اما عکاسی با این شیوه محدود به عکاسی در فضای باز نیست، مثلا این عکس دیگری است که این عکاس آلمانی گرفته است، این عکس در عرض یک سال از یک دفتر گرفته شده است.... |
احتمال دارد که عکس زیر را دیده باشید، این عکس مدتها مفتخر به لقب ویژهای بود: عکسی که بیشترین زمان نوردهی تاریخ را دارد!
نوردهی(Exposure)، مقدار نوری است که توسط دوربین دریافت میشود و بر سنسور یا نگاتیو دوربین اثر میگذارد.
این عکس توسط جاستین کینل در یک بازه زمانی شش ماهه گرفته شده است. عکس، پل معلق بریستول را نشان میدهد. اثر عبور خورشید در بالای پل در این شش ماه مشخص است.
این عکس زیبا و تأثیرگذار است ولی در واقع بیشترین زمان نوردهی را عکس دیگری دارد.
یک عکاس آلمانی به نام مایکل وسلی، عکسهای تکرنگ و همچنین رنگی گرفته است که در آنها مدتزمان نوردهی بسیار بیشتر است، یعنی زمانی حدود ۳ سال!
در سال ۲۰۰۱، موزه هنرهای مدرن نیویورک از او دعوت کرد که از تکنیک منحصر به فردش برای ثبت تجدید بنای این موزه، استفاده کند. او از ۸ دوربین که در چهارگوشه محل ساختمانسازی کار گذاشته شده بودند، استفاده کرد و تا سال ۲۰۰۴، یعنی در عرض ۳۴ ماه، مراحل تخریب و ساخته شدن بنای جدید را ثبت کرد.
همان طور که میبیند رد خورشید در بالای عکسها، بسیار زیبا هستند و حس و حالی شبیه یک اثر نقاشی سورئال را در بیننده ایجاد میکنند.
عکس زیر در یک بازه زمانی ۱۴ ماهه از یک پروژه ساختمانسازی بزرگ در برلین گرفته شده است:
چنان که میبیند در این عکس، گذشت زمان به خوبی نمودار است. قسمتهای قدیمیتر ساختمان که بیشتر نور از خود ساطع کرده و مدت زمان بیشتری دوربین را متأثر کردهاند، تیرهتر و واضحتر هستند. در حالی که قسمتهای تازهتر محوتر هستند.
عکس زیر هم در عرض ۲ سال، باز هم در برلین گرفته شده است:
البته وسلی ادعا میکند که میتواند به صورت نامحدود، حتی در یک بازه زمانی ۴۰ ساله هم عکس بگیرد.
اما عکاسی با این شیوه محدود به عکاسی در فضای باز نیست، مثلا این عکس دیگری است که این عکاس آلمانی گرفته است، این عکس در عرض یک سال از یک دفتر گرفته شده است:
و این هم عکسی است از یک دسته گل:
اما صرفنظر از زیبایی فوقالعاده این عکسها آشنایی با رمز و راز کار این عکاس آلمانی میتواند برای هر کسی جالب باشد. آخر چطور میتوان ۳ سال، از چیزی عکس گرفت و در این مدت نگاتیو در معرض نوردهی مخرب بیش از حد قرار نگیرد و خراب نشود؟ مایکل تأکید میکند که او به طور مداوم و بیوقفه، از اشیا عکاسی میکرد و رد خورشید در بالای عکسهای او مؤید این مطلب است. عکاسی به شیوه او کار آسانی نیست و تصور نکنید که با باز گذاشتن شاتر یک دوربین به مدت طولانی میشود، به سادگی عکسهای اینچنینی گرفت.
مایکل در آغاز کارش در فاصله سالهای ۱۹۸۸ تا ۱۹۹۴ از دوربینهای داری شکاف سوزنی یا pin-hole استفاده میکرد، سپس به دوربینهای Large Format روی آورد که امکان ثبت جزئیات بیشتری را میدادند.
اما فقط تکنیک عکاسی، دغدغه مایکل نیست، او میخواهد در عکسهایش فراموشی و یادآوری، دوبارهسازی و مراحل تغییر و گذار را به تصویر بکشد. در عکسهای او در طی زمانهای نوردهی طولانی، تصاویر جدید به صورت لایه لایه روی تصاویر قدیمی میافتند و جزئیات جدید، قدیمیها را محو میکنند.
در عکاسی پویای او همچون زندگی، تغییر و تحولات شخصی و فناوری و سیاسی، هر آن با محو کردن و یه سایه کشیدن، تغییرات قبلی خود را روی نگاتیو حک میکنند. |