مقدمه
یکی از مولفه های اساسی در حفظ بقا بشر وجود ترس است که از زمان تولد در وجود انسان وجود دارد. پیش از یک سالگی، انگیزه هایی ترس آور کودک را تحت تاثیر قرار می دهند. با گذشت زمان، افق دید کودک گسترش یافته و رشد ذهنی اش افزایش می یابد. به دنبال این دگرگونی ها، پدیده ها و موقعیتهای برانگیزاننده ترس در کودک نیز افزایش می یابند و حتی تغییر شکل می‌یابند یا جای خود را به ترس‌های جدیدی می‌دهند. برخی از کودکان هیچگاه معنای ترس را درک نمی کنند اما بسیاری از آنها با مجموعه ای از تجارب ترسناک در طول زندگیشان روبرو می شوند. آنها از افراد غریبه , تاریکی , حیوانات , طوفان, توالت و یا هر چیز جدید و متفاوتی می ترسند. این گونه ترسها در برخی سنین یا دوره های خاص تشدید می شوند.
بسیاری از ترسهای مردم جامعه , ریشه در تجربیات دوره کودکی دارد. ترسهای اجتماعی نظیر صحبت کردن در جمع, ممکن است ناشی از مجموعه ای از حوادث دوره ی کودکی باشد و ترس از فضای باز (آگورافوبیا) , در اثر ترس از مدرسه یا جا ماندن از دیگران ایجاد شده باشد.هدف این است که همزمان با رشد مهرت ها و اعتماد به نفس در کودک , او را در گذشتن از میان مجموعه ی بزرگی از نگرانی ها و هراس ها یاری کرده, از تبدیل ترسهای شدید به واکنش های فوبیک جلوگیری شود.
با استفاده از راهنماییهای زیر , میتوان ترسهای کودکان را به حداقل رساندو حتی بر آنها چیره شد.
شیوه‌های برطرف‌کردن ترس کودکان

هنگامی که کودکان دچار ترس یا اضطراب می‌شوند، مهم است که به آنها بیاموزید که چگونه با این عواطف کنار بیایند، تا بعدها در زندگی‌شان بهتر بتوانند با چنین احساساتی مواجه شوند
این نکات را در مواجهه با ترس یا اضطراب کودکان رعایت کنید:
درک کنید که ترس کودک‌ احساسی واقعی و موجه، و نیز سالم و به عبارت دیگر سودمند است.
طوری رفتار نکنید که گویی که ترسیدن کودک غلط یا ابلهانه است. در عوض به کودک‌تان کمک کنید که بر ترس غلبه کند.
کودک‌تان را ترغیب نکنید که از چیزی که می‌ترسد، اجتناب کند، در عوض به آرامی به کودک‌تان کمک کنید تا با ترس‌هایش‌ کنار بیاید، و به او امکان دهید تا به تدریج با چیزی که او را می‌ترساند، روبرو شود.
شیوه‌هایی را به کودک‌تان بیاموزید تا شجاعت و اعتماد به نفسش را تقویت کند.
به کودک‌تان فنون آرامش‌‌بخشی را بیاموزید تا در هنگامی که ترسیده‌ است، آنها را به کار ببندد. کودک‌تان را وادارید که جایی آرامش‌بخش و شاد را به تصور درآورد
.
ترس در کودکان: علل، انواع و روشهای درمانی
ترس کودک در سنین مختلف

ترس نوزادان
نوزادان از صدای بلند و از دست دادن تعادل یا سطح اتکاء می ترسند و ترس خود را با جیغ و گریه و جمع کردن دست و پا نشان می دهند. به این ترسها، ترسهای اولیه می گویند که به مرور زمان برطرف می شود.

ترسهای معمول کودکان
دراغلب کودکان، در سنین 6 تا 8 ماهگی، ترس از افراد بیگانه دیده می شود و ممکن است تا 18 ماهگی نیز ادامه یابد، ولی با بالا رفتن سن کودک، نوع ترس ها نیز تغییر می کند. ترس از تاریکی و تنهایی و ترس از حیوانات، بین 2 تا 5 سالگی در کودکان ظاهر می گردد. ترس از مدرسه به ویژه باآغاز دوره دبستان در برخی از دانش آموزان دیده می شود.

علل ترس
ترس کودکان به اعتبار علل مختلف آن به انواع زیر تقسیم می شود :

1-ترسهای عمدی: علت ترس ممکن است عمدی باشد؛ یعنی، کودک را از چیزی ترسانده باشیم؛ مثل ترساندن کودک از چیزهای خطرناک، نظیر آب جوش، برق، وسایل تیز و غیره.
گاهی اوقات برخی از پدر و مادرها از ترساندن کودک که سبب پیدایش ترس از تاریکی و تنهایی می شود. این گونه برخوردها از نادرست ترین روش های تربیتی به شمار می آید.


2-ترسهای تصادفی:علت ترس ممکن است تصادفی باشد. یعنی بدون آن که شما بخواهید کودکتان تصادفا" در شرایط ترسناکی قرار بگیرد و بترسد، مثل تجربه تلخ حمله سگ که سبب پیدایش ترس از حیوانات می شود .

3- ترسهای اکتسابی:ترس ممکن است مادر به کودک سرایت کند و کودک ترس را از مادر خود کــسب کند. مادری که به محض مواجه شدن با موقعیتی نامطلوب، جیغ می زندو می لرزد و به لکنت می افتد. ترس خود را به آسانی به کودکش منتقل می کند، مثل ترس از رعد و برق و حشرات. متأسفانه اثر این نوع ترس ممکن است تا مدتها در ذهن کودک باقی بماند.

4- ترسهای عاطفی: ترس ممکن است به علت هیجانات عاطفی و فشارهای روحی کودک باشد. تنشهای عصبی و عاطفی ابتدا به صورت اضطراب و سرانجام به صورت ترس دائمی در کودک ظاهر می شود. مانند :
- اضطراب ناشی از دوری پدر و مادر: این حالت عاطفی به صورت ترس از تاریکی و تنهایی ظهور می کند.
- احساس گناه: گاهی اوقات برخی از والدین، هنگامی که کودکشان قواعد اخلاقی یا اجتماعی گناه و تقصیر را بر می انگیزند. مثلا" وقتی کودک را حین بازی با آلت خود غافل گیر می سازند. او را تهدید می کنند که در صورت تکرار این کار گرفتار خشم خداوند خواهد شد و به جهنم می رود . وقتی کودک شیطنت می کند یا در خیابان بهانه خریدن چیزی را می گیرد، به او می گویند که خانه را ترک خواهند کرد یا در خیابان رهایش خواهند ساخت یا او را مسبب مرگ خودشان می دانند. این نوع رفتارها در کودک احساس گانه و ترس را به وجود می آورد.
- کشمکش پدر و مادر: دعوای والدین و جدال دائمی آنها، کودک را دچار احساس عدم امنیت و ترس خواهد کرد.

اثرات ترس بر کودک

به طور کلی ترس دائم و ثابت به هر علت که باشد اثر بسیار نامطلوبی بر جسم و روان کودک به جا می گذارد و کودک را از رندگی طبیعی و شاد محروم می ساد و در نوع حادش سبب اختلال در جسم و روان کودک می شود. اطفال در مقابل ترسهال شدید، واکنشهای متفاوتی نظیر لکنت، شب ادراری، کم رویی، افسردگی از خود نشان می دهد. گاهی اوقات کودک بر اثر ترس پرخاشگر می شود. نامطلوب ترین اثر ترس این است که شخصیت کودک را نابود می کند. کودک ترسو اتکاء به نفس ندارد، در هیچ کاری داوطلب نمی شود و کاری را با رغبت انجام نمی دهد ،زیرا بیشترین میزان انرژی و نیروی کودک صرف مقابله با ترس می وشد و گاهی اوقات بی تفاوت و تنبل و ضعیف و بی اراده می گردد. دروغگویی نیز از جمله رفتارهای ناپسندی است که بر اثر ترس در کودک پدید می آید . ترس بیشترین صدمه را به اعصاب، مغز نیز نمی تواند بخوبی فرمان بدهد، به همین دلیل کودک گاهی بر اثر ترسهای شدید دچار لکنت زبان یا شب ادراری می شود.

روشهای مقابله با ترس کودک:برای مقابله با ترس کودک، دو شیوه وجود دارد :

الف)شیوه ی پیشگیری: پیش از آن که کودک در موقعیت ترسناک قرار بگیرد، آمادگی های لازم را به او بدهید :
-
اگر احتمال می دهید کودکتان از صدای رعد و برق بترسد، در یک روز طوفانی، او را لباس بپوشانید و به حیاط با روی بالکن ببرید و به او بگویید که حالا در آسمان برقی را خواهد دید و صدای بلندی را خواهد شنید و به این صورت با او بازی کنید .
-
اگر حدس میزنید کودکتان از دندانپزشک بترسد، او را پیش از آن که با دندانپزشک روبرو شود آماده سازید، مهلا" با او دکتر بازی کنید و برخی از وسایل کار دندانپزشک را به او معرفی کنید. حتما" او را نزد دندانپزشک اطفال ببرید و سعی کنید درباره او با دندانپزشک صحبت کنید. هرگز نه خود و نه اطرافیانتان نزد کودک، ماجرای دندان درد و چرخ کردن دندان یا درد آمپولی را که به دندان می زنند توصیف نکنید .
-
اگر کودک باید برای مدتی در بیمارستان بستری شود، او را از قبل آماده سازید و درباره آنچه در آن جا خواهد دید با او صحبت کنید. توضیحات شما باید کاملا" ساده و بدون حاشیه باشد. بخصوص به هیچ وجه به او نگویید که در بیمارستان به او بسیار خوش خواهد گذشت، زیرا واقعیت ندارد .
-
اگر لازم است مدتی از خانه دور باشید؛ مثلا" در بیمارستان بستری شوید، حتما" از قبل به کودک بگویید. برخی از مادران در چنین مواقعی یک روز به بهانه خرید کردن از خانه خارج می شوند و دیگر بر نمی گردند. این نوع غیبت، حتی اگر چند روز بیشتر نباشد، صدمه عاطفی شدیدی به کودک، مخصوصا"در سنین 2 تا 6 سالگی وارد می سازد و کودک را دچار ترس و دلهره دائمی و بی دلیل می سازد که حتی پس از بازگشت مادر نیز برطرف نخواهد شد.
-
اگر خودتان از چیزی ترسیدید، سعی کنید تا جایی که برایتان امکان دارد. خود را کنترل کنید، چون دلهره و اضطراب شما به کودک منتقل خواهد شد .
-
هرگز نزد کودک از خطر احتمالی یا امکان وقوع حادثه ای صحبت نکنید، مثلا"حین مسافرت با اتومبیل، هیچ گاه نگویید :
"
مواظب سیگارت باش، بالاخره ماشین را به آتش می کشی"
"
جادّه چه قدر لغزنده است، کنترل ماشین امکان ندارد."
"
نگاه کن، احتمال ریزش کوه خیلی زیاد است"
این گونه حرفها سبب می شود که کودک در طول مسافرت دائما" دچار دلهره و اضطراب باشد. این حساس پس از آن نیز در هر مسافرتی در او ظاهر خواهد شد.
-
هرگز ترساندن کودک را مبنای تربیت او قرار ندهید. زیرا این گونه روشهای تربیتی، نادرست شیوه ها به شمار می آید. به کارگیری ترس و وحشت کودک نه تنها شما را به هدف تربیتی خودنمی رساند، بلکه کار را خرابتر می کند و شما را از هدفتان دور می سازد و مشکلات دیگری را برایتان فراهم می آورد. تا جایی که امکان دارد از ایجاد موقعیتهای ناخوشانید برای برانگیختن ترس در کودکان خودداری کنید.
اما گاهی اوقات، چنان که اشاره شد، ترسها بر اثر تصادف و تحت شرایط غیر قابل پیش بینی به وجود می آیند. در این گونه موارد تدبیر ها و شیوه هایی برای کاهش ترس وجود دارد که توضیح خواهیم داد.

ب) شیوه های کاهش ترس : چگونه باید با کودک ترسو برخورد کرد ؟ چگونه می توان ترس از او را از بین برد یا حداقل کاهش داد ؟ برای یافتن پاسخ این سئوالات باید به نکات زیر توجه کرد :
-
هرگز کودک به به خاطر ترسش ، مسخره نکنید .
-
او را مورد تهدید و سرزنش قرار ندهید .
-
از گفتن جملاتی نظیر:"خجالت آور است، تو دیگر بزرگ شده ای " یا " ببین، مگر من می ترسم؟ "جدا" بپرهیزید .
-
با او درباره افراد شجاع صحبت کنید و برایش قصه هایی تعریف کنید که قهرمان آنها کودکانی شجاع هستند.
-
نزد او از افراد ترسو انتقاد کنید و رفتار آنها را زشت بشمارید.
-
تا جایی که می توانید او را به مهر و علاقه خودتان نسبت به او مطمئن سازید.
-
او را از نظر بدنی و مزاجی تقویت کنید، زیرا عدم قدرت بدنی، توانایی و مقاومت فرد را کاهش می دهد.
-
هرگاه عملی شجاعانه، هر چهقدر هم کوچک، از او سر زد، وی را تشویق کنید.
-
هرگز از او توقع انجام کاری را که بیش از حد تواناییش است نداشته باشید .
-
برای غلبه برترس ؛ چاره ای جز روبه رو شدن با آن نیست. بنابراین کودک را با چیزی که از آن می ترسد، روبه رو کنید و کوشش نکنید او را از آن دور نگاه دارید، مثلا" اگر از تاریکی می ترسد، سعی نکنید با روشن گذاشتن چراغ اتاقش مشکل را حل کنید.
-
برای از بین بردن ترس کودک هرگز او را ناگهان با چیزی که از آن می ترسد روبرو نکنید ، مثلا" اگر کودک از آب می ترسد، هیچ گاه او را ناگهان در حوض یا استخر یا دریا رها نسازید، بلکه همیشه او را کم کم با موقعیت ترسناک آشنا سازید، به طور مثال ابتدا با او به کنار حوض استخر یا دریا بروید و غذا بخورید و بازی کنید، بعد وارد قسمت کم عمق آب شوید و پاهایتان را بشویید و با او آب بازی کنید. سپس همراه او شنها یا سنگاهای ریز و براق دریا را بیرون بیاورید و همین طور ادامه دهید. زمانی متوجه خواهید شد که او بدون وحشت در آب شنا می کند.
-
همیشه او را زمانی که شرایط مطلوبی دارد و سالمت و سرحال است با چیزی که از آن می ترسد روبرو کنید .
-
در مقابل کودک ترسو، صبور باشید و عجله ای برای از بین بردن ترسش نداشته باشید.
-
از بین بردن یا کاهش ترس کودک به زمان احتیاج دارد. این را را باید قدم به قدم طی کرد، یعنی، تماس کودک را با چیزی که از آن می ترسد، بتدریج بیشتر کرد. توجه داشته باشید که تا کودک به مرحله ای عادت نکرده است، وارد مرحله بعدی نشوید. هرچه ترس کودک شدیدتر باشد، زمان بیشتری را باید برای کاهش و از بین بردن ترس صرف کنید.
-
علت ترس را بیابید. گاهی اوقات شناخت علت می تواند کمک بزرگی در تخفیف ترس بکند، ولی همیشه کافی نیست.
-
رفتار عاقلانه و خونسردانه پدر و مادر در برخورد با شرایط خطرناک نمونه ای از رفتار صحیح در موقعیتهای خطرناک را به کودک نیشان می دهد. بنابر این سعی کنید برای کودک خود الگوی مناسب باشید.

روش غلبه بر برخی از ترسهای متداول کودکان

ترس از تنهایی و تاریکی
یکی از ترسهای متدوال در میان کودکان ترس از تاریکی و تنهایی است که معمولا" اکتسابی است، زیرا کودکان تا یک سال اول تولد براحتی تنها در اتاق تاریک می خوابند، ولی ناگهان متوجه می شوید که او دیگر حاضر نیست در اتاقش و در تاریکی بخوابد. در این صورت، قبل از هر چیز علت آن را جستجو کنید :
- آیا علت آن حسادت به نوزادی که بتازگی متولد شده است، نیست؟
- آیا تختخوابش صدا نمی دهد یا وقتی چراغ خاموش می شود، سایه ای روی دیوار اتاقش نمی افتد؟
- آیا بر اثر تغییری که در برنامه شما به وجود آمده، او مدتی از شما دور نمانده است یا در طول روز ساعات بیشتری را از شما دور نمی ماند؟
و دلایل دیگری که می توانید آنها را با کمی تأمل در زندگی خود بیایید.
مراقب باشید برای غلبه بر ترس از تاریکی، مرتکب دو اشتباه نشوید: کودک را مجبور نکنید به تنهایی در اتاق تاریک بماند، زیرا ترس کودک را شدت می بخشد. دیگر آنکه چراغ اتاقش را تا صبح روشن نگذارید تااو هرگز در تاریکی بودن را تجربه نکند.
عاقلانه ترین راه این است که او را کم کم با تاریکی آشنا کنید و میزان تاریکی را بتدریج افزایش دهید، مثلا" با او در یک اتاق نیمه تاریک بازی کنید و غذا بخورید. چراغ قوه ای در دسترسش قراردهید. چراغ کم نوری را دور از او در اتاقش بگذارید، رفته رفته چراغ را دور و دورترین کنید و سرانجام آن را از اتاقش خارج نمایید.


ترس از مدرسه
گاهی اوقات کودک قبل از رفتن به مدرسه شدیدا" احساس ترس می کند و حاضر نیست به مدرسه برود. این ترس در اوایل دوره دبستان در کودکان، به ویژه کودکانی که قبلا" هرگز به کودکــستان نرفته اند، به وجود می آید. علت آن ممکن است از خانه باشد، یعنی دوری از شما باعث وحشت او می شود، شاید از دربان مدرسه یا یکی ازمعلمان یا همکلاسی مردم آزارش می ترسد، شاید هم از فرد غیرعادی که در راه مدرسه می بیند وحشت دارد. همچنین ممکن است ناتوانی در انجام تکالیف مدرسه سبب ترس او شده باشد. توجه داشته باشید که شما خود باید عامل ترس را شناسایی کنید، زیرا کودکان خردسال اغلب نمی توانند آنچه را که باعث ترسشان می شود، خوب توضیح بدهند.
هنگام ظهور ترس از مدرسه، گاهی علائمی نظیر دل درد و تهوع با گریه و زاری کودک همراه می شود، حتی امکان دارد که کودک تب کند.
گاهی اوقات کودکات در سنین 11 تا 12 سالگی دچار نوعی حالت انزجار و تنفر از مدرسه می شوند که علت آن را باید در خود کودک جستجو کرد. شاید علت آن این باشد که درسها مشکل تر می شود و کودک خو را قادر به انجام تکالیف نمی داند. کودکی که خود را بالاتر از آنچه هست تصور می کند اغلب دچار این احساس می شود، زیرا ناگهان قدرت و توانایی خود را در خطر می بیند و متوجه می شود، که آن طور که از خود توقع داشته نیست یا انتظار والدین از وضعیت درسی او به همان اندازه دوره ابتدایی است. اما او دیگر قادر نیست نمرات بیست دوره ابتدایی را کــسب کند. به همین علت او نسبت به مدرسه حالت دلزدگی و افسردگی پیدا می کند که باعث امتناع او از رفتن به مدرسه می شود .
گاهی اوقات تعویض کلاس و مدرسه و معلم یا فوی یکی از اقوام نزدیک ممکن است سبب گریز کودک از مدرسه شود. همچنین وحشت کودک محیطهای بزرگ یا ترسو و خجالتی بودن او و عدم اعتماد به نفس وی نیز ممکن است سبب ترسش از مدرسه بشود.
برای رفع این مشکل، ابدا باید علت را شناسایی کنید. سپس اقدام به برطرف ساختن آن نمایید. گاه اوقات کودک برای مدت کوتاهی دچار این وضع می شود، سپس به حالت عادی باز می گردد. باید با کودک خیلی جدی باشید ولی خشونت نکنید، به هیچ وجه با ماندنش در خانه موافقت ننمایید زارا به این کار عادت می کند. از سرزنش و تنبیه او بپرهیزید. معلمش را در جریان مشکل قراردهید. او را تا مدرسه همراهی کنید. شاید تعویض مدرسه مفید باشد او را مطمئن سازید که در خانه متظرش خواهید ماند. سعی کنید هنگامی که به خانه باز می گردد، درصورت امکان برای آوردن او به خانه به دنبالش بروید.
در صورت که وضع خیلی حادو ترس کودک بسیار شدید باشد نباید به او برای رفتن به مدسه فشار بیاورید، ولی به محض رفع مشکل یا کاهش ترس او را به مدرسه بازگردانید و توجه داشته باشید که این کار هرچه زودتر انجام شود بهتر است.

ترس از غریبه ها
اکثر نوزادان در طی نخستین ماه‌های زندگی‌ با مادرشان ارتباط تنگاتنگ و بخصوصی دارند و مادر و فرزند یک وجود را شکل می‌دهند. از حدود 7 یا 8 ماهگی به بعد، ایجاد تمایز بین مادر و کودک آغاز می شود و او به استقلال خود آگاه می‌شود و شروع به شکل‌گیری شخصیتش می‌کند. ساخت شخصیت فرایندی است که در طی آن کودک از مادری که او را اغلب هنگام ترس از غریبه‌ها یاری می‌کرده،جدا می شود.
مطمئنا شما هم کودکان 7 یا 8 ماهه‌ای را دیده اید که با دیدن یک غریبه یا فردی نا آشنا، یکدفعه زیر گریه می زنند. این یک واکنش کاملا طبیعی و ضروری است و ارزش رابطه مادر و فرزندی را نشان می‌دهد؛ رابطه ای که در ماه‌های اولیه زندگی‌‌ بین این دو موجود شکل گرفته است، بدین ترتیب ترس از غریبه گامی درروند سیر رشد و آگاهی کودک به‌ شمار می‌رود.

ترس از بیماری و دکتر و آمپول
این ترس‌ها، ترس‌هایی واقعی هستند. آنچه که کودک را می‌ترساند ترس از درد بدنی که واقعا وجود دارد، است؛ لذا ترس او را انکار نکنید. هنگامی که می‌خواهید به کودک آمپول بزنید به او نگویید که «اصلا درد نداره، هیچی احساس نمی‌کنی» بلکه بهتر است به او دروغ نگویید و به او توضیح دهید که درد قابل تحملی دارد و با یک سوزش کوچولو همراه خواهد بود. به هنگام ویزیت پزشک، دست کودک را بگیرید که این رفتار موجب اطمینان خاطر وی می شود و احساس حمایت شدن از طرف شما را به او القاءمی‌کند.

و سخن آخر
هنگامی که کودکان دچار ترس یا اضطراب می‌شوند، مهم است که به آنها بیاموزید که چگونه با این عواطف کنار بیایند، تا بعدها در زندگی‌شان بهتر بتوانند با چنین احساساتی مواجه شوند

این نکات را در مواجهه با ترس یا اضطراب کودکان رعایت کنید:
درک کنید که ترس کودک‌ احساسی واقعی و موجه، و نیز سالم و به عبارت دیگر سودمند است.

طوری رفتار نکنید که گویی که ترسیدن کودک غلط یا ابلهانه است. در عوض به کودک‌تان کمک کنید که بر ترس غلبه کند.

کودک‌تان را ترغیب نکنید که از چیزی که می‌ترسد، اجتناب کند، در عوض به آرامی به کودک‌تان کمک کنید تا با ترس‌هایش‌ کنار بیاید، و به او امکان دهید تا به تدریج با چیزی که او را می‌ترساند، روبرو شود.
شیوه‌هایی را به کودک‌تان بیاموزید تا شجاعت و اعتماد به نفسش را تقویت کند.

به کودک‌تان فنون آرامش‌‌بخشی را بیاموزید تا در هنگامی که ترسیده‌ است، آنها را به کار ببندد. کودک‌تان را وادارید که جایی آرامش‌بخش و شاد را به تصور درآورد.