آه! من نمی‌توانم جلوی خودم را بگیرم! این خیلی خوشمزه است و من خیلی گرسنه ام، خیلی هوس کرده ام، نمی‌توانم از خیرش بگذرم.
اگر قبل از اینکه چیزی بخوریم، کمی فکر کنیم چه می‌شود؟

ما اغلب با این کلمات غیرممکن بودن لاغر شدن را به خاطر امیال مان توجیه می‌کنیم، همین امیال ما را به سمت خوراکی های خوشمزه که بیشترشان چاق کننده هستند، هل می‌دهند. چگونه می‌توان این تمایلات را مدیریت کرد بدون اینکه زندگی مان سرشار از محرومیت باشد؟
میل مفرط به جایزه
در نانوایی بوی خوشی می‌آید، احتمالاً بو، مربوط به پخت تارت سیب است که از نانوایی خارج می‌شود. تارت سیب را برای شام می‌خریم، همه از آن لذت می‌برند. نمی‌توانیم جلوی خودمان را برای خوردن تکه ای تارت سیب بگیریم، این یک جایزۀ کوچک است که به خودمان می‌دهیم.
برای خرید به سوپر مارکت می‌روید، چرخ دستی را به دنبال خود می‌کشید که پر است از مواد شوینده، کیسه های زباله، غذای حیوانات، بطری های شیر و... حالا به ردیف بیسکویت ها می‌رسید. در خانه، همه عاشق این بیسکویت های چرب و شیرین هستند چون حسابی ترد و لذیذ هستند و با خوردن شان مزۀ خوبی در دهان احساس می‌کنید. سه بسته از این بیسکویت خریداری می‌کنید و مدتی که در صف صندوق منتظر هستید، با تمایل بسیار نصف یک بسته را می‌خورید.

در محل کار، چندین بسته از شکلات هایی دارید که بین انگشتان آب نمی‌شوند. خیلی این نوع شکلات را دوست دارید زیرا می‌توانید به آرامی آن را بجوید (ضمناً نیازی نیست که بعد از خوردن دست تان را بشویید تا صفحه کلید کامپیوترتان کثیف نشود)؛ وقتی که خسته هستید یا کلافه شده اید، یا یک مراجعه کنندۀ سمج داشته اید یا نرم افزارتان خوب کار نمی‌کند، یک تکه از این شکلات به خودتان جایزه می‌دهید.
نورون های جایزه
فرصت های متفاوت جایزه دادن به خود را در طی روز از دست نمی‌دهید. و هر بار یک محرک بسیار جذاب، ذهن تان را تحریک می‌کند، به سمت آن می‌روید.
در واقع، یک ناحیۀ کوچک نرونی وجود دارد، یک ناحیۀ عصبی که سیستم جایزه نام دارد، در آن محل انتقال دهنده های عصبی (نورونی) فعال هستند، این انتقال دهنده های عصبی مولکول هایی هستند که احساس لذت را به ما می‌دهند. این همان سیستم است که در رابطه با داروها، دخانیات و الکل عمل می‌کند.
جایزه و عادت
یک بازی پینگ پنگ را در نظر بگیرید، در این بازی توپ ها انتقال دهنده های عصبی هستند و در مغز ما بازی می‌کنند، یکی از آنها از یک ناحیه به ناحیۀ دیگر فرستاده می‌شود، سپس یکی دیگر، چیزی شبیه به حافظه.

نتیجۀ این بازی بسیار جذاب است و باعث می‌شود که مدام دنبال لذت بردن از خوراکی های چرب یا شیرین یا فقثط شیرین (آب نبات، سودا) یا صرفاً چرب باشید.
بنابراین هر وقت به مغازۀ نانوایی می‌روید حتی اگر بوی خوش تارت سیب هم به مشام نرسد، ممکن است تمایل داشته باشید تکه ای از آن بخرید تا شب از خوردنش لذت ببرید!
اما خطرناک تر زمانی است که خاطرۀ بیسکویت های کوچک یا شکلات های لذیذ، مدام تمایل شما به سمت آنها را تشدید کنند.

بنابراین، زمانی که بیسکویت ها در کابینت آشپزخانه اند یا شکلات ها در دسترس هستند، سریع به سمت شان می‌رویم و یک تکه از آنها را در دهان می‌گذاریم.
نتیجه: به آنها عادت می‌کنیم، نیاز پیدا می‌کنیم و وابسته می‌شویم. اگر بیشتر بخوریم، چاق می‌شویم زیرا حاوی کالری بالایی هستند که به آن میزان کالری نیاز نداریم. و اگر بخواهیم لاغر شویم، تقریباً برای مان غیر ممکن است که از خیر این خوراکی های لذیذ بگذریم!
ژن، استرس و محیط
این ناحیۀ جایزه در همۀ افراد به یک شکل عمل نمی‌کند. برخی از افراد نسبت به آن حساس تر هستند، ضمناً آسیب پذیرتر هم هستند.
استرس هم نقش مهمی بازی می‌کند: استرس به شدت باعث ایجاد این تمایلات می‌شود زیرا بعد از بروز یک ناراحتی و رنجش، هر چه که باشد، نیاز به مصرف را تشدید می‌کند.
در این شرایط محیط هم بسیار اهمیت دارد. اگر ما بیسکویت ها یا تکه های شکلات را نبینیم، احتمال اینکه هوس کنیم یک تکه از آن را بخوریم، کمتر می‌شود.
خودمان را از آنها محروم کنیم؟
آیا باید خودمان را از خوردن این خوراکی های لذیذ محروم کنیم؟ آیا باید بسته های بیسکویت را دور از دسترس قرار دهیم یا در محل کار اگر خواستیم تکه ای شکلات بخوریم، مدام به خود بگوییم این من را چاق می‌کند؟
این روش ممکن است جواب بدهد اما نه همیشه! زیرا عامل زمان هم نقش مهمی بازی می‌کند. لذت فوری از خوردن، تأثیر زیادی بر ارادۀ ما در ترسیم چاق شدن در آینده دارد. خصوصاً اگر به خود قول بدهیم که به زودی این کالری اضافه را با دوچرخه سواری، پیاده روی و... خواهیم سوزاند!

ضمناً برای مقاومت در برابر این تمایلات باید اراده ای آهنین داشته باشید. مطمئناً، باید ذهن تان را به کار بیاندازید و فکر کنید، اما برای این کار هم باید بهترین مسیر را انتخاب کنید. زیرا برخی افراد خود را از همۀ لذات محروم می‌کنند و با خودشان مبارزه می‌کنند، این کار منجر به کشمکشی بین انتقال دهنده های عصبی و سیستم جایزه خواهد شد!

خنثی کردن سیستم
باید کاری کنیم که این سیستم معیوب جایزه از کار بیافتد. این اقدام روشی خوب برای به کار انداختن ذهن است، برای این کار چندین ترفند وجود دارد. اولین راه حل این است زمانی که می‌خواهید به خرید بروید، لیستی از بهترین مواد خوراکی سالم تهیه کنید. با این کار بخش دیگری از مغز را به فعالیت می‌اندازیم، این بخش که در کُرتکس جلو مغزی قرار دارد، تمایلات ما را کنترل می‌کند و مانع این می‌شود که هنگام خرید هوس به سراغ مان بیاید. اگر بیسکویت یا شکلات در لیست خریدتان وجود ندارند، نخریدشان.
این ترفند زمانی که از فروشگاه های آنلاین خرید می‌کنید هم به کار می‌آید. این روش زمانی که خسته و پر استرس به خرید می‌روید، هم به مؤثر خواهد بود.

یک ترفند بدیهی دیگر این است که این خوراکی های چرب و شیرین را در خانه نگه ندارید. اصلاً راحت تر این است که آنها را نخرید. وقتی وجود نداشته باشند، خورده نمی‌شوند!
بنابراین بهترین کار این است که هنگام خرید ذهن تان را به کار بیاندازید و خودتان را کنترل کنید، سعی کنید بهترین انتخاب ها را داشته باشید، مثلاً میوه ها.
تمرین دادن ذهن و به کار انداختن عقل سلیم هنگام خرید کردن، اصلاً سخت نیست! قطعاً این بهترین روش برای جلوگیری از خوردن خوراکی های چرب و شیرین است که تغذیه را نامتعادل و شما را چاق می‌کنند یا مانع لاغر شدن تان می‌شوند.