ترجمه از نيوساينتيست/
Sign in to read: The cosmos – before the big bang - space - 28 April 2007 - New Scientist
The cosmos – before the big bang
How did the universe begin? The question is as old as humanity. Sure, we know that something like the big bang happened, but the theory doesn't explain some of the most important bits: why it happened, what the conditions were at the time, and other imponderables.
Many cosmologists think our standard picture of how the universe came to be is woefully incomplete or even plain wrong, and they have been dreaming up a host of strange alternatives to explain how we got here. For the first time, they are trying to pin down the initial conditions of the big bang. In particular, they want to solve the long-standing mystery of how the universe could have begun in such a well-ordered state, as fundamental physics implies, when it seems utter chaos should have reigned.
Several models have emerged that propose intriguing answers to this question. One says the universe began as ...
كاري از گروه اسرار كوانتومي آفرينش ///براساس متون كهن برجاي مانده از دوران هند باستان، كل جهان به طور متناوب چرخههاي كيهاني تولد و نابودي را پشت سر ميگذارد. جهان متولد ميشود و كهكشانها، ستارهها و سيارات به آرامي شكل ميگيرند و داستان حيات آغاز ميشود. اين داستان ادامه دارد تا اينكه نهايتاً پس از به پايان رسيدن يك دوره كيهاني، عمر جهان به پايان رسيده و كل كيهان نابود ميشود و بعد دوباره چرخه كيهاني جديدي آغاز ميشود و اين داستان همينطور از ازل تا ابد ادامه مييابد. جالب اينجاست كه مسأله چرخههاي متناوب تولد و نابودي كيهاني در بسياري ديگر از تمدنهاي باستاني نيز به چشم ميخورند. مثلاً در تقويم سنگي آزتكها در آمريكاي جنوبي نيز چرخههاي كيهاني به طور نمادين حك شدهاند. اما آيا دانش كيهانشناسي نوين هم وجود اين چرخههاي كيهاني را تأييد ميكند؟ بلي. اكنون چند دهه است كه ميدانيم جهان ما به واسطه رويدادي به نام مهبانگ (بيگ بنگ) به وجود آمده است. اما در اينجا يك سؤال مهم مطرح است. آيا ممكن است پيش از مِهبانگ و پيدايش جهان ما، جهانهاي ديگري هم موجود بوده باشند؟ آري. چند سال پيش يعني در سال 2002، دو فيزيكدان و كيهانشناس به نامهاي پائول اشتاينهارد (1) از دانشگاه پرينستون آمريكا و نيل توراك (2) از دانشگاه كمبريج انگلستان مشتركاً سناريويي را ارائه دادند كه بر مبناي آن، مهبانگ درواقع آغاز زمان نبوده بلكه صرفاً آغاز يك چرخه كيهاني جديد است مدل اشتاينهارد و توراك بر اساس نظريه ريسمانها يعني مهمترين رهيافت موجود براي وحدت بخشيدن مابين دو ستون اصلي فيزيك جديد يعني نظريات نسبيت عام و مكانيك كوانتومي شكل گرفته است. براساس اين مدل، جهان ما درواقع يك اَبَرصفحه 4 بُعدي است كه در ابعاد بالاتر كائنات شناور است. اما در همسايگي جهان ما در پهنه كائنات، جهانهاي ديگري هم شناورند كه ممكن است در هر يك از آنها قوانين فيزيك كاملاً متفاوتي حاكم باشد. اين جهانها هر از چندگاه به همديگر برخورد كرده و از اين برخورد، انرژي فوقالعاده عظيمي در هر يك از آنها آزاد خواهد شد. اين برخورد كيهاني درواقع همان مهبانگ (بيگ بنگ) است به واسطه همين برخورد، هر دو اَبَرصفحه - يعني هر دو جهان - شروع به انبساط خواهند كرد. اما از آنجائيكه ما همواره در يكي از اين دو اَبَرصفحه (يعني جهان خود) مقيد بودهايم، در ظاهر تصور ميكنيم كه مِهبانگ همان آغاز جهان بوده است، غافل از اينكه پيش از آن هم جهان ديگري وجود داشته است بر اساس اين مدل، دو جهان پس از برخورد، مجدداً از يكديگر جدا شده و شروع به دور شدن از همديگر خواهند كرد اما فاصله گرفتن آنها از يكديگر سرانجام به واسطه نيروي جاذبه موجود ميان آنها متوقف شده و دوباره به سوي همديگر كشيده خواهند شد و نهايتاً پس از چند صد ميليارد سال مجدداً با يكديگر برخورد خواهند كرد. با برخورد مجدد آنها دوباره مقدار عظيمي...