طبق یک نظرسنجی از دختر ها و پسر ها، 61 درصد پسر ها گفته اند که روابط با دوستان دختر خود را به شکل مقطعی ادامه می دهند(!) 50 درصد دخترها نیز به قطع ارتباط در صورت احساس بازیچه بودن از سوی پسرها ابراز تمایل کرده اند.

درباره مکان دوست یابی 59 درصد پسرها پارک و مراکز تفریحی، 31 درصد مراکز آموزشی، 2 درصد خیابان، 6 درصد هر کجا که ممکن باشد و بقیه اظهار نظر نکرده اند. همچنین درباره اطلاع والدین از دوستی ها 81 درصد دختر ها گفته اند که به دور از چشم والدین با پسرها ارتباط دارند، 10 درصد گفته اند که مادرانشان مطلع هستند، 3 درصد به اطلاع کامل والدین اشاره کرده اند و 6 درصد بقیه در این باره اظهار نظر نکرده اند.با این وجود اشتراک مفهومی عباراتی چون رابطه دختر و پسر، دوست دختر و دوست پسر، روابط عاشقانه و در اصطلاح خیابانی و … مانع از آن است که بخواهیم تفاوتی در ماهیت و کارکرد این عبارات قایل شویم.یک نیاز طبیعی اما کنترل شده

روان شناسان معتقدند میل و كشش به جنس مخالف و برقراری رابطه با او از نظر فیزیولوژیکی یك نیاز طبیعی، فطری و روانی است. آنها همچنین می گویند در تمام فرهنگها، پسران و دختران در سن بلوغ اولین نگاه و گرایش را به سوی جنس مخالف ابراز می كنند. تمایلات نفسانی که در صورت تعدیل، نیازهای طبیعی بشر را تأمین کرده و در صورت افسار گسیختگی حیات سالم او را مورد مخاطره قرار می‌دهد، نقش مهمی در این میان بازی می‌کند، از همین رو مهمترین این غریزه‌ها را غریزه جنسی و میل به دوست داشتن و دوست داشته شدن، می توان دانست.
البته روش اسلام، مخالفت با اختلاط دختر و پسر است نه مخالفت با شركت دختر و پسر در مجامع عمومى و علمى با حفظ حریم

اما باید به این نکته نیز توجه کرد که هر فرهنگی مرزی برای این كشش تعریف کرده است. واقعیت این است كه در فرهنگ ایرانی اسلامیِ ما نوع ارتباط میان دختر و پسر از طریق معیارهای دینی و عرفی جامعه، ملاک اهمیت است نه قواعد و روش هایی که از سوی دیگر کشورها و فرهنگ ها قصد غالب شدن، داشته باشد.حال سوال این است که فاصله بلوغ تا ازدواج را چگونه باید پر کرد؟ آیا صرف یک رابطه قانونی و مطابق عرف می توان این نیازها را پاسخ داد؟در کشور ما در یکی از قدیمی ترین و سنتی ترین حالت پذیرش این رابطه صرفا تحت کنترل و نظارت یکی از اعضای خانواده تا منتج شدن به ازدواج، قابل قبول است. این نگرش اعتقاد دارد که دختر و پسر باید عزم را بر ازدواج بگذارند ولی تا آن زمان با اطلاع خانواده ها و به شکلی کنترل شده با یکدیگر ارتباط داشته باشند.یکی از راههای مشروعیت بخشیدن به روابط دختر و پسر جاری شدن خطبه عقد تحت نظارت خانواده ها است که در هر دو مورد والدین با ایفای نقش پررنگ تلاش می کنند جریان این رابطه را مدیریت کنند. در غیر اینصورت پیامدهای ناخواسته ای چون بارداری های ناخواسته یا بیماری های مقاربتی، ضایعات جبران ناپذیری را به بار می آورد. به هر ترتیب باید این نگاه ظریف حامیانه والدین را ارج نهاد که با نگاهی به آینده نگران وضعیت فرزندان خود هستند اما…رابطه جنس ها؛ اسلام چه می گوید؟

از دیدگاه اسلام، ارتباط دوستانه و صمیمی میان دو جنس مخالف فقط در چارچوب ازدواج معنا دارد. البته حضور در اجتماع با رعایت موازین اسلامی و حفظ حجاب و عفاف در عرصه های علمی و مشاركت های اجتماعی قابل قبول است و شارع مقدس آن را نفی نمی کند. از این رو در اسلام رابطه دوستی بین دختر و پسر معنا ندارد. اما به شرط رعایت ضوابط اسلامی منعی برای این ارتباط نیست و چه بسا اینگونه ارتباطات زمینه ساز تکامل فكری، معنوی و عقلی هم بشود.
تحقیقات همچنین نشان می دهد که هم در ایران و هم در غرب دخترها کمترین تمایلی را به برقراری رابطه جنسی دارند اما در بیشتر مواقع به خاطر وابستگی عاطفی و جدا نشدن از دوستشان به ناچار تن به رابطه حاد می دهند.

البته روش اسلام، مخالفت با اختلاط دختر و پسر است نه مخالفت با شركت دختر و پسر در مجامع عمومى و علمى با حفظ حریم. جوانان؛ سنت و مدرنیته!”منصوره.م”‌ که خود یکی از قربانیان دوستی های خیابانی است به واقعه تلخ دوستی با پسرها اشاره کرده و می گوید: در حال حاضر تمام هم و غم من، ازدواج و سرو سامان گرفتن است اما هیچ پسری تاکنون در خلال ارتباط، حاضر به ازدواج با من نشده است.
وی به آسیب های ناشی از برقراری ارتباط در قالب دوستی با پسران مثل بیماری های آمیزشی اشاره کرده و حتی یادآور می شود که بعضا این بیماری را به دیگر پسرها نیز منتقل کرده است…به جرات می توان افزایش روز افزون تعداد جوانانی که امروز و در ارتباط های خود به ازدواج فكر نمی كنند را تحت تاثیر این تفکرات بی قید و بند دانست. تفکری که برخاسته از یک بی قیدی نسبت به دین و آموزه های نجات بخش دینی است؛ وگرنه بی بند وباری رابطه ای را هیچ دختر و پسری ولو از نوع بی قیدش(!) نمی پسندد؛ این همان دامی است که با ورود به حوزه ارتباطات بی قید و بند حاصل می شود…کارشناسان معتقدند راه حل این معضل، آسان، کلیشه ای و ساده است: رابطه سازنده و در چارچوب که سطح آن قابل تعریف باشد، قابل تایید است.برآوردهای جامعه شناسی در کشور حاکی از عمیق تر شدن روز به روز فاصله بلوغ تا سن ازدواج است. زندگی های پست مدرن شهری، مدزدگی افراطی، دسترسی به هر نوع اطلاعات در اسرع وقت با کمترین هزینه و حتی تغییر عادات غذایی و اقبال مردم به fastfood این پیامد را به همراه داشته که فرزندان دچار جهش های ژنتیکی و بلوغ زودرس شوند.بیشترین تعداد دختران آسیب دیده ای که در ارتباط با پسرها دچار آسیب شده اند گفته اند که دوست پسرهایشان به آنها وعده ازدواج داده اند! در اینگونه موارد پسرها به این استدلال متوسل می شوند که وقتی قرار است برای همیشه باهم زندگی کنیم چه منعی در ارتباط جنسی وجود دارد.اما ”ج.عمیدی”‌ پسر 22 ساله ای است که نظری متفاوت دارد. وی می گوید: هیچ وقت دیگر دلم نمی خواهد با دخترها دوست شوم چون از وقتی که سمیه – اولین دوستم- را در پارک دیدم و مدتی با او دوست بودم جز اینکه در پاساژها و مغازه ها بگردیم و من مجبور باشم هر دفعه که با هم بیرون می رویم برایش کلی لباس و چیزهای دیگر بخرم، توبه کرده ام که با دختر دیگری دوست نشوم.
بیشترین تعداد دختران آسیب دیده ای که در ارتباط با پسرها دچار آسیب شده اند گفته اند که دوست پسرهایشان به آنها وعده ازدواج داده اند! در اینگونه موارد پسرها به این استدلال متوسل می شوند که وقتی قرار است برای همیشه باهم زندگی کنیم چه منعی در ارتباط جنسی وجود دارد.

وی می گوید: در حالی که قصدم از دوستی با او، ازدواج بود و در این مدت هم بسیار به او علاقه مند شده بودم که متاسفانه به ازدواج منجر نشد چون بعدها فهمیدم او مرا سرکار گذاشته و از اول هم به من علاقه ای نداشته است.دوستی میان دختر و پسر در صورتی که با ناآگاهی و بدون توجه به ملاک ها و معیارهای صحیح انجام شود بیشتر از آنکه بتواند نیاز عاطفی افراد را ارضا کند منجر به رسوایی و پشیمانی می شود.تحقیقات همچنین نشان می دهد که هم در ایران و هم در غرب دخترها کمترین تمایلی را به برقراری رابطه جنسی دارند اما در بیشتر مواقع به خاطر وابستگی عاطفی و جدا نشدن از دوستشان به ناچار تن به رابطه حاد می دهند.اسحاقی راهکار اجتناب از پیامدهای وخیم رابطه حاد دختر و پسر را در ترویج نامزدی های شرعی می داند و می گوید: بهتر است دختر و پسر به حداقل ارتباط یعنی فقط رفتن به محیط سالم اکتفا کرده نگاه غیر جنسیتی به یکدیگر داشته باشند که گرچه پذیرش این امر سخت است اما حل این مساله در چارچوب نظارت والدین و با ترویج نامزدی های شرعی امکان پذیر است.
چرا کاری نمی کنیم؟


در سال های اخیر همراه با بالا رفتن سطح تحصیلات، حضور زنان و دختران در عرصه های اجتماعی، گسترش کمی و کیفی وسایل ارتباط جمعی و آشنایی جوانان با ارزش های غربی، این پدیده به شکلی نو ظهور و از بطن روابط بین شخصی جوانان در جامعه باز تولید شده است. فرا گیری این پدیده در میان اکثر جوانان فارغ از چارچوب بندی های متعارف عرفی و دینی ناشی از رواج فرهنگ فردیت و استقلال محوری بوده و تا حدی امنیت خانواده ها را از بابت کنترل و هدایت رفتار های فرزندان آسیب پذیر کرده است.آیا نهادهای مسئول در حوزه جوان نباید با اقدامی عملی، ایده ها و نظرات خود را از روی کاغذ به فعل و عمل برسانند و ماجرای تلخ و دنباله دار ازدواج سهل را به جد پیگیری کنند؟ آیا نبیید در مدارس و محیط های فرهنگی – ورزشی آموزش های متناسب با نیاز جوان به ایشان داده شود تا در دام روابط خیابانی گرفتار نشوند؟ آیا نباید نظام سلامت کشور برای آموزش هایی جدی به جوانان کمر همت ببندد؟ آیا وجود محیط های آموزشی مختلط و همچنین فضای مجازی، نباید برای یک حرکت نظام مند و آگاهی بخشی اصولی بسیج شود؟ آیا نباید دختران و پسران در محیط خانواده به یک بالندگی فردی برسند تا با کوچکترین و خفیف ترین اظهار علاقه ای، خود را نبازند؟ … و هزاران سوال دیگر که بی پاسخ گذاشتن آنها و یا پاسخ های کلیشه ای و غیر کاربردی تنها و تنها به ترویج چنین روابط غیر معقولی دامن می زند؛ روابطی که هم در نظر کارشناسان و هم در نظام آموزه های دینی منفور است. روابطی که متاسفانه در سالهای اخیر با برخی نگاه های صرفا تبلیغاتی به یک امر ”عادی”‌ تبدیل شده است و…



منبع :پریسا جلالی- امیررضا پرحلم/ سایت بانو