-
پوسيدگي اسكروتينيايي گوجه فرنگي و بادمجان egg plant & tomato sclerotin rot
بيماري اسكلروتينيائي گوجه فرنگي و بادمجان توسط دکتر بني هاشمي در سال 1364 در نواحي بوشهر گزارش شده است.
گونه هاي Sclerotinia Spp در بيشتر نقاط دنيا سبب بيماريهاي خطرناك مي شوند. بيشتر گياهان گوشتي به انضمام سبزيها ، گلها و بوته ها علفهاي هرز مورد حمله قرار مي گيرند .
نشانه هاي بيماري
در روي ساقه هاي گوجه فرنگي ، سيب زميني ، خيار و لوبيا علائم بيماري در روي ساقه اصلي يا شاخه هاي فرعي مشاهده مي شود . اين علائم از محل زخم يا محل انشعاب شروع مي گردد و به خصوص در نزديك سطح زمين مناطق آب سوختهاي با رنگ قهوه اي روشن يا قهوه اي تيره مشاهده مي شوند . توده ميسليوم سفيد با سختينه هائي در روي ساقه ديده شده و پوسيدگي نرم را سبب ميگردد . در مناطق گرم و خشك شانكرهاي خشك توسعه يافته ، سبب از بين رفتن گياهان مي شود بدون اينكه پوسيدگي نرم ايجاد گردد . دکتربني هاشمي (1364) علائم بوته ميري و يا خشكيدگي برخي از شاخه هاي نبات را مشاهده نموده و متذكر شده است آلودگي در ناحيه طوقه يا قسمت هوائي نبات صورت مي گيرد و درون نسج آلوده گياه سختنيه ها ريز يا درشت سياهرنگ بوجود مي آيند .
عامل بيماري
بني هاشمي دو گونه قارچ با نامهاي Sclerotinia sclerotiorum داراي سختينه هاي درشت (2 تا 5 ميليمتر ) و ديگري به نام S. minor داراي سختينه هاي ريز (0.5 تا 1 ميليمتر) را از عوامل بيماري مي داند.
عامل بيماري به صورت ميسليوم در روي گياهاني كه در مزرعه باقي مانده اند يا به صورت سختينه در بقاياي گياهان ، فصل نامساعد سال را مي گذراند.
قارچ عامل بيماري به رطوبت زياد احتياج دارد . در بارانهاي مداوم ، مه يا آبياري باراني خسارت خيلي شديد است.
کنترل:
کنترل در گلخانه:
1- دادن بخار آب در خاک گلخانه به مدت یک ساعت در دمای 55 درجه سانتیگراد جهت از بین بردن سختینه ها
2- ضد عفونی خاک با کلروپیکرین، متام سدیم و دازومت جهت از بین بردن سختینه ها
3- سمپاشی با کینتوزون
کنترل در مزرعه:
1. غرقاب کردن زمین به مدت 45- 23 روز
2. عدم آبیاری بارانی
3. تناوب طولانی بدون کاشت کاهو
4. کنترل بیولوژیک در مزرعه با قارچ Coniothyrium minitans
-
لهيدگي باكتريائي پياز Onion bacterial mushy rot
غده هاي پياز در انبار مورد حمله چندين گونه باكتري قرار مي گيرند و اين پوسيدگي ممكن است در مزرعه نيز اتفاق بيفتد .
نشانه هاي بيماري
باكتري Pectobacterium carotovorum pv. carotovorum بيشتر در انبار خسارت وارد مي كند و از طريق گردن پياز هنگامي كه رشد گياه كامل مي گردد وارد شده و يك يا چند فلس از پياز آلوده مي شود در اين مرحله بافتهاي مورد حمله آب سوخته به نظر مي رسند و رنگ زرد يا قهوه اي روشن دارند به تدريج پوسيدگي پيشرفت مي كند و فلس ها نرم مي گردند پيازهاي آلوده اگر فشار داده شوند يك مايع آبكي با بوي بد از ناحيه گردن پياز به بيرون تراوش مي كند. اين باكتري فقط توسط زخم وارد مي شود .
مهمترين عامل بيماري Burkholderia cepacia شناخته شده است.
کنترل:
1- اندامهاي هوايي پياز بايد قبل از برداشت كاملاً رسيده باشند.
2- در هنگام برداشت و خرمن كردن بايد از زخمي شدن پياز جلوگيري شود.
3- انبار بايد خوب تهويه گردد تا رطوبت در سطح پياز جمع نشود.
اگر دماي انبار صفر درجه سانتيگراد و رطوبت نسبي 70% تنظيم گردد براي جلوگيري از گسترش بيماري مفيد است.
-
ريشه صورتی(سرخي) پياز Onion pink root
عامل بيماري در سال 1378 توسط دکتر نصر اصفهاني از اصفهان گزارش گرديد.
نشانه هاي بيماري
گياه آلوده علائم كم رشدي از خود نشان مي دهد و تعداد برگ و قطر پياز كاهش يافته و زودتر تشكيل مي شود. برگ اوليه از راس ، زرد رنگ شده كه به سمت پائين ادامه مي يابد و نهايتاً به رنگ بنفش در مي آيند. پياز آلوده زودتر بالغ شده و به راحتي از جاي كنده مي شوند ، گياه آلوده مرتب ريشه زايي مي نمايد و متعاقباً آلوده مي گردد و گياه حالت كمبود از خود نشان مي دهد .
عامل بيماري
عامل بيماري قارچي است به نام Pyrenochaeta terrestris) Phoma terrestris) كه داراي ميسليوم شفاف و بند دار ، منشعب و كلاميدوسپورهاي بين سلولي بي شماري توليد مي نمايد.
کنترل:
1- در صورت امکان ضد عفونی خاک
2- تناوب طولانی
-
آنتراكنوزپيازOnion anthracnose
اين بيماري در سال 1376 در روي پياز سفيد در منطقه تربت حيدريه مشاهده شد ( محمودي و كريمي شهري 1377 ) . علائم بيماري به صورت لكه هاي سياه رنگ به شكل دواير متحدالمركز روي پوست پياز ديده مي شود . اين لكه ها باعث كاهش بازار پسندي محصول مي شود و عامل بيماري قارچ Colletotrichum circinans تشخيص داده شده است.
کنترل:
1- کشت پیاز رنگی به جای پیاز سفید، زیرا مشخص شده پیاز رنگی به علت دارا بودن مواد سمی مانند Protocatchoicacid Catechol به این قارچ مبتلا نمی شود.
2- تناوب
3- برداشت سریع محصول قبل از آلودگی
4- رطوبت زیر 70% برای انبار داری
-
-
جرب جالیز
لكه هاي بيماري در همه قسمتهاي هوائي ظاهر مي شود . در برگ ها اولين علائم به صورت نقطه هاي روشن آب يا سبز كم رنگ ظاهر مي شود . اين نقاط معمولاً به مقدار زياد در بين رگبرگها مشاهده مي گردد . لكه هاي طويل روي ساقه و دمبرگها ممكن است ظاهر شوند . بتدريج رنگ لكه ها به خاكستري متمايل به سفيد تبديل شده ، زاويه دار مي گردند .
لكه هاي ميوه همزمان با بزرگ شدن ميوه تيره مي شوند. بافت مضمحل مي گردد تا اينكه حفره هاي قابل ملاحظه اي در ميوه پديد آورد. در شرايط مرطوب يك لكه مخملي سبز تيره از رشد قارچ در اين گودال ها ظاهر مي شود .
رشد شديد بيماري با شرايط خنك و مرطوب همراه مي باشد كه ممكن است در اوقات ويژه در طي فصل يا در مزارعي كه زهكشي هوا و خاك ضعيف است شايع باشد .
کنترل:
در صورت امكان خانواده كدوئيان بايد در مزارعي كه دما نسبتاً بالا باشد پرورش يابند زهكشي خاك و گردش هوا در لابلاي بوته ها بعلت خشك شدن سريع سطح برگ از شدت بيماري مي كاهد .
کنترل:
در مراحل چهار برگي شروع و هفته اي يك بار بايد تكرار شود .
موثرترين سموم براي مبارزه با بيماري سموم زينب (Zineb) ، مانكوزب (Mancozeb) ، کلروتالونیل ( Chlorothalonal) به مقدار 1.5 کیلوگرم درهکتار مي باشد
-
سياه شدن گلگاه هندوانه
بيماري سياه شدن گلگاه هندوانه يكي از بيماريهايي است كه باعث كمي ميزان محصول و نامرغوبي ان از نظر بازار پسندي مي شود . اين بيماري مخصوصاً در نقاطي كه هندوانه هائي از نوع چارلستون گري ، فرفاكس و ديكوسي كوئين كشت مي شود انتشار دارد .
ميوه هاي واريته هاي Charleston Gray و Fairfax وقتي به طول 10 تا 15 سانتيمتر رسيدند ، انتهاي ميوه ابتدا به رنگ تيره در آمده و پس از مدت كوتاهي خاصيت چسبندگي از خود نشان مي دهند . به تدريج شيارهاي سياه رنگي در اين قسمت پديدار شده و پس از 3 تا 4 روز قسمت سر ميوه كاملاً سياه مي شود .چنانچه از اين قسمت آلوده برشي تهيه شود مشاهده مي گردد كه قسمتهاي داخلي گوشت ميوه در اين منطقه سفيد مايل به خاكستري مانده و رنگ قرمز طبيعي را به خود نمي گيرند . بذور حاصله در اين قسمت چروكيده و نرسيده باقي مي مانند .
علائم بيماري درواريته هاي ديكسي كوئين كمي متفاوت بوده و چون پوست اين نوع هندوانه لطيف و نازك مي باشد پس از چند روز كه لكه سياه در محل گلگاه ديده شد ، در 80 درصد از موارد ميوه در اين منطقه شكاف خورده ، فاسد مي شود .
عامل بيماري
جزء بیماریهای فزیولوژیک شمرده میشود. آنگاه كه محتوي كلسيم ميوه از حدي پائين تر افتد ، بيماري در پاره اي از ميوه ها مشاهده مي شود . اينكه تعريق تاثير ويژه اي روي پوسيدگي گلگاه دارد ، يكي از پژوهشگران با پاشيدن موادي چون امولسيون هاي هيدروكربن كه ميزان از دست رفتن آب را در گياه كاهش مي دهد از خسارت بيماري بنحو قابل ملاحظه اي كم كرد .
پوسيدگي گلگاه در پايان يك دوره حاصلخيزي گياه، در اثر خشكي هوا و كم آبي بعدي عارض مي شود . تحت اين شرايط با توجه به جذب آب از خاك و تعريق از راه برگها ،نوسانات رطوبي بيشتر مي گردد. نتيجتاً ذخيره آبي گياه و ميوه شروع به كاهش مي كند . اگر اين خشكيدن نسوج گياه ادامه پيدا كند ، پاره اي از سلول هاي گلگاه شروع به خشكيدن مي كند و مقدمه بروز عارضه پوسيدگي فراهم مي شود . طول روز شدت نور و نسبت كربو هيدرات ها نيز ممكن است در اين مسئله موثر باشند . اما نقش آنها در توليد پوسيدگي هنوز نيز به وضوح روشن نشده تا بتوان آنها را توصيه هائي كه به منظور جلو گيري عملي به كار مي رود به كار برد . آفتاب سوختگي نيز در پاره اي موارد ممكن است با عارضه پوسيدگي گلگاه اشتباه شود، واريته چارلستون گري به ويژه به اين عارضه حساسيت دارد .
کنترل:
1- تاثير آب
تشنگي خسارت جبران ناپذيري وارد مي آورد . در فصل گرم و موقعي كه گياه به آب بيشتر نيازمند است فاصله آبياري ، دو و يا حداقل يك روز پايين آورده شود . بهترين زمان براي اين اقدام موقعي مي باشد كه كم و بيش لكه هاي سياه در مزرعه هندوانه به چشم مي خورد . ترديدي نيست كه اين اقدام موقعي مي باشد كه كم وبيش لكه هاي سياه در مزرعه هندوانه به چشم مي خورد . ترديدي نيست كه اين اقدام تا آن حد كه عارضه مربوطه به آب باشد مثمر ثمر خواهد بود . در اين مورد عامل نظم آبياري نيز غير قابل اغماض است و جداً توصيه مي شود تا فواصل آبياري در هر نوبت يكنواخت بماند و هر بار نوساني نشان ندهد .
2- جلو گيري از تعريق
از آنجائي كه تعريق عامل مهم از دست رفتن رطوبت اندوخته گياه است و قوي تر كردن فشار اسمزي برگها نسبت به ميوه به جذب رطوبت كمبود از ناحيه گلگاه منجر مي شود لذا هر طريقي كه بتواند از اين پديده يعني « تعريق » جلوگيري به عمل آورد سبب كاهش بيماري مي شود . آبياري باراني در روزهاي گرم كه واقعاً شدت تعريق بالا مي رود در حفظ سلامتي كمك بسيار مفيدي است.
3- اثر كود
با پاشيدن كلرور كلسيم و نيترات كلسيم به ميزان دو كيلو در 400 ليتر آب تاثير قابل توجهي روي كاهش خسارت بيماري داشته است .
آغاز اين كار يك ماه قبل از ظهور احتمالي بيماري و 3تا4 بار به فاصله يك هفته تكرار شود . استعمال مقادير كافي كود كه بويژه از لحاظ سوپر فسفات غني باشد مثل كود 4-12-4 و 5-20-5 در كاهش خصارت بيماري تاثير ويژه اي داشته است .
4- تاثير تاريخ كشت
اهميت تاريخ كشت بدان سبب است كه بوته هندوانه تا فرا رسيدن فصل گرم و آنگاه كه ميوه ها رشد سريع دارند و به آب بيشتري نيازمندند قسمت اعظم فعاليت خود را رها كرده و براي كامل كردن رشد ميوه نيروي زيادي احتياج نداشته باشند.
5- واريته مقاوم
واريته هاي فرفاكس ، چارلستون گري ، ديكسي كوئين ، نسبت به بيماري حساسيت فوق العاده از خود نشان داده اند در حالي كه واريتههاي شوگربي، خاتمي و شريفآبادي و محبوبي حساسيت بسيار كمي نسبت به بيماري از خود نشان دادهاند .
-
-
سفيدك سطحي شويد
قارچ عامل بيماري سفیدک سطحي شويد Leveillula umbelliferarum اولين بار در سال 1349توسط ارشاد از ايران گزارش شد. بهروزين و اسدي در سال 1371 بيماري را در تبريز گزارش دادند و دکتر اعتباریان بيماري را در منطقه ورامين و شهر ري مشاهده نموده است .
قارچ Passalora kirchneri در روي شويد از منطقه گيلان، خوزستان ، مازندران و تهران گزارش شده است .
-
پوسيدگي نرم باكتريائي هویج
بافتهاي پارانشيمي خيلي سريع مورد حمله باكتري قرار مي گيرند . ساير بافتها معمولاً بيشتر مقاوم هستند . سلولهاي مورد حمله آب سوخته مي شوند . تيغه مياني منهدم مي گردد و سلولهاي مضمحل شده به توده آبكي نرم لزج تبديل مي شوند .اپيدرم معمولاً متصل باقي مي ماند . بافتهاي پوسيده خاكستري تا قهوه اي به نظر مي رسند و بسته به ميكروارگانيسم ثانوي كه بافت را مورد حمله قرار دهد بوي بد ممكن است از بافت به مشام برسد . به نظر مي رسد كه فساد در طول محور وسط ريشه توسعه مي يابد اگر ريشه ها از وسط نصف شود ، يك خط مشخص مابين بافت سالم و بافت آلوده مشخص مي گردد .قسمتي از بافت هويج كه مورد حمله باكتري قرار مي گيرد مورد حمله ساير باكتريها و قارچها نيز قرار مي گيرد.
عامل بيماري
باكتري به نام Pectobacterium carotovorum نسبتاً بزرگ، گرم منفي و داراي تاژكهاي بلند از نوع پريتريكوس (Peritrichous) مي باشد . جدايه هاي عامل بيماري در محيط كشت به خوبي بيماريزايي خود را حفظ مي كند .
خاك از منابع مهم آلودگي اوليه براي هويجهاي انباري است. خاكهايي كه حاوي بقاياي گياهان آلوده سال قبل هستند از منابع مهم آلودگي به شمار مي روند.
کنترل:
1) نظر به اينكه عامل بيماري درهرجايي كه گياهان حساس كاشته شود وجود دارد بايد دقت شود در هنگام برداشت و حمل و نقل از زخمي شدن ريشه ها جلوگيري به عمل آيد
2) در خلال انبارداري درجه حرارت و رطوبت را بايد دقيقاً كنترل نمود
3) اگر ريشه ها قبل از انبار يا انتقال شسته مي شوند، فرو بردن هويجها در محلول يك پانصدم هيپوكلريت سديم(2.25درصد ماده موثر) يا خشك كردن هويج در هواي گرم تحت فشار ضروري است.
4) دماي صفر درجه سانتيگراد و رطوبت نسبي كمتر از 90% سبب كاهش پوسیدگی نرم مي شود.
5) بعد از هويج بايد ذرت ، غلات دانه ريز ، يونجه ، شبدر ، چغندر يا لوبيا را در تناوب به كار رود .
6) اتاقهاي انبار و جعبه ها بايد با فرمالدئيد يا سولفات مس ضد عفوني گردد
برچسب برای این موضوع
مجوز های ارسال و ویرایش
- شما نمی توانید موضوع جدید ارسال کنید
- شما نمی توانید به پست ها پاسخ دهید
- شما strong>نمی توانید فایل پیوست ضمیمه کنید
- شما نمی توانید پست های خود را ویرایش کنید
-
قوانین انجمن