مقدمه
یکى از چیزهایى که موجبات رشد و تکامل انسان ها را فراهم مى سازد، حق آزادى اخبار و اطلاعات است. یکایک شهروندان حق دارند به درست ترین و صادقانه ترین اخبار و اطلاعات داخلى و خارجى دست رسى داشته باشند تا بدانند در کشورشان یا دیگر نقاط جهان چه مى گذرد. علاوه بر این، باید بتوانند از راه روزنامه ها، نشریات ادوارى، رادیو و تلویزیون و دیگر رسانه هاى جمعى از انواع تفسیرها، تحلیل ها و ابعاد مختلف قضایاى سیاسى، اجتماعى، اقتصادى و فرهنگى اطلاع یابند، آن ها را با هم مقایسه کنند و طبق برداشت خود به کنه واقعیات پى ببرند. دولت ها حق ندارند به بهانه مصلحت اجتماعى از طریق پرده پوشى و سانسور، مردم را در بى خبرى قرار دهند یا آنان را از حقایق منحرف سازند یا گمراه کنند.
موضوع این بحث آن است که عده اى با تکیه بر اصل «آزادى اطلاعات» معتقدند که این حق افراد است که بتوانند آزادانه و با بهترین وسایل ارتباطى در تماس باشند; این به رشد و شکوفایى جوامع کمک خواهد کرد. عده اى دیگر با استناد به اصل حاکمیت دولت ها، اعتقاد دارند که دول ارسال کننده برنامه هاى ماهواره اى باید رضایت دول گیرنده این برنامه ها را از قبل اخذ کرده باشند.
حال بر اساس تحلیل حقوقى، کدام یک از این دو نظر را مى توان تأیید کرد؟ آیا ماهواره تجاوز به حق حاکمیت دولت هاست یا موجب رشد و شکوفایى ملت ها؟

آزادى اطلاعات و برنامه هاى ماهواره اى

1ـ آزادى کسب و ارسال اطلاعات
نوعى از آزادى، که در مغرب زمین از حداکثر ترویج و تبلیغ و بیان برخوردار گشته، «آزادى بیان و تبلیغ» است. شاید بتوان گفت چشمگیرترین جمله اى که درباره این آزادى گفته شده همان جمله معروف نقل شده از ولتر است که گفته: «من با این سخنى که تو مى گویى مخالفم، ولى حاضرم به خاطر این که تو این سخن را آزادانه بیان کنى زندگى خود را از دست بدهم.»1
یکى از حقوقى که بر مبناى آزادى، در اعلامیه جهانى حقوق بشر مقرر شده همین حق است. ماده 19 اعلامیه مى گوید: «هر کس حق آزادى عقیده و بیان دارد و حق مزبور شامل آن است که از داشتن عقاید خود بیم و اضطرابى نداشته باشد و در کسب اطلاعات و افکار و در اخذ و انتشار آن، به تمام وسایل ممکن و بدون ملاحظات مرزى آزاد باشد.»2
آیا آزادى در کسب اطلاعات و افکار و انتشار آن با تمام وسایل ممکن و بدون ملاحظات مرزى، مطلقاً بدون هیچ محدودیتى به رشد و شکوفایى جوامع کمک خواهد کرد و نباید نسبت به آن هیچ ممنوعیتى اعمال داشت؟ یا این که آزادى مطلق در هیچ زمینه اى معقول نیست، بلکه از نظر حقوقى با توجه به اصل حاکمیت دولت ها، که یکى از اصول اساسى منشور ملل متحد و نیز در روابط بین المللى است، ارسال اطلاعات ـ به نحو اطلاق ـ چه بسا منافى با حاکمیت بوده و باید در انتشار آن، محدودیت هاى جغرافیایى و رضایت دولت هاى گیرنده برنامه ها، از قبل اخذ شده باشد؟

اطلاعات
گرچه در بدو امر، به ذهن مى رسد که مراد از «اطلاعات» علم و دانش مفید است، هر تخصّصى که باشد، اما عملکرد بسیارى از کشورها با استناد به این اصل بیانگر آن است که هر نوع اطلاعاتى را که به نحوى جهل زدایى کند، هر چند در قالب مبتذل ترین فیلم ها یا مضرترین دانش ها باشد، دربرمى گیرد; مثلاً، آموزش سرقت، خراب کارى، درگیرى، ایجاد نفرت و مانند آن.

آزادى اطلاعات
اسلام نه تنها از آزادى فکر جلوگیرى نمى کند و در بى اطلاع نگه داشتن مردم کوشش ندارد، بلکه اطلاع از حقایق زندگى را جزو وظایف هر شخص مى داند و معتقد است هر کس آراء گوناگون و نظرات مختلف را آزادانه مورد مطالعه و بررسى قرار دهد، حقیقیت را بهتر به دست خواهد آورد و راه و رسم زندگى را به نحو صحیح تشخیص خواهد داد. حضرت على (علیه السلام) مى فرماید: «کسى که با آراء گوناگون روبه رو شود، موارد خطاى آن ها را از درست بازخواهد شناخت»3
اسلام خیر دنیا و آخرت را در سایه علم و شرّ دنیا و آخرت را در سایه بى خبرى و جهل از اسرار هستى مى داند، آن جا که رسول اکرم (صلى الله علیه وآله) مى فرماید: «خیرُ الدّنیا و الآخرةِ مع العلمِ و شرُّ الدّنیا و الآخرةِ مع الجهلِ.»4
اسلام طلب علم را بر هر زن و مردى واجب مى داند و این منحصر به علوم دینى نیست، بلکه کسب تخصص در همه رشته هاى مورد نیاز را واجب کفایى مى شمارد; همانند علم پزشکى. این در حالى است که دولت هاى استعمارى که اینک دم از آزادى اطلاعات و افکار مى زنند، تلاش داشته اند تا همواره مردم کشورهاى تحت استعمار را از حقایق و اطلاعات محروم نمایند، و امروزه هم اطلاعات نادرست را با شگردهاى گوناگون به آن ها تزریق مى کنند. با وجود آن که در کشورهاى پیشرفته، یک تا چهار درصد جمعیت بالاتر از ده سال بى سوادند، آمار بى سوادان کشورهاى تحت استعمار بین 80 تا 96 درصد است. پاتریس لومومبا طى نطقى که در جشن استقلال کنگو در حضور پادشاه استعمارگر بلژیک ایراد کرد، گفت: در سراسر مملکت ما، تعداد تحصیل کرده ها از 200 نفر تجاوز نمى کند و براى هر پنجاه هزار نفر یک دکتر نداریم. هنوز در سراسر کنگوى چهارده میلیون نفرى، یک طبیب یا یک مهندس سیاه پوست ـ که مردم اصلى کنگو هستند ـ وجود ندارد. در آنگولا ـ مستعمره پرتغال ـ که چهارمیلیون و نیم نفر جمعیت دارد، فقط 750 نفر، آن هم با برنامه قرون وسطایى مشغول تحصیل هستند و در مدت 350 سال دوره استعمار، فقط 4 نفر آنگولایى توانسته اند خود را به دانشگاه برسانند و تازه این ها هم خود محروم شده اند.
پیش از آن که، الجزایر به چنگال فرانسه بیفتد، به اعتراف ژنرال فاتح آن کشور، تقریباً تمام مردم الجزایر سواد خواندن و نوشتن داشتند، ولى بر اثر فجایع استعمار و مبارزه با آزادى فکرى مردم، در سال 1887 م.، طبق آمار رسمى دولتى، از پانصدهزار الجزایرى که در سن تحصیل بوده اند، فقط 963 نفر مشغول تحصیل بوده، آن هم در مدارس مخصوص فرانسویان. 5
از دیدگاه اسلام، بیان واقعیات مفید به حال بشر، چه در قلمرو مادى و چه در قلمرو معنوى، نه تنها آزاد است، بلکه کسى که از واقعیات و حقایق اطلاعى داشته باشد و قدرت بیان و تبلیغ آن ها را در خود احساس کند و با این حال ساکت بماند و مردم را از دریافت آن حقایق و واقعیات محروم سازد، مجرم است و هم در این دنیا و هم در آخرت مورد بازخواست قرار خواهد گرفت. 6
خداوند متعال بهترین ارمغان را براى بندگانى مى داند که اقوال و افکار مختلف را شنیده، بهترین آن ها را انتخاب مى کنند. 7 اما سؤال مهم این است که آیا با تکیه به اصل آزادى بیان و نشر اطلاعات و افکار، مى توان هر چیزى را که دلخواه باشد، خواه دروغ و مضر و خواه صحیح و سودمند و به هر شکلى، بیان نمود؟
اگر اعتلاى فکر بشر به حدى رسیده بود که هم بیان کننده غیر از حق و واقعیات ابراز نمى کرد و هم مخاطب از اطلاعات کافى برخوردار بود، هیچ مشکلى در آزادى بیان به طور مطلق وجود نداشت. ولى آیا اکنون چنین است؟
واقعیت آن است که همه افکار، حق و صحیح نیست; همه اطلاعات، درست نیست. عقاید و افکار باطل که در واقع، نوعى مرض فکرى به شمار مى رود، فراوان است. امراض فکرى و عقیدتى بسیار مهم تر و خطرناک تر از بیمارى هاى جسمانى است و زمانى که عقل، انتشار امراض جسمانى را در اجتماع تجویز نمى کند، سزاوار است که در انتشار امراض روانى نیز مسامحه نکند و آن ها را تجویز ننماید.
از سوى دیگر، همه اطلاعات صحیح نیز براى همه کس و در همه شرایط مفید نیست; همچون شمشیرى است دو دَم که احیاناً اگر در دست زنگىِ مست قرار گیرد دمار از روزگار افراد بشر درخواهد آورد.
بنابراین، طرح مسأله «آزادى فکر و بیان» حربه اى است براى عرضه هرگونه فکر و اندیشه، آن هم با شگردهاى خاص. علاّمه محمدتقى جعفرى در این زمینه مى گوید: «در یکى از جملات آموزنده اى که از مشهورترین دانشمندان قرن اخیر در خاطر دارم، چنین آمده است: «معمولاً آزادى بیان و تبلیغ، در طول تاریخ، موقعى مورد شدیدترین دفاع قرار گرفته است که جمعى مى خواستند عقاید خود را مطرح سازند و آن را بقبولانند.»8
بدون شک، انقلاب در «عملیات با اطلاعات» یکى از ویژگى هاى مهم عصر حاضر به شمار مى آید که در به وجود آوردن وضعیت آینده، نقش مهمى ایفا مى کند. اکنون از یک سو، جمع آورى، آماده سازى و در دسترس قرار دادن اطلاعات، بسیار متحول شده و از سوى دیگر، در جایى که اطلاعات وجود دارد، در تصمیم گیرى براى عمل مؤثر است، چه در رفتار فردى و چه جمعى. همین رفتار است که جوامع را به رشد و یا به نابودى مى کشاند و مبناى سعادت و شقاوت قرار مى گیرد.
آزادى اندیشه از مختصات اسلام بوده و دلیل آن صدها آیه از قرآن مبنى بر دستور به تفکر و تعقل است. به قول مولوى:
«جان نباشد جز خبر در آزمون هر که را افزون خبر، جانش فزون
اقتضاى جان چو اى دل، آگهى است هر که آگه تر بود جانش قوى است
جان ما از جان حیوان بیش تر از چه رو، زان کو فزون دارد خبر»9
اما، باید توجه داشت که آلودگى هاى اطلاعاتى به مراتب از آلودگى هاى زیست محیطى خطرناک تر است و انتشار این آلودگى نیز از راه هاى بسیار زیرکانه و از روى قصد و عمد به منظور خاصى از سوى افراد و شرکت هاى متخصص با شگردهاى گوناگون صورت مى گیرد.
گاندى مى گوید: «من دلم مى خواهد که از پنجره خانه من، تمام فرهنگ ها مانند نسیم به داخل خانه بوزد، ولى اگر آن نسیم به طوفانى تبدیل شود که بخواهد مرا جاکن کند، تمام پنجره ها را خواهم بست.»10