-
مکتب دیکتاتورها:
خواندن برخی کتابها، زمان مخصوص به خود را میطلبد. "مکتب دیکتاتورها" یکی از این کتابهاست. نویسنده این کتاب، که به شکل رمان نوشته شده، شخصی است ایتالیایی به نام اینیاتسیو سیلونه (۱۹۷۸-۱۹۰۰).
محتوای این کتاب، درس دیکتاتوری است. در آستانه جنگ جهانی دوم، یک آمریکایی به اروپا میآید تا از تجارب طولانی اروپاییها در زمینه دیکتاتوری درس بگیرد، و بعد به آمریکا برگرشته و در آنجا یک نظام استبدادی بر پا کند. او برای آموختن رموز دیکتاتوری به سراغ کسی میرود که عمری را در راه مبارزه با استبداد گذرانده است.
· نویسنده در بخشی از کتاب می گوید:«دیکتاتوری رژیمی است که مردم در آن به جای فکر کردن فقط نقل قول میکنند؛ آن هم فقط از یک کتاب [یا از یک شخص]!» چون نقل قول، مردمان تحت حکومت را در صغارت فکری، و بالاتر از آن در صغارت شخصیتی، نگه میدارد و اجازه رشد را به آنان نمیدهد. نقل قول، دشمن رشد یک جامعه است.
· همچنین در بخشی دیگر از این کتاب به دیکتاتورها توصیه میشود که هر چقدر میتوانند از واژههایی همچون «ارزش» استفاده کنند. چون «هم طنین خوبی دارد [و توده را بهتر جذب میکند] و هم تعهد خاصی را برای گوینده ایجاد نمیکند!»
· نویسنده «مکتب دیکتاتورها» در فصل پایانی کتاب نکتههای قابل توجهی در مورد مشروعیت بیان میکند. او فرق دیکتاتورهای قدیمی با امروزی را در نیاز به مشروعیت میداند. او میگوید: «یک دیکتاتور نوپا نباید از خودش [فقط] خیرهسری نشان دهد. [امروزه] حتی برای رژیمهای دیکتاتوری نیز مفید است که قانونیت و مشروعیت خود را به رخ بکشند. [برای ما معلوم است که نمایش چنین مشروعیتی] دروغ است. اما رژیمهای دیکتاتوری به چنین دستاویزی نیاز دارند. این یکی از ویژگیهای اساسی است که دیکتاتورهای امروزی را از دیکتاتورهای قدیم متمایز میکند».
· نویسنده در ادامه به یک نکته مهم دیگر اشاره میکند. از نظر او مشروعیت دیکتاتورهای امروزی متکی به «تودههای مردم» است. توده های مردم غیر از روشنفکران و احزاب و سندیکاها هستند. «اکثریت عظیم مردمی که هرگز به فکر توطئه علیه نظم موجود نمیافتند، شنبهها و یکشنبهها تمیزترین ژندهپارهای را که دارند به تن می کنند و به کلیسا و کنیسه میروند. مردمی که گروه گروه به تماشای مراسم تاجگذاری و یا رژههای نظامی میروند. [و یا اینکه] چند کیلومتر را پای پیاده طی میکنند تا نسبت به جنازه شاه در گذشته احترام کنند!». آنان انسانهایی هستند شبیه به ریگهای بیابان، که به هر سمتی و به هر شکلی در میآیند. تعبیر نویسنده از توده این است که «توده جز اطاعت چیز دیگری نمیتواند بکند».
· در اینجا لازم است یک نکته بر مطالب فوق افزوده شود. و آن اینکه در مشروعیت بخشی به دیکتاتوریهای توده مدار، دیگر به عالمان دینی نیاز نمیاُفتد. چون توده در مشروعیت بخشی حرف اول و آخر را میزند. هم مشروعیت بخش زمین می شود و هم مشروعیت بخش آسمان. هم مشروعیت بخشی به تاج شاهی را به دست میگیرد و هم مشروعیت بخشی به ردای دینی را. از اینرو در چنین جریاناتی آنانی که ردای دین بر دوش دارند اگر مورد رضایت توده باشند به مقام الوهیت میرسند؛ و الا زیر دست و پای توده له میشوند!
برچسب برای این موضوع
مجوز های ارسال و ویرایش
- شما نمی توانید موضوع جدید ارسال کنید
- شما نمی توانید به پست ها پاسخ دهید
- شما strong>نمی توانید فایل پیوست ضمیمه کنید
- شما نمی توانید پست های خود را ویرایش کنید
-
قوانین انجمن