چرخه PDCA۱ (یا ۲ PDSA) برای اولین بار در دهه ۱۹۳۰ از سوی والتر شوارت مطرح و بعدها توسط دبلیو. ادواردز دمینگ تبیین و ارائه شد. این مدل چهار چوبی برای بهبود فرآیند یا سیستم فراهم میکند. هرگاه نواحی قابل بهبود، شناسائی شود، این مدل میتواند بهعنوان راهنمائی برای پروژههای قابل بهبود پروژههائی خاص مورد استفاده قرار گیرد.
چرخه PDCA به نحوی طراحی شده است که بتواند بهعنوان یک مدل پویا مورد استفاده قرار گیرد، بدین معنا که آخرین گام تکامل مرحله قبلی به منزله اولین گام مرحله بعدی خواهد بود. با وجود استمرار کیفیت بهبود، فرآیند میتواند همواره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و تغییرات آن مجدداً مورد آزمایش قرار گیرد. چرخه مداوم تغییر در نمودار زیر نشان داده شده است. با استفاده از آنچه که در یک تجربه PDCA بهدست میآوریم، خواهیم توانست تجربیات پیچیدهتری را آغاز کنیم.
اجزاء تشکیل دهنده چرخه PDCA و مفهوم کلی آنها به شرح ذیل است:
۱) برنامه:
عبارتست از تغییر یا آزمایشی که برای بهبود مد نظر دارید. در این مرحله آنچه را میخواهید بهبود یابد، تجزیه و تحلیل کرده و نواحی قابل بهبود را پیدا کنید. نخستین گام، انتخاب آن نواحی است که در اولویت برای بیشترین تلاش شما قرار دارد. برای تشخیص این نواحی قابل تغییر از فلوچارت یا چارت پارتو استفاده کنید.
۲) اجراء:
تغییر یا تست را به مورد اجراء گذارید. (ترجیحاً در یک مقیاس کوچک). این اجراء مربوط به تغییری است که در مرحلهی برنامه در مورد آن تصمیم گرفتهاید.
۳) بررسی یا مطالعه: نتایج آنچه یاد گرفته شد و آنچه اشتباه از آب درآمد.
این مرحله یک مرحله حیاتی در چرخه PDCA است. پس از اجراء تغییرات در یک مدت کوتاه، شما باید تشخیص دهید که اجراء آن تغییر تا چه حد موثر بودهاست. آیا واقعاً به بهبود مورد نظر شما منجر شده است یا نه؟ باید متناسب با ارزیابیهائی که میتوانید بهوسیله آنها سطح بهبود را تنظیم کنید، تصمیم بگیرید. در این ارزیابیها، استفاده از نمودارهای گردش کار میتواند مفید واقع شود.
۴) اقدام:
تغییرات را ثبت کنید و یا دوباره چرخه را آغاز کنید. پس از برنامهریزی، اجراء و تنظیم تغییر، باید تصمیم بگیرید که آیا این تغییر ارزش استمرار دارد یا نه؟ در صورتی که اجرای این تغییر صرفاً به تلف کردن وقت شما میانجامد یا ادامه آن شما را با مشکل مواجه میسازد و یا در نهایت به بهبود نمیانجامد، ممکن است توقف تغییر را مد نظر قرار داده و یا تغییر جدیدی را برنامهریزی کنید. ممکن است تصمیم بگیرید این تجربه (آزمایش) را به یک ناحیه متفاوت انتقال دهید و یا به تدریج بر پیچیدگی آن بیفزائید. بدین ترتیب شما به مرحله برنامه بر میگردید.
(به منظور درک بهتر چرخه PDCA با ذکر یک مثال به تشریح آن میپردازیم، شما نیز میتواید با انتخاب مثالهای مشابه و یا واقعیات موجود در محل کاز و زندگی خود چرخه PDCA را به مورد اجراء قرار گذارید).
کم کردن وزن: خانم T زن ۵۰ ساله سفید پوست، ۱۰ پوند اضافه وزن دارد و از فشار خون بالا رنج میبرد.
خانم T درصدد دستیابی به چه چیزی است؟ او و پزشکاش در تلاش برای تنظیم یک برنامه ورزشی هستند. هدف، تنظیم یک برنامه ورزشی است که بیمار بتواند علیرغم چهار روز سفر کاری در هفته، آن را بهطور مستمر انجام دهد.
خانم T چگونه دریابد که هر تغییر، یک بهبود محسوب میشود؟ (با طرح چنین سئوالاتی میتوان بهبود را ارزیابی کرد) او تا چه میزان تابع نظم در برنامه و روش خود است؟ چه مدت زمانی ورزش میکند؟ آیا ورزش به کاهش فشار خون او میانجامد یا نه؟.....
خانم T چه تغییراتی را میتوان اعمال کند که منتج به بهبود شود؟ پزشک بیمار لازم است طرحی را برنامهریزی کند که برای بیمار لذتبخش باشد تا جائی که حتی در طول سفر به آن استمرار بخشد.
● مرحله اول چرخه PDCA:
۱) برنامه:
دوچرخهسواری چهار روز در هفته به مدت روزانه بیست دقیقه. خانم T برای اینکه بتواند ورزش را در طول سفر ادامه دهد باید صرفاً در هتلهائی جا رزرو کند که دارای سالن ورزشی باشند، او همچنین باید دوچرخهای را برای منزل کرایه کند.
۲) اجرا:
خانم T تلاش میکند چهار روز در هفته به مدت ۲۰ دقیقه ورزش کند. او متوجه میشود که سختی دوچرخهسواری آزارش میدهد به همین دلیل تنها پس از سه دقیقه ورزش، خسته میشود. مشکل دیگر او رزرو وقت دوچرخهسواری در هتلهاست که کار آسانی نیست. چرا که همواره مشتریانی برای آن وجود دارد.
۳) بررسی:
خانم T فقط یک روز در هفته به مدت ۳ دقیقه ورزش میکند. او انگیزهای برای دوچرخهسواری ندارد. زیرا از آن لذت نمیبرد. درگیری برای استفاده از دوچرخه در هتلها مانع بزرگی است. خانم T به ورزشی نیاز دارد که محدودیت مکانی و زمانی خاصی نداشته باشد.
۴) اقدام:
خانم T و پزشک او به برنامهریزی جدیدی نیاز دارند.
● مرحله دوم چرخه PDCA:
۱) برنامه:
خانم T تصمیم میگیرد به جای دوچرخهسواری به Treadmill بپردازد. او باید ۴ روز در هفته روزانه ۲۰ دقیقه ورزش کند.
۲) اجرا:
خانم T پس از ۵ دقیقه ورزش توان ادامه ندارد. اگرچه مشکل مکان در هتلها را ندارد اما بعد از ورزش دچار تهوع میشود.
۳) بررسی:
اگرچه خانم T از این ورزش لذت نبر اما او یک روز در هفته به مدت ۵ دقیقه به آن ادامه داد. او از قدم زدن لذت میبرد اما هنوز تهوع آزارش میدهد.
۴) اقدام:
خانم T برای جلوگیری از تهوع و نیز بهدلیل بیموقع بودن ساعات باشگاه به قدم زدن در هوای آزاد ادامه میدهد. او برای لذت بخشتر کردن پیاده روی و حفظ انگیزه، تصمیم میگیرد یک حیوان خانگی نگهداری کند.
● مرحله سوم چرخه PDCA:
۱) برنامه:
خانم T تا جائی که ممکن است بهطور مداوم ورزش میکند. از نظر او قدم زدن به همراه حیوان مورد علاقهاش بسیار لذت بخش است.زمانی که در منزل است تقریباً سه روز درهفته بهاین کار مبادرت میورزد و در ایام سفر میکوشد در شهر قدم زده و از اماکن دیدنی بازدید کند. گرچه این کار همیشه امکانپذیر نیست اما غالباً میسر است.
۳) بررسی:
خانم T سه روز در هفته روزانه حداقل ۲۰ دقیقه ورزش میکند. او معتقد است با وجود هوای تازه صبحگاهی، قدم زدن به همراه این حیوان، بسیار لذت بخش است و از افزایش فشار خون جلوگیری میکند.
۴) اقدام:
اکنون که خانم T برنامه لذتبخشی یافته است سعی میکند خود را به ورزش جدید مقید سازد: قدم زدن و بازدید از جاهای دیدنی با پای پیاده. با توجه به علایق و نیازهای این خانم، او و پزشک هر دو توانستند برنامهی ورزشی - گرچه غیر معمول - اما بسیار مؤثر تنظیم کنند. برنامهای که سلامت جسمی و روحی خانم T را بهبود بخشید.
▪ فرآیند حل مسئله با استفاده از چرخه PDC
۱) گام اول: شناخت مسئله
- انتخاب مسئله برای تجزیه و تحلیل
- تعریف شفاف مسئله و ارائه آن بهصورت یک عبارت دقیق
- تعیین یک هدف قابل اندازهگیری برای حل مسئله
- تنظیم یک فرآیند برای هماهنگی و کسب موافقت رهبری
▪ برنامه
۲) گام دوم: تجزیه و تحلیل مسئله
- شناخت فرآیندهائی که بر مسئله تأثیر میگذارند و انتخاب یکی از آنها
- فهرست نمودن گامهای فرآیند به همان صورتی که وجود دارند.
- تهیه نقشهی فرآیند
- تائید نقشه فرآیند
- شناخت علتهای بالقوه فرآیند
- جمعآوری و تجزیه و تحلیل اطلاعات مربوط به مسئله
- تائید یا اصلاح عبارت اصلی مسئله
- شناخت علتهای ریشه (اصلی) مسئله
- در صورت نیاز به تائید علتهای ریشه (اصلی) نسبت به جمعآوری اطلاعات اضافی اقدام شود.
▪ اجراء
۳) گام سوم، تبین راهحلها
- تعیین معیار برای انتخاب راه حل
- یافتن راهحلهای بالقوهای که بهعلتهای اصلی مسئله مربوط میشوند.
- انتخاب یک راه حل
- تائید و پشتیبانی راه حل انتخاب شده
- برنامهریزی راه حل مسئله
▪ اجرا
۴) گام چهارم: اجرای راه حل
- اجرای راه حل انتخاب شده مبتنی بر یک تجربه یا پایگاه آزمایشی (پایلوت)
- اگر فرآیند حل مسئله در تلفیق با فرآیند بهبود مستمر استفاده میشود، به گام ششم فرآیند بهبود مستمر مراجعه کنید.
- اگر فرآیند حل مسئله بهصورت مستقل مورد استفاده قرار میگیرد، گام پنجم را ادامه دهید.
▪ بررسی
۵) گام پنجم: ارزیابی نتایج
- جمعآوری اطلاعات مربوط به راه حل
- تجزیه و تحلیل اطلاعات مربوط به راه حل
آیا هدف مورد نظر تحقق یافته است؟
- چنانچه پاسخ به این سئوال مثبت است به گام بعدی رجوع شود.
- در صورتی که پاسخ منفی است لازم است که به گام اول مراجعه شود.
▪ اقدام
۶) گام ششم: استاندارد کردن راهحلها (و سرمایهگذاری روی فرصتهای جدید)
- شناخت تغییرات سیستماتیک و نیازهای آموزشی برای اجراء کامل برنامه
- تطبیق راه حلهای ممکن با نیازها
- برنامهریزی و ارزیابی مستمر راه حل
- ادامه جستجوی بهبودهای فزاینده بهمنظور بهسازی راه حل
- جستجو به منظور یافتن سایر فرصتهای بهبود