین هزار سال گذشت تا این موجودات به شكل و شمایل اسبهای كنونی درآمدند. غارنشینان از گوشت این موجودات و شیر آنها به عنوان غذا استفاده میكردند. بعد متوجه میشدند كه میتوان از آنها برای حمل و نقل هم استفاده كرد. به این ترتیب اسبها برای حمل سربازان و كالسكهها به كار گرفته شدند و سپس برای حمل سكهها و شاهان ممالك از آنها استفاده شد و كمكم نیز سواركاری به عنوان یك رشته ورزشی جذاب شناخته شد.
نژادهای مختلفی از اسبها در دنیا وجود دارند اما نژادهایی كه در كشورهای شرقی و از جمله ایران وجود دارند شامل اسبهای عرب پارسی و شاگیا، اسب كرد، آخالاتكه، یا بووتركمن هستند. سواركاری ورزشی است كه شاخههای متعدد و علاقهمندان فراوان دارد. اگر میخواهید اسبسواری كنید، یادتان باشد كه اسبها دارای اشكال متفاوت اندامی و حتی اخلاقهای متفاوت هستند. بنابراین تربیت هر اسبی بر اساس خلق و خوی آن باید به یك مربی ماهر سپرده شود. بعضی اسبها بداخلاق و عصبی هستند.
این گونه اسبها در روبهرو شدن با موقعیتهای غیرمعمول از قبیل صداهای ناگهانی یا حركت سریع اطراف تحریك میشوند و رم میكنند. تربیت چنین اسبهایی به شدت سخت است و نیاز به كار دقیق و نگهداری صحیح دارد. سواركاران باید با حوصله با چنین اسبهایی رفتار كنند. سواركار بیحوصله هیچگاه نباید سوار اسب عصبی شود. بعضی اسبها تنبل هستند. این اسبها ممكن است ذاتا تنبل یا زیادی چاق یا لاغر باشند.
بعضی اسبها هم ذاتا لجباز هستند و به هیچوجه دوست ندارند تحت فرمان و هدایت سواركار باشند؛ خصوصا اگر سواركار ناشی باشد. این اسبها به سرعت متوجه شرایط سواركار میشدند و ممكن است حركات ناخوشایندی برای نافرمانی از فرمانسواركار از خود نشان دهند. با توجه به توضیحات گفته شده، اگر مبتدی هستید سعی كنید سوار اسبهای عصبی و كله شق نشوید و به توصیه مربی خود گوش كنید.
به نظر میرسد اسبهای تنبل برای مبتدیان ایمنتر باشند. یادتان باشد اگر میخواهید اسبی را برای خرید انتخاب كنید، حتما با یك مربی خبره مشورت كنید، چون بعضی اسبها دارای اندام نامناسبی هستند و برای ورزش مناسب نیستند؛ مثلا بعضی از آنها به دلیل شكل نامناسب كمر یا گردن یا پاها برای ورزش مناسب نیستند. یادتان باشد اسبها به شدت به مراقب یا سواركارشان وابستهاند و ممكن است یك سوار كار بداخلاق و عصبی یك اسب شرور تربیت كند. بنابراین باید خوشرفتاری را به اسب آموزش داد. تیمار كردن، نظافت و غذا دادن به اسب باید با آرامش كامل انجام شود. اسب باید برای هر كار خوب پاداش بگیرد و برای هر كار بد تنبیه شود تا آموزش یابد.
● چگونه در اصطبل به اسب نزدیك شویم؟
بعضی مواقع اسبها حتی اگر خیلی هم خوشاخلاق باشند، دوست ندارند آرامششان به هم بخورد و ممكن است هنگام نزدیك شدن شما به آنها از خود واكنش نشان دهند. همواره به آرامی و از طرفین اسب و سمتی كه فضا بازتر است به آن نزدیك شوید و نامش را صدا كنید. اگر به اسب غریبه نزدیك میشوید بیشتر مواظب باشید.
اگر دست خود را از روی در اصطبل برای نوازش دراز كنید ممكن است برای او تعجبآور باشد و سر خود را عقب بكشید یا به طرف دیگر اصطبل فرار كند. هنگام سواركاری ضربان قلب اسب میتواند تا ۲۵۰ ضربه در دقیقه برسد و هر ضربه میتواند مقدار معتنابهی خون وارد سیستم گردش خون او كند. هنگام چنین فعالیتی دمای بدن اسب به شدت افزایش مییابد. در این صورت اسب به دو صورت دمای بدن خود را از دست میدهد از راه تنفسی و تعریق پوستی تعریق پوستی در هوای خشك به خوبی انجام میشود و اما هوای گرم و رطوبتدار مانع تعریق از دست دادن گرمای اضافی است.
در این مواقع مواظب سلامت اسب خود باشید زیرا ممكن است بیحال شود و هماهنگی حركات خود را از دست بدهد. هنگام فعالیت سنگین، سلولهای عضلانی عصب مقداری از انرژی خود را به صورت متابولیسم بیهوازی به دست میآورد كه این متابولیسم باعث تجمع اسیدلاكتیك در عضلات اسب میشود و برای او زیانبار است. برای جلوگیری از این اثرات مضر بعد از تمرین ورزشی ۳۰ دقیقه اسب خود را به آرامی راه ببرید تا جریان خون بتواند این مواد مضر را از بدن او دفع كند. چند نكته را هنگام اسبسواری در نظر داشته باشید. اگر اسب شما دچار تنگی نفس شد، ضربان قلب او به بیش از ۱۵۰ ضربه در دقیقه رسید و دچار تعریق شدید شد، این شرایط برای او خطرناك است و در چنین حالتی باید نكات زیر را انجام دهید:
▪ به سرعت اسب را متوقف كنید و به او استراحت دهید.
▪ اگر پس از حتی ۵ دقیقه استراحت، اسب شما به خوبی نفس نكشید یا ضربان قلب او به زیر ۱۰۰ نرسید، تا چند روز با او به ورزش بپردازید. در این حالت چند روز فقط او را راه ببرید.
▪ اگر اسب شما بعد از چند دقیقه استراحت همچنان به تعریق ادامه داد، باید متوجه باشید كه بیش از حد از او كار كشیدهاید. سریعا بدن او را خشك كرده و تا یك هفته به او فشار نیاورید.
ایمنی در سوارکاری
● ایمنی در دجه اول است:
ورزش سواركاری یكی از ورزشهای پر مخاطره می باشد و هیچ ارتباطی نیز به اندازه جثه و چگونگی رفتار اسب شما ندارد .
قابل تصور است كه افتادن از یك ارتفاع زیاد ، چقدر می تواند مخاطره آمیز باشد و این اتفاقی است كه گاهی برای بعضی از سواركاران رخ می دهد .
تا كنون سواركاران زیادی در سراسر دنیا بعلت عدم استفاده از وسائل ایمنی مانند كلاه و …. در حین سواركاری دچار صدمات غیر قابل جبرانی شده اند .
بسیاری از سازمانها و انجمنهای برگزار كننده مسابقات رسمی و بزرگ سواركاری ، كلیه شركت كنندگان را بدون در نظر گرفتن شرایط سنی و یا مسائل جانبی واداشته اند تا از وسایل ایمنی استفاده کنند. در مدارس سواركاری نیز چنین قوانینی حاكم است و هیچ هدفی بجز حفظ سلامت اسب و سواركاران ندارند و می بایست از این قوانین متشكر بود .
اغلب سواركارانی كه در حین سواركاری از كلاه استفاده نمی كنند دلیلشان این است كه بدون كلاه راحت ترند و یا كلاه ندارند و این نوع برخورد با موضوع فقط یك جنبه خودخواهانه بیش ندارد و تا كنون نیز بخت با آنها یار بوده است كه اتفاق جدی برایشان نیافتاده است ولی اتفاق یك بار می افتد و بعد از آن باید دید كه علوم پزشكی در رشته مغز و اعصاب چقدر پیشرفت كرده است و آیا قادر هستند كه مصدوم را نجات دهند یا خیر .
امروزه بسیاری از كارخانجات وسائل ورزشی ، كلاه های ایمنی مطمئن و راحتی را ساخته اند كه معمولا در دسترس می باشند .
● چند نكته در مورد استفاده از كلاه ایمنی :
همیشه كلاه اندازه سر خودتان بخرید بطوری كه كاملا اندازه و متناسب با سر شما باشد ، هیچ گاه كلاه دیگران را قرض نگیرید زیرا ممكن است كه اندازه سر شما نبوده و متعاقب آن كارائی كافی را نداشته باشد .
▪ همیشه بهترین و پیشرفته ترین كلاه ایمنی را كه در دسترستان می باشد تهیه نمائید ، اگر چنین امكانی برای شما وجود ندارد می توانید از فدراسیون مربوطه جهت تهیه این نوع وسائل كمك بگیرید .
▪ هیچ گاه بدون كلاه سواركاری نکنید .
▪ هیچگاه بدون كلاه سوار بر اسب جوان و یا اسبی كه رفتارش قابل پیش بینی نیست نشوید .
▪ كلاه ضرب خورده و مستعمل خود را تعویض نمائید زیرا آن یكبار وظیفه خود را انجام داده است و این عمل ممكن است برای بار دوم تكرار نگردد .
چگونه از سوارکاری لذت ببریم؟
«اسب» را باید شناخت ....
در سال های اخیر تولید و نگهداری از «اسب» به عنوان یکی از حیواناتی که از زمان های بسیار دور در خدمت انسان بوده و هنوز هم این ارتباط ادامه دارد، پیشرفت های شایانی کرده است. اسب های ورزشی امروزه از کمیت قابل توجهی برخوردارند. علیرغم این نکات باید بدانیم که هیچ اسبی کامل نیست. همه آرزوی داشتن اسبی کامل را دارند ، ولی پیدا کردن آن، چندان هم ساده نیست. هنر تربیت اسب پی بردن به توانایی های بالقوه اسب و پرورش آن تا حد ممکن است. باید بدانیم که چگونه و تا چه اندازه ای می توانیم به نقائص اخلاقی و اندامی اسب پی ببریم. این آگاهی نیاز به تجربه ای گران و کار کردن طی سال های متمادی با اسب های مختلف را دارد.
اسب هایی که اشکال اندام و یا اخلاقی دارند: باید بدانیم که تربیت هر اسب با اسب دیگر متفاوت و دارای راز و رمز خاصی است. ولی چهارچوب کلی آن همین اصول اولیه تربیت اسب است که درباره اش بحث کردیم. به هرحال روش هایی وجود دارند که درباره نحوه کار با اسب هایی که خوش اخلاق نیستند و نقصی در اندامشان وجود دارد، بحث می کنند. معنی این بحث این نیست که مبانی اصول اولیه نادیده گرفته می شوند بلکه علیرغم مشکلات ، فقط ممکن است این اصول جابه جا شوند.
▪ بداخلاقی:
اسب با خصوصیات اخلاقی و اندام خاصی خود به دنیا می آید. با استفاده از اصول صحیح آموزش و محیط سالم می تواند اسب را برای سواری دادن به کار کشید. از طرف دیگر چنانچه روش آموزش و نگهداری غلط در پیش گرفته شود، نتیجه عکس آنچه گفته شد خواهد بود. اصلاح مشکلات طبیعی اسب مشکل است. تجربه ثابت کرده است که علیرغم صرف وقت و تلاش مضاعف چنانچه موفقیتی مناسب به وجود آید مشکل نهفته خودنمایی خواهد کرد.
▪ اسب عصبی:
این گونه اسب ها در روبرو شدن با موقعیت های غیرمعمول از قبیل صدای غریب ، و حرکت های سریع و یا پرچم رم می کنند. اینگونه اسب ها در اثر کار دقیق و نگهداری صحیح و حوصله آرام می شوند. اگر اسب در حرکت عصبی است و یا از اشیا» روی زمین رم می کند، کار بسیار مشکل خواهد شد. تجربه نشان داده که این گونه اسب ها هرگز کاملا آرامش پیدا نمی کنند. مربی فقط باید محدودیت ها را در نظر بگیرد و برعکس حساسیت های زیادی و یا عصبیت های خاصی می تواند مورد استفاده قرار بگیرد. اسب عصبی برای سوارکاری با حوصله بدون حرکت اضافه و آرام روی اسب ، هدیه ای آسمانی است. چنین اسبی کمترین اثرها را نیاز دارد و سوار هم که آرامش خود را روی او حفظ می کند و زمانی می رسد که اسب اثر ساق را پذیرفته و به جلو رانده می شود. در این بازی برنده ، سوارکار باحوصله است ولی سوارکار بی حوصله هیچ گاه نباید اسب عصبی سوار شود.
▪ اسب تنبل:
اسب تنبل سوار را به جنون می کشد. در ابتدا می بایست پی برد که اسب ذاتا تنبل است یا این که دلائلی باعث این تنبلی است. به عنوان مثال ، ممکن است اسب به آمادگی مطلوب نرسیده باشد. مثلا چاق یا لاغر باشد، بیمار بوده و یا اثرهای سوار را نمی فهمد. بهتر است اسب تنبل را همراه با اسبی چالاک به صحرا ببریم. اگر او همچنان میل به حرکت نداشت ، سوار اثرها را قوی تر کند و در موقع مناسب او ضربات مقطع و شدید شلاق را بکار خواهد گرفت و اگر اسب به جلو پرید باید او را نوازش کرد. این تمرین باید تا آن جا تکرار شود تا اسب منظور سوار را دریافته به سادگی به اثرها جواب دهد. مهم اینست که سوار، اسب را به حرکت به جلو وادار کند. او می بایست این فشارها را به مرور کاهش دهد تا اسب را نسبت به آنها بی تفاوت نشود.
▪ اسب لجباز:
این گونه اسب قادر به تحرک و اعمال قدرت است و مایل نیست آن ها را در خدمت سوارکار بی تفاوت بگذارد. و نکته اینجاست که اسب پی ببرد سوار آنقدرها خبره و مصمم نیست. اسب به سرعت به این موضوع پی برده و سردست می زند و مشکل بتوان این حرکت را از سرش انداخت. برای حل این مشکل سواری مورد نیاز است که به زین چسبیده و بدون اینکه اسب اجازه نافرمانی بدهد او را به جلو هدایت کند. به محض اطاعت اسب ، سوار باید او را نوازش کرده و اطمینان اسب را جلب کند. به محض این که سوار احساس کند اسب می خواهد رم کند و یا سردست بزند، باید یکی از دستجلوها را کشیده و مانع حرکت او شود و دقت کند که حرکت طولانی نباشد، چه ممکن است اسب روی سوارکار به غلطد.
▪ نامتناسب بودن اندام:
امروزه اسب هایی که دارای مشکلاتی در اندام هستند به ندرت برای فروش به عنوان اسب ورزشی ارائه می شوند. اگر این عدم تناسب فقط مربوط به ضعف دست و پاها و مفاصل باشد، با مراقبت، پیگیری و حفاظت می توان این نقاط ضعیف آن ها را همراه با پرورش سایر اندام ها پروراند. البته گفتن این مطلب بسیار ساده و عمل آن بسیار مشکل است.
▪ نامتناسب بودن گردن:
امروزه این اسب ها کمتر برای فروش ارائه می شوند. اگر علاوه برنامتناسب بودن گردن فک پایین هم سنگین و بزرگ باشد، احتمال درست کردن چنین اسبی خیلی ضعیف است. بزرگی و سنگینی فک پایین به اسب اجازه نمی دهد به آبخوری شود. چراکه استخوان بزرگ فک پایین روی گردن فشار آورده و اجازه فعالیت را از آن می گیرد. من پیشنهاد می کنم با چنین اسبی کار نشود. بعضی از اشکالات گردن مثل شکستگی از مهره سوم ناشی از دست های خشن سوارکار است ، به هنگام تربیت اسب جوان یا اسبی که در اثر بدسواری خراب شده است ، باید پیرو همان اصولی بود که اسب از عقب به جلو درست می شود، نه اینکه روی سر و گردن او فشار آورده و آن ها را از کار بیاندازیم. اسب هایی که دارای گردن قوی مانندی هستند معمولا برقرار تماس با دهان آنها مشکل است. برای تربیت اینگونه اسب ها باید تلاشی مضاعف داشت و برنامه آموزشی طولانی مدت و سخت از جهت سوارکار، برای آن ها در نظر گرفت. و اگر قصد داشته باشیم آن ها را زود به بهره برداری برسانیم موجب شکستن گردن از مهره سوم می شویم. وقتی که اسب سر و گردن خود را جلو و پایین کشیده به دنبال آبخوری می رود می توان آموزش او را ادامه داد. اگر از اسبی با این خصوصیات خیلی زود بخواهیم سرو گردن را افراشته کند، عضلات ناحیه جدوگاه او لق تر شده و دیگر اصلاح نمی شود. این نوع گردن انعطاف پذیر است می تواند آن را جمع کرد و یا به طرفین انحنا» داد که باعث جابجائی گردن شده و شانه خارج را به طرف خارج متمایل می کند. راندن اینگونه اسب ها به جلو بسیار مهم است. اگر اسب آبخوری را قبول نمی کند، آبخوری کلفت تری استفاده کنید. در حرکت روی قوس ها اثرهای دست و وزن و پای خارج قوی تر باشند. برای ریشه کنی این نقیصه باید عضلات زیرین گردن را قوی کرد و با راندن اسب به جلو و واداشتن او برای کشیدن سرو و گردن به جلو و پایین این امر میسر است.
▪ گردن گوزنی:
عضلات زیرین اینگونه گردن بسیار بزرگ هستند. برای اسبی این چنین کشیدن گردن بسیار مشکل است. باید عضلات زیرین گردن را آب کرده و عضلات بالائی را پرورش دهیم و می توان اسب را با بغل بندهایی که پایین تر بسته شده اند و یا تعلیمی ثابت که سر او را پایین نگه می دارد سوار شد. اینگونه اسب ها کمر منقبض دارند. کار روی کاوالتی و پرش های ژیمناستیکی برای نرم کردن کمر آن ها بسیار مفیداند.
▪ شکل غلط کمر:
اسب هایی که طول کمر آن ها، کوتاه یا بلند، غلط است همواره از آن دسته ای نیستند که برای کار مشکل داشته باشند. اسب هایی که کمر آن ها بلند است معمولا خوش سواری هستند. اگر عضلات کمر آن ها بین جدوگاه و تهی گاه به خوبی پرورانده شده باشند، مشکلی برای کار نخواهند داشت و برعکس کمربلند و نرم مزیتی است برای تربیت او. به هرحال اگر کمر آنقدر بلند باشد که پاها نتوانند خود را به مرکز ثقل برسانند، طول گام ها کوتاه شده و اینگونه اسبها برای درساژ مناسب نیستند، ولی برای پرش و سه روزه مناسب ترند، چراکه در صورت ارتکاب اشتباهی ، از کمر خود به عنوان ستونی متعال کننده کمک می گیرند. باید به هنگام شروع آموزش چنین اسبی در نظر داشت که ، کمربلند را نمی توان با آموزش کوتاه کرد، فقط می توان با نیم توقف و حرکت های انتقالی متوالی در تمرین ها شلنگ های او را کشیده تر کرد.
▪ کمر کوتاه:
بدیهی است که پای اینگونه اسب ها به راحتی به زیرآمده و تجمع آن ها ساده تر است. از طرف دیگر آنها همواره با مشکل کمر مواجه اند. کمر کوتاه نیازمند گردن بلند است تا به نرمش آن کمک کند. اگر طول گردن اسب بلند نباشد در عمل مشکل بتوان پاهای اسب را به زیر کشید. اینگونه اسب ها خوش سواری نیستند. اسب های کمر کوتاه فقط زمانی به حداکثر توان ورزشی می رسند که سوار توجه خاصی به تمرین های به جلو و پایین کشنده مبذول کرده و دست های بسیار نرمی داشته باشد.
▪ اسبی که عقبش بلندتراز جلوست:
از آن جا که اسب های جوان هنوز به کاملترین مرحله رشد نرسیده اند، معمولا عقبشان بلندتر از جلویشان است و در نتیجه وزن روی دست هایشان می افتد. اگر پس از رشد کامل این نقیصه برطرف نشود این چنین اسبی برای درساژ مناسب نیست. برای پرش نمی توان آن را نقص به حساب آورد، چراکه اسب های «هالاوآلا» برنده مدال های المپیک شده اند. در تمرین ها نباید از این اسب ها خواسته شود که در زمان طولانی با سر پایین و کشیده حرکت کننده ، حتی در زمان استراحت هم باید برای حفظ تعادل سرو گردن را کمی بالاتر بگیرند.
▪ کپل های افتاده یا بزکپل:
زاویه مفاصل خرگوشی اینگونه اسب ها حاده است و نمی توان آنها را آنقدر پرورش داد که قوی شده و نهایت فعالیت را داشته باشند. آنها مناسب پرش نیستند و برای درساژ هم باید با احتیاط به طرف آنها رفت. این چنین اسب هایی ، پاهای خود را به راحتی به زیر می کشند ولی فشار مضاعفی روی کمر خود وارد می کنند که مشکل زاست. آنها را همواره باید با قدرت و حداقل تجمع به جلو حرکت داد.
▪ نقص در پاها:
آموزش این اسب ها محتاطانه است. سوار کار باید چگونگی کار با این اسب ها را دقیقا برنامه ریزی کرده باشد. هر دو نقیصه به یکسان فشار بیش از اندازه برروی مفاصل خرگوشی وارد می کنند. هر دو گونه باید تمرین های تجمعی محدود داشته باشند. تجربه به من نشان داده که با اسب مفصل گاوی می توان بیشتر کار کرد، چراکه فرسایش این نوع مفاصل کمتر از بقیه انواع مفاصل خرگوشی هستند. با تمرین های روی دو محور و شانه به داخل می توان تعادل برقرار کرد، اما مشکل بتوان به درجاتی از موفقیت اطمینان داشت. در جائی که می توان با اسب سالم کار کرد، بهتر است از کار کردن یا خریدن اسب هایی که مشکل اندامی و اخلاقی دارند بپرهیزیم.
برچسب برای این موضوع
مجوز های ارسال و ویرایش
- شما نمی توانید موضوع جدید ارسال کنید
- شما نمی توانید به پست ها پاسخ دهید
- شما strong>نمی توانید فایل پیوست ضمیمه کنید
- شما نمی توانید پست های خود را ویرایش کنید
-
قوانین انجمن