معنای «ادخال سرور»

از جمله کارهایی که در فرهنگ اسلام والایی دارد و توصیه فراوانی به آن شده و صاحب شریعت پاداشی بس بزرگ برایشدر نظر گرفته «ادخال سرور» در قلب مومن است.
در روایتی امام باقر(علیه‌السلام) می‌فرماید: «إِنَّ أَحَبَّ الْأَعْمَالِ إِلَى اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ إِدْخَالُ السُّرُورِ عَلَى الْمُؤْمِنِ»(۱)؛ به درستی که محبوب‌ترین اعمال نزد خدای متعال “ادخال سرور” در قلب مومن است و در روایتی دیگر فرمودند: «مَا عُبِدَ اللهُ بِشَیْ‏ءٍ أَحَبَّ إِلَى اللهِ مِنْ إِدْخَالِ السُّرُورِ عَلَى الْمُؤْمِنِ»(۲)؛ خداوند به چیزی محبوب‌تر از ادخال سرور در قلب مومن عبادت نشده است.

رسول اکرم(صلی الله علیه و آله) ارزش این کار را برابر با مسرور کردن خدا و رسولش دانسته و می فرماید: مَنْ سَرَّ مُؤْمِناً فَقَدْ سَرَّنِی وَ مَنْ سَرَّنِی فَقَدْ سَرَّ اللَّهَ.(۳)


در ارزش و اهمیت و ثواب فوق العاده این کار حرفی نیست عمده سخن در معنا و مصادیق کارهایی است که منجر به «ادخال سرور» می شود.
به گمان برخی معنای این واژه، به خنده انداختن دیگران است و همین پندار شایع و نادرست باعث شده تا بسیاری برای رسیدن به ثواب این کار، دست به خنداندن دیگران بزنند.


«ادخال سرور» به این معنایی که آنها پنداشته اند با بخشی از روایات ما سر ناسازگاری دارد. به این روایت توجه کنید:
روزی امیرالمومنین(علیه‌السلام) به همراه عده ای از یارانش از مسیری عبور می کرد. شخصی از راه رسید و عبا از دوش حضرت برداشت و فرار کرد. همراهان حضرت از پی او دویدند و در نهایت او را به همراه عبا تسلیم حضرت کردند. امام علی(علیه‌السلام) با اشاره به آن فرد از همراهانش پرسید که او کیست؟ عرض شد: این فرد دلقکی است که با کارهایی از این قبیل مردم مدینه را می خنداند و موجبات شادی آنها را فراهم می کند. حضرت بی توجه به آن شخص فرمود: به او بگویید خدا روزی دارد که در آن روز اهل کارهای بیهوده و باطل می‌فهمند که دستشان خالی است.(۴)


اگر «ادخال سرور» به همان معنایی بود که بین ما شایع است حضرت می بایست از کار آن مرد تقدیری شایسته به عمل می آورد؛ ولی می بینیم او را حکیمانه مورد سرزنش قرار می دهد.


امام صادق(علیه‌السلام) فرمود: خداوند به حضرت داود علیه‌‌السلام وحی کرد همانا اگر بنده ای از بندگان من حسنه ای را به درگاه من بیاورد من بهشتم را بر او مباح می کنم. حضرت داود علیه السلام پرسید: پروردگارا! آن چه کار خیری است؟ [که چنین پاداشی دارد؟] خداوند متعال فرمود شاد کردن دل بنده ای از بندگان مؤمن من ولو با دادن یک دانه خرما به او.


پس «ادخال سرور» در قلب مومن به معنای خنداندن او نیست بلکه خندیدن حالتی است که گاهی در پی سرور قلبی درچهره کسی پدیدار می شود.
از مجموع روایاتی که در این باره به ما رسیده است به دست می آید که معنای «ادخال سرور»، شاد کردن دل مومن است؛ آن هم از راهی که شرعا حرام نباشد.

امام حسین(علیه‌السلام) از نبی مکرم اسلام(صلی الله علیه و آله) روایت می‌کند: أَفضلُ الأَعمالِ بَعدَ الصَلاةِ إِدخَالُ السُّرُورِ فِی قَلبِ المُؤمِنِ بِمَا لا إِثمَ فِیهِ (۵)؛ برترین اعمال بعد از اقامه نماز، شاد کردن دل مومن است؛ البته از طریقی که گناه در آن نباشد.


از این روایت استفاده می شود شاد کردنی در اسلام ارزشمند است که بر خلاف موازین شرعی نباشد و اگر مخالف بود ممنوع است و حرام؛ حتی اگر باعث خنده و به ظاهر شادی دل عده ای شود.

اکنون جای این پرسش است که با چه کارهایی می توان قلب مومنی را شاد کرد؟ باز در اینجا عده ای بر این گمانند که تنها راه ایجاد سرور و بهجت در قلب مومنی، دست زدن به کاری خنده دار یا بیان لطیفه ای مسرت بخش است و بس.

ما منکر چنین روشهایی بر فرض حلال بودنشان نیستیم؛ اما آنچه از بررسی و جستجو در روایات نصیبمان می‌شود گوهری است که این امور را توان قیاس با آن نیست.
روایات این بخش نه تنها ما را دعوت به ایجاد شادی در دل مؤمن می کنند؛ بلکه راه رسیدن به آن را نیز برای ما شرح می دهند که با دقت در آنها این سوال ما نیز پاسخ داده می شود.
آنچه فرهنگ اسلام به ما می آموزد این است که برادر و خواهر دینی خود را با کمک به او دلشاد کن و گل لبخند را بر لبان او بنشان. به چند روایت در این باب توجه کنید:
آنچه فرهنگ اسلام به ما می آموزد این است که برادر و خواهر دینی خود را با کمک به او دلشاد کن و گل لبخند را بر لبان او بنشان.


عَنْ أَبِی عَبْدِ اللهِ علیه السلام قَالَ قَالَ أَوْحَى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَى دَاوُدَ(ع) إِنَّ الْعَبْدَ مِنْ عِبَادِی لَیَأْتِینِی بِالْحَسَنَةِ فَأُبِیحُهُ جَنَّتِی فَقَالَ دَاوُدُ یَا رَبِّ وَ مَا تِلْکَ الْحَسَنَةُ قَالَ یُدْخِلُ عَلَى عَبْدِیَ الْمُؤْمِنِ سُرُوراً وَ لَوْ بِتَمْرَة (۶)؛ امام صادق (علیه‌السلام) فرمود: خداوند به حضرت داود علیه السلام وحی کرد همانا اگر بنده ای از بندگان من حسنه ای را به درگاه من بیاورد من بهشتم را بر او مباح می کنم. حضرت داود علیه السلام پرسید: پروردگارا! آن چه کار خیری است؟ [که چنین پاداشی دارد؟] خداوند متعال فرمود شاد کردن دل بنده ای از بندگان مؤمن من ولو با دادن یک دانه خرما به او.


عَنْ أَبِی عَبْدِ اللهِ علیه السلام قَالَ مِنْ أَحَبِّ الْأَعْمَالِ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ إِدْخَالُ السُّرُورِ عَلَى الْمُؤْمِنِ إِشْبَاعُ جَوْعَتِهِ أَوْ تَنْفِیسُ کُرْبَتِهِ أَوْ قَضَاءُ دَیْنِهِ (۷)؛ در این روایت، امام صادق علیه السلام پس از بیان ارزش والای شاد کردن دل مؤمن، سه راهکار برای آن ذکر می کنند. رفع گرسنگی و یا غم زدایی از چهره مؤمن و نیز ادای بدهی او را از راههای مسرور کردن مؤمن بر می شمارند.


فِی حَدِیثِ النَّجَاشِیِّ عَامِلِ الْأَهْوَازِ وَ فَارِسَ أَنَّ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام کَتَبَ إِلَیْهِ مَعَ بَعْضِ أَهْلِ عَمَلِهِ سُرَّ أَخَاکَ یَسُرَّکَ اللهُ فَلَمَّا أَوْصَلَهُ الْکِتَابَ أَدَّى عَنْهُ عِشْرِینَ أَلْفَ دِرْهَمٍ مِنَ الْخَرَاجِ وَ أَمَرَ لَهُ بِمَرْکَبٍ وَ جَارِیَةٍ وَ غُلَامٍ وَ تَخْتِ ثِیَابٍ وَ بِفَرْشِ الْبَیْتِ الَّذِی کَانَ فِیهِ وَ أَمَرَهُ بِرَفْعِ حَوَائِجِهِ إِلَیْهِ فَفَعَلَ ثُمَّ صَارَ الرَّجُلُ إِلَى أَبِی عَبْدِ اللهِ علیه السلام فَحَدَّثَهُ وَ قَالَ لَهُ کَأَنَّهُ قَدْ سَرَّکَ مَا فَعَلَ بِی قَالَ إِی وَ اللهِ لَقَدْ سَرَّ اللهَ وَ رَسُولَهُ. (۸)


امام صادق(علیه‌السلام) در نامه ای به حاکم وقت اهواز و فارس و برخی از زیردستانش نوشتند: برادرت را خوشحال کن تا خدا تو را خوشحال کند. وقتی نامه به دست حاکم رسید بیست هزار درهم از مالیات را به آورنده نامه برگرداند. دستور داد تا به او مرکب و کنیز و غلام دهند؛ خانه اش را فرش کنند و هر مشکلی که در زندگی دارد برطرف کنند. پس از آنکه تمام این امور به نحو احسن انجام شد آن مرد نزد امام صادق علیه السلام برگشت و جریان را تعریف کرد. حضرت به او فرمود حاکم با خوشحال کردن تو خدا و رسولش را خوشحال کرد.



خلاصه بحث:


«ادخال سرور» در دل مومن به معنای خنداندن او از هر راه ممکن نیست؛ بلکه مراد کاری است شرعی که دراثر آن دل مومنی شاد شود. از مهمترین کارهایی که روایات به آن اشاره دارند شاد کردن مؤمن از راه توجه به نیازهای او و تلاش در جهت رفع آنهاست.