دكترسيد محسن اصغري نكاح در گفت‌وگو با خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا) منطقه خراسان، افزود: اين در حالي است كه ايدز اولين علت بدسرپرستي و بي‌سرپرستي كودكان در دنياست.


وي خاطرنشان كرد: كودكان بي‌سرپرست را بيشتر به نام ايتام يا كودكان يتيم در فرهنگ ما مي‌شناسند و خوشبختانه از لحاظ ارزش‌هاي فرهنگي و به ويژه ارزش‌هاي ديني اهتمام ويژه‌اي به كودكان يتيم شده است و همين ديدگاه باعث شده است، افراد خير و نيك انديش در طول ساليان متمادي براي اين كودكان سرمايه‌گذاري كنند.


وي ادامه داد: کودکان بي‌سرپرست و بدسرپرست، کودکان معصوم و آسيب ديده‌اي هستند که بدون خواست و اراده خود و به خاطر مشکلات بزرگسالان، خانواده و نهادهاي اجتماعي به وضعيت و شرايطي ناخواسته دچار شده‌اند بنابراين حساب کودکان بي‌سرپرست به کلي از حساب برخي والدين بي‌مسؤوليت جداست.


اصغري نكاح با اشاره به اين كه در فرهنگ‌هاي مختلف زمينه‌هاي بدسرپرستي و بي‌سرپرستي متفاوتند، افزود: در دنياي امروز، كودكاني كه والدين آن‌ها مبتلا به ايدز هستند مهمترين قربانيان بدسرپرستي و بي‎سرپرستي هستند اما تجربه نشان داده مهم‌ترين زمينه ايجاد مشكل براي كودكان در ايران اعتياد والدين است.


وي ناهنجاري فرهنگي را دومين عامل زمينه‌ساز بدسرپرستي در كشور دانست و بيان داشت: كودكاني كه در خانواده‌هاي از هم پاشيده به سر مي‌برند و كودكاني كه والدين معتاد دارند، تبديل به كودكان خياباني مي‌شوند.
عضو هيأت علمي دانشگاه فردوسي مشهد ادامه داد: اين كودكان در فضاهاي عمومي رها مي‌شوند و يا توسط والدين براي تهيه مواد مخدر و فعاليت‌هاي بزهكارانه مورد سوء استفاده قرار مي‌گيرند.


وي بيماري‌هاي صعب‌العلاج والدين، كهولت سن، بيماري‌هاي رواني و يا والديني را كه در سن بالا داراي فرزند مي‌شوند، از ديگر عوامل زمينه‌ساز بي‌سرپرستي و بدسرپرستي عنوان كرد.


وي با بيان اين كه بدسرپرستي و بي‌سرپرستي با مشكلات اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي پيوند خيلي نزديكي دارد، به ايسنا گفت: كودكان بدسرپرست عموما از خانواده‌هايي هستند كه صلاحيت فرزندپروري ندارند يا دچار مشكلات معيشتي هستند و يا والدين داراي بزهكاري اجتماعي هستند.


اين استاد دانشگاه فردوسي ادامه داد: كودكان در خانواده‌هايي كه والدين آن‌ها مهارت كافي فرزند پروري ندارد و مسووليت‌پذير نيستند، در دنياي شخصي خودشان غرق شده‌اند و يا دچار مشكلات فرهنگي هستند، دچار بدسرپرستي پنهان مي‌شوند و تا زماني كه والدين آن‌ها از هم جدا نشوند، بدسرپرستي معلوم نخواهد شد.


وي ادامه داد: به اين ترتيب واژه كودكان بي‌سرپرست و بدسرپرست به هر كودكي اطلاق مي‌شود كه به نوعي از داشتن خانه يعني داشتن يك فضاي امن فيزيكي و يا از نظر برخورداري از خانواده‌اي كه نقش تربيتي موثري داشته باشد، محروم است.
وي افزود: اين كودكان در معرض آسيب‌هاي جسماني، روانشناختي، هيجاني، تحصيلي، اجتماعي و فرهنگي هستند.


اصغري نكاح در خصوص حمايت از اين كودكان به ايسنا گفت: اولين و ابتدايي‎ترين طرح حمايت از كودكان بد سر پرست و بي سرپرست ايجاد فضاي فيزيكي امن است، همچنين مهم‌ترين نيازهاي اين كودكان نيازهاي روانشناختي، ‌اجتماعي، تربيتي و فرهنگي است.
وي ادامه داد: كودكان بدسرپرست و بي سرپرست نيازمند چيزي شبيه يك خانواده هستند؛ هر چند خانواده هيچ جايگزيني ندارد ولي در حد امكان ايجاد فضاي مناسبي از لحاظ تحصيلي، جسماني، بهداشتي، فرهنگي، روانشناختي، هيجاني ، تربيت و ديني از نيازهاي مبرم آن‌هاست.


وي در خصوص مشكلات و چالش‌هاي كودكان بي سرپرست و بدسرپرست گفت: رصد نكردن مناسب مشكلات و چالش‌هايي كه اين كودكان دارند و خانواده‌ها با آن مواجه هستند، مشكلات و محدوديت‌ها در خصوص فعاليت سازمان‌هاي غيردولتي و نداشتن يك برنامه راهبردي براي رسيدگي و حمايت از اين كودكان از جمله چالش‌هاي مربوط به آن‌هاست.


اصغري نكاح در ادامه افزود: با وجود فعاليت خانه‌هاي کودک و موسسات مختلف در اين زمينه، نبود مراکز مشاوره‌اي - حمايتي و مراکز آموزش مربي و عدم شکل‌گيري انجمن صنفي از مهمترين کاستي‌هايي است که ارزش و بهره‌وري سرمايه‌اي، معنوي و مادي صرف شده در اين زمينه را به شدت کاهش مي‌دهد.


وي اظهار كرد: با وجود ارائه خدماتي كه سازمان‌هاي مربوطه به ويژه سازمان بهزيستي براي اين كودكان انجام مي‌دهد ولي نداشتن يك برنامه راهبردي، فقدان ارتباط كيفي و موثر با نهادهاي مردمي و عدم تربيت متخصصان واجد شرايط براي كار با كودكان بي سرپرست و بدسرپرست از جمله چالش‌هاي كلان در اين زمينه است.


وي ادامه داد: در كنار آن و با وجود انديشه‌هاي خيرخواهانه، نداشتن دانش كافي، عدم برخورداري از الگوي مناسب و حمايت‌هاي تخصصي، از چالش‌هاي پيش‌روي نهادهاي مردمي است.
عضو هيات علمي دانشگاه فردوسي مشهد خاطرنشان كرد: تا زماني كه فضاي مديريت كلي جامعه، پشتيباني‌ها و سياست‌گذاري‌هاي مناسبي را فراهم نكند و از آن طرف نهادهاي غيردولتي و فعاليت‌هايي كه به صورت خيرخواهانه و نيك انديشانه توسط گروه‌هاي مردمي انجام مي‌شود، ساماندهي و يكپارچه‌سازي نشود، اين مساله به درستي سامان نمي‌يابد.


وي تصريح كرد: آميزه‌اي از فعاليت‌هاي كلان دولتي و فعاليت‌هاي مردمي براي حمايت از اين كودكان مورد نياز است.
وي فرهنگ‌سازي، اطلاع‌رساني و آگاه‌سازي جامعه براي برخورد مناسب با اين پديده را ضروري دانست و با بيان اين كه بر اساس پژوهش‌ها نهادهاي وابسته به ارگان‌هاي ديني بيشترين نقش را در حمايت از كودكان بي سرپرست و بدسرپرست برعهده دارند، ادامه داد: در سطح كلان، مديريت كلان كشوري بايد از طريق سياستگذاري مناسب، نقش سازمان‌هاي دولتي را در كمك به اين كودكان برجسته كند.
اصغري نكاح با اشاره به نقش دولت در سياست‌گذاري و پشتيباني كلان از كودكان بي‌سرپرست افزود: تاكنون مردم نقش را به خوبي ايفا كرده‌اند و بيشتر بار اينگونه فعاليت‌ها بر دوش NGOها بوده است ولي انسجام آن‌ها با كمك دولت مي‌تواند سرمايه‌گذاري‌هاي نهادهاي مردمي را اثربخش‌تر كند.


وي با بيان اين كه دوره آموزشي براي تربيت كودكان بي سرپرست وجود ندارد، ادامه داد: رفع اين خلاءها مستلزم برنامه‌ريزي چندين سازمان و نهاد است.
وي افزود: دانشکده علوم تربيتي و روانشناسي دانشگاه فردوسي مشهد به سهم خود طي پنج سال گذشته با ايجاد کارگروه مطالعات کودکان بي‌سرپرست و بد سرپرست و با برگزاري نشست‌هاي علمي زمينه‌اي را براي بحث، تبادل نظر، هم انديشي و تبادل تجربه بين همکاران خانه‌هاي کودک و متخصصان فراهم آورده است.


اصغري نكاح در ادامه بيان کرد: هر چند گام کوچکي را براي تحقق يتيم نوازي علمي برداشته است اما تاکنون مسوولان مربوطه در سازمان‌هاي اصلي در اين جلسات حضور پيدا نکرده‌اند و با بي‌مهري به چنين فعاليت‌هاي خودجوش، از فرصت فراهم شده استفاده نكرده‌اند.


وي در خصوص زمينه‌هاي كمك به اين كودكان گفت: بهزيستي، اورژانس اجتماعي و يا نيروي انتظامي كودكان رها شده در خيابان را شناسايي مي‌كنند و بعد از انجام مقدمات قانوني، اين كودكان را به مراكز نگهداري موسسه‌اي تحت نظر بهزيستي معرفي مي‌كنند.
عضو هيات علمي دانشگاه فردوسي مشهد ادامه داد: بعد از يك دوره موقت جذب كودكان توسط موسسات تحت پوشش بهزيستي، به نهادهاي مردمي واگذار مي‌شوند كه بعضي از اين كودكان به خاطر بيماري مورد استقبال NGOها قرار نمي‌گيرند و بعضي ديگر به صورت بلندمدت در مراكز نگه‌داري دولتي مي‌مانند.


وي در خصوص تامين نيازهاي اين كودكان توسط مراكز خاطرنشان كرد: معمولا مراكز دولتي در كل دنيا به عنوان مراكز مناسبي براي نگهداري كودكان محسوب نمي‌شوند.وي افزود: موسسات دولتي مي‌توانند به عنوان سيستم ارجاع و موقت نقش حلقه‌ واسطه‌اي را ايفا كنند.
اصغري نكاح در ادامه به ايسنا گفت: موسسات مردمي و گروه‌هاي مردم نهاد در وضعيت فعلي براي حمايت از اين كودكان خلاهاي زيادي دارند و با وجود تلاش‌هاي خيرخواهانه و سرمايه‌گذاري كه از لحاظ مادي و معنوي انجام مي‌دهند اما وضعيت نگهداري كودكان در اين مراكز با آنچه كه مطلوب است، فاصله زيادي دارد.وي اظهار كرد: اين مراكز اولا نيروي متخصص ندارند و فاقد يك برنامه كلان و تخصصي تربيتي هستند و بيشتر فعاليت اين مراكز متمركز بر نگهداري است نه حمايت و تربيت.وي با بيان اين كه در خانه‌هاي كودك، طيف مختلفي از خدمات به صورت جسته و گريخته و نامنسجم ارائه مي‌شود، عنوان كرد: در اين مراكز در سطح نگه‌داري باقي مانده‌ايم و خدمات و حمايت تخصصي و پرورش شخصيتي كودكان هنوز به صورت واقعي مورد توجه خانه‌هاي كودك نيست.


اين استاد دانشگاه فردوسي مشهد عدم برخورداري از بانك اطلاعات آماري درست و کم توجهي به پژوهش و بررسي جامع از وضعيت كودكان بي‌سرپرست را از ضعف‌هاي موجود در اين زمينه دانست و به ايسنا گفت: در زمينه پژوهش‌ها و بررسي‌هايي كه تصوير درستي از وضعيت خانوادگي، روانشناختي و عوامل خطربندي كودكان ارائه كند، دچار ضعف هستيم و شناسايي و ارجاع اغلب به صورت حادثه محور است.وي ادامه داد: به بيان ديگر در حال حاضر اگر براي كودكي حادثه‌اي روي دهد و يا كودكي توسط نهادهاي قضايي شناسايي شود به فرآيند حمايت وارد مي‌شود اما وضعيت مطلوب اين است كه ما سازمان‌ها و نهادهاي مردمي داشته باشيم كه روند شناسايي كودكان بي‌سرپرست آن‌ها به صورت خود انگيخته باشد.اصغري نكاح افزود: ما مشاوره و روانشناسي در حيطه كودكان بدسرپرست كه تخصص و جايگاه مشخصي براي خانواده‌ها و مخاطبان داشته باشد، نداريم.




منبع ایسنا