مقدمه: براي پرهيز از تعارض در درک و تصور از مفاهيم، ارايه تعاريف مربوط به سطوح آگاهي آورده شودضروري است.
داده Data : دادهها مجموعهاي از واقعيتهاي مجزا و ناهمبسته درباره رويدادها و حوادث هستند. تمام سازمانها به دادهها احتياج دارند و نياز برخي از آنها بسيار مبرم است. اين موضوع متوجه تمامي سازمانهاي فعال در عرصه کسب و کار، اعم از توليدي و خدماتي است. حفظ و ضبط و مديريت داده تا حدود زيادي موفقيت آنها را تضمين ميکند. داده فقط شرحي از اتفاقات روي داده است و هيچ قضاوتي يا توضيحي در اين زمينه ارايه نميدهد. با اينحال، داده بهعنوان عنصر اوليه تصميمگيري مطرح است.
اطلاعات Information : اطلاعات پيغامهايي هستند که معمولا بهصورت يک مدرک کاغذي و يا صوتي - تصويري هستند. اطلاعات يعني شکل دادن نظر و فکر فردي که آن را دريافت ميکند. اطلاعات از طريق شبکهها بين سازمانها جابه جا مي شود که بهصورت مکاتبات، تبادل پيام و ... است. برخلاف داده، اطلاعات داراي معني مشخصي است. در واقع با تبديل داده به چيزي قابل فهم و درک، اطلاعات ايجاد ميشود (با واژههاي استفهامي چه، چه کسي، کي و کجا سر و کار دارد).
دانش Knowledge: دانش آميزهاي از تجارب، کميتها و اطلاعات ساختاريافته منظم است که قالبي را براي ارزيابي، يکپارچه کردن و هماهنگ سازي تجارب و اطلاعات ايجاد ميکند. دانش نسبت به دادهها و اطلاعات به عمل نزديکتر است. دانش را مي توان با عمل و تصميماتي که به سبب آن اتخاذ ميشود مورد ارزيابي قرار داد. دانش خوب ميتواند بهعنوان وسيلهاي کارآمد براي تصميمگيري عاقلانه در مورد استراتژي ها، رقبا، مشتريان، شبکههاي توزيع و بهبود عمليات اجرايي مورد استفاده قرار گيرد(با واژه استفهامي چگونه سر و کار دارد).
از طريق دادههاي مربوط به رويدادها نميتوان بهسادگي به درکي مناسب از وضعيت دست يافت، زيرا ما درگير انبوهي از جزييات درک نشده مربوط به پيچيدگيها و ارتباطات گسسته خواهيم شد. همچنين، فرايند جمعآوري اطلاعات ميتواند فرد را در گسترهاي غوطهور کند که دادهها بهنحو رضايتبخشي قابل ثبت و مستندسازي نباشند. تحليلهاي ماهرانه کمتر به جمعآوري و نگهداري دادهها و اطلاعات مربوط به وقايع ميپردازند و اهميت بيشتري به ارتباط بين آنها ميدهند. با واکاوي اطلاعات ميتوان به الگويي منسجم دست يافت که زمينه را براي مداخله مناسب ايجاد ميکند. بنابراين، دانش مقولهاي بسيار فراتر از داده و اطلاعات است. شکل زير، ارتباط بين اين مقولات را نشان ميدهد. علاوه بر تعاريف ياد شده، خرد نيز بهعنوان عاليترين سطح آگاهي مطرح شده است که به درک اصول مبنايي و الگوي حاکم بر دانش ميپردازد (با چراها سر و کار دارد).
حفاظت از جنگلها در آسياي جنوب شرقي
ظرف 20 سال از 1960 تا 1980 بيش از يک سوم جنگلهاي استوايي آسيا از بين رفت که در نوع خود بي سابقه است. اين موضوع نه تنها حيات وحش، بلکه حيات انساني کساني که به طور مستقيم به اين جنگلها وابسته بودند يا آناني که به طور غيرمستقيم از عوارض آن آسيب مي ديدند را به شدت تهديد مي کرد.
انجمن «اوبرا» در مالزي، طي تلاشي ممتد تاکنون به دنبال غلبه بر مشکلات مربوط به انهدام منابع جنگلي و اقدامات فرهنگي تدريجي براي مهار آنها و کاهش چنين بحرانهايي در آينده بوده است. اين انجمن با طرح پروژه برونئي به استفاده از ابزارهاي ويژه براي تامين اهداف خويش روي آورد که از آن جمله مي توان به نقشه برداري و الگوسازي براي تعيين وضعيت مناطق جغرافيايي موردنظر و منابع مربوط اشاره کرد. در اين زمينه، توسعه پايين به بالا و تصميم گيري مشارکتي موردتاکيد قرار گرفت. استفاده از الگوي نقشه برداري مشخص به تسهيل در ايجاد زبان مشترک و کاهش موانع زباني، آموزشي، فرهنگي، نهادي و حقوقي منجر شد.
هدف اصلي، کمک به افراد بومي براي دستيابي به حقوق سنتي خود در بهره برداري از زمين و امرار معاش براساس آن بود. سپس از نظام اطلاعات جغرافيايي (GIS) براي تبديل نقشه ها به قالبي رايانه اي استفاده شد. اين نظام مبتني بر رايانه باعث شد تا دسترسي، ثبت، ذخيره و تحليل داده ها آسانتر شود. همچنين، از آن مي توان براي ايجاد نقشه هاي زمين و کمک به تصميم گيران براي مديريت منابع طبيعي در مناطق وسيع همچون آبخيزهاي گسترده سود جست. روستاييان فنون پيمايش و نقشه برداري را فراگرفتند که تاکنون باعث مشخص شدن محدوده هاي قانوني آنان شده و از اين طريق بدون تخريب جنگلها به زندگي خود ادامه مي دهند.
اين ابتکار هرچند کم کوچک براي نجات جنگلها در ايجاد وضعيتي براي حمايت از افراد و تخفيف و جبران نابساماني ايجاد شده موفقيت آميز بوده، الگوي خوبي براي بسياري از مجامع مشابه در منطقه شده است.
برنامه محتواي الکترونيک اروپا
هرچند منافع حاصل از به کارگيري فناوري نوين اطلاعاتي و ارتباطي در 15 سال اخير بسيار چشمگير بوده است، برخي موانع نيز وجود داشته که از اثربخشي آن تا حدودي کاسته است. از جمله اين موانع، آن هم با توجه به گرايش شديد کشورها به يکپارچگي و وحدت رويههاي اقتصادي و اجتماعي در قالب اتحاديههاي منطقهاي و قارهاي، زبان و سنتهاي فرهنگي، اداري و تشکيلاتي بوده است. فناوري اطلاعات و ارتباطات خود ميتواند نقش موثري در اين زمينه ايفا کند که اين امر در پيمانها و اتحاديههاي منطقهاي مهم همچون اتحاديه اروپا و آسياي جنوب شرقي بسيار مشهود است.
محتواي الکترونيک بخشي از برنامه تعيين شده توسط اتحاديه اروپا براي تحقق اروپاي الکترونيک است. اين برنامه از توسعه محتواي ديجيتالي اروپايي در شبکه جهاني پشتيباني ميکند.
محتواي الکترونيک اروپايي يک برنامه با جهتگيري بازار است که هدف آن، تاثيرگذاري بر توليد، استفاده و توزيع محتواي ديجيتالي اروپايي و افزايش تنوع زباني و فرهنگي در شبکه جهاني است. اين برنامه از موارد زير پشتيباني ميکند: پروژههاي مبتکرانه چندبخشي و چندمليتي محتواي الکترونيک، مديريت عملکرد فعاليتهاي حساس و اطلاعرساني، مطالعات بازار و بررسيهاي مربوط به فرصتهاي توسعه در اين زمينه و تعيين راهبردهاي مربوط.
برنامه مناطق ويژه اقتصادي و بازار را که توسعه آنها چندان رضايتبخش نبوده، بهصورت جدي مورد توجه قرار داده است. از اين طريق، دادههاي جغرافيايي، آموزشي، فرهنگي، علمي و تحقيقاتي جمعآوري و تحليل ميشود. همچنين، برنامه از فعاليتهاي مربوط به توسعه کتابخانهها، موزهها، بايگاني اسناد و حفاظت از مجموعههاي ديجيتالي براي کسب اطمينان از سرمايههاي فرهنگي، پژوهشي و علمي براي استفاده در آينده پشتيباني ميکند.
در چهارسال اول قرن بيست و يکم، اين برنامه 100 ميليون يورو براي بهسازي تبادل اطلاعات عمومي بين کشورهاي مختلف عضو اتحاديه اروپا و افزايش توليد محتوا بهزبانهاي مختلف هزينه کرده است. ارزيابي برنامه نشانگر منافع چشمگير آن تاکنون بوده است. مرحله دوم آن نيز که در برگيرنده سالهاي 2005 تا 2008 است شروع شده، انتظار ميرود بتواند موانع تبادل اطلاعات در درون اتحاديه اروپا، همچون: زبان، استانداردها، تفاوتهاي فرهنگي و سنتهاي اداري مختلف را پشت سر گذارد.