بالا
 تعرفه تبلیغات




 دانلود نمونه سوالات نیمسال دوم 93-94 پیام نور

 دانلود نمونه سوالات آزمونهای مختلف فراگیر پیام نور

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 3 از مجموع 3

موضوع: بزرگان و فلسفه

  1. #1
    yamahdi آواتار ها
    • 686

    عنوان کاربری
    مدیر بازنشسته تالار الهیات و معارف اسلامي
    تاریخ عضویت
    Nov 2009
    شغل , تخصص
    دانشجو
    رشته تحصیلی
    ادبیات فارسی
    راه های ارتباطی

    Icon6 بزرگان و فلسفه

    بزرگان و فلسفه


    امام صادق علیه‌السلام:


    فتبّاً و خیبةً و تعساً لِمُنتَحِلی الفلسفه.


    فلاکت، حرمان و هلاکت بر کسانی که پیرو فلسفه شده‌اند. 1

    آیت الله العظمی وحید خراسانی:
    ما امام صادق(علیه‌السلام) را نشناختیم.
    اگر جعفــر بــن محمــد (علیه‌السلام) را می‌شناختیم، دنبال این و آن نمی‌رفتیــم، قــی کرده‌های فلاسفه یونان را نشخوار نمی‌کردیــم، زباله‌هــای عرفـــان اکسلوفان را هضم نمی‌کردیم، خواه ناخواه واماندیم و بیچاره شدیم و از ایــن اقیانــوس معرفت محروم شدیم. 2
    آیت الله حاج سید ابوالحسن اصفهانی
    راضی نیستم کسی که در غیر فقه و اصول زحمت بکشد از این شهریه استفاده کند. 3
    در جلسه‌ای که مدرسین نجف در آن دعوت شده بودند، فرمودند: «نجف کارخانه‌ی اجتهاد است، هرکس فلسفه و عرفان را می‌خواهد برود قم، من راضی نیستم این امور مطرح شود. 4
    شیخ صدرا بادکوبه‌ای، استاد تدریس منظومه بود اما یک مرتبه فلسفه را کنار گذاشت، من (آیت الله سید جواد میرسجادی) قبلاً پیش ایشان (صدرا) مقدمات را خوانده بودم. به شیخ صدرا گفتم: می‌خواهم منظومه بخوانم. گفت: من دیگر منظومه درس نمی‌گویم اما کسی را پیدا می‌کنم. بعد از چند وقت گفت سید عبدالاعلی فوق العاده مرید آقای سید ابوالحسن بود، رفتم پیش سید عبدالاعلی در منزلش منظومه را شروع کردم. سه یا چهار هفته رفتم درس منظومه. مرحوم آقا هر چند وقت یک مرتبه سئوال می‌کرد، از من که چه می‌خوانی؟
    یک بار سئوال کرد که چه می‌خوانی؟ گفتم: تازه منظومه را شروع کرده‌ام. سئوال کرد: پیش کی؟ گفتم: نزد سید عبدالاعلی. فرمود: «پسرم قلیله یضر و کثیره لاینفع
    شاید مراد عکس آن باشد. «کثیره یضر و قلیله لاینفع».
    بعد آیت الله سید ابوالحسن فرمودند: آقا در فقه و اصول و روایات و تفسیر زحمت بکش، فلسفه به چه درد می‌خورد. 5
    آیت الله سید محمد کاظم یزدی:
    خواندن فلسفه با ظن بلکه با خوف انجرار به ضلالت جایز نیست تعلیم و تعلم آن، بلکه هر چه از قبیل این باشد چنین است مثل مسافرت به بلاد کفر و معاشرت با کفار با فرض خوف مذکور. 6
    آیت الله سید محمد کاظم یزدی:
    کسی که قادر بر کار کردن می‌باشد اگر مشغول تحصیل علمی بشود که مانع از کسب و کار می‌شود [آیا جایز است زکات بگیرد؟] به شرطی گرفتن زکات برای او جایز است که آن علم واجب عینی یا واجب کفائی باشد یا مستحب باشد مثل تعلیم فقه بصورت اجتهادی یا تقلیدی. و اگر مثل فلسفه و نجوم و ریاضیات و عروض و ادبیات باشد که نه واجب است نه مستحب. برای کسی که قصد فقاهت در دین ندارد گرفتن زکات برای او جایز نیست. 7
    آیات عظام سید محمود شاهرودی، سید احمد خوانساری، سید ابوالقاسم خوئی، سید حسن قمی در مورد فلسفه و نجوم و ریاضیات و عروض و ادبیات، حاشیه‌ای ندارند و نظرشان با نظر سید محمدکاظم یزدی یکی است.
    علامه مجلسی(ره):
    این جنایت بر دین اسلام و شهرت و نشر دادن کتاب‌های فلاسفه در بین مسلمین از بدعت‌های خلفای جور بوده [یعنی بنی العباس] که با ائمه معصومین (علیهم‌السلام) دشمن بوده‌اند. آن‌ها به این منظور مطالب فلاسفه و کتب آن‌ها را بین مسلمین رواج دادند که مردم را از ائمه معصومین (علیهم‌السلام) و از شریعت روشن اسلام منصرف و رو گردان سازند. [یعنی مردم را مشغول مطالب پیچ در پیچ فلاسفه نمایند تا به علوم آل محمد روی نیاورند و سرگرم افکار پریشان فلاسفه گردند].

    و بر همین مطلب دلالت دارد آنچه صفدیّ در شرح لامیه العجم ذکر کرده که چون مأمون عباسی با بعضی از پادشاهان نصاری صلح کرد ـ گمان می‌برم که پادشاه جزیره قبرس باشد ـ از آن‌ها طلب کرد که مخزن و کتابخانه کتب یونان را در اختیار او بگذارند ـ و آن کتاب‌ها در خانه‌ای جمع بوده و هیچ کس از آن خبری نداشت ـ.
    پس پادشاه دوستان خصوصی خود را که صاحب رأی نیکو می‌دانست جمع کرد و با ایشان مشورت نمود، تمامی آن‌ها رأی دادند که آن کتب را در اختیار مأمون نگذارد و نزد او نفرستد مگر یک نفر از آن‌ها که گفت این کتب را نزد ایشان بفرست [چون این کار به ضرر و شکست آن‌ها تمام می‌شود] زیرا این علوم (یعنی فلسفه) داخل هیچ دولت شرعیه نشده مگر آن که آن‌ها را به فساد کشانیده و اختلاف در بین علماء آن‌ها ایجاد کرده است. 8
    علامه مجلسی(ره)
    مشهور این است که اول کسی که کتاب‌های یونانیان [کتب فلاسفه] را به زبان عربی ترجمه کرد خالد بن یزید بن معاویه بود.
    شهید ثانی:
    در خاتمه کتاب منیه المرید در باب اقسام علوم می‌فرماید: علوم دیگری باقی ماند که بعضی از آن‌ها مطلقاً حرام است مانند علم سحر، شعبده بازی و بعضی از مسائل فلسفی و بطور کلی هر عملی که موجب پیدایش شک در انسان شود حرام است. 9
    شیخ بهائی:
    من اعرض عن مطالعه العلوم الدینیه و صرف اوقاته فی افاده الفنون الفلسفیه فعن قریب لسان حاله یقول عند شروع شمس عمره فی الافول: تمام عمر با اسلام در داد و ستد بودم کنون می میرم و از من بت و زنّار می‌ماند.
    ترجمه: شیخ بهائی در کشکول خود می‌فرماید: کسی که از مطالعه علوم دینی دوری کند و وقت خود را در فایده دادن فنون فلسفی بگذراد در زمانی که خورشید عمرش رو به پایان می‌رود، زبان حالش نزدیک است که بگوید: تمام عمر با اسلام در داد و ستد بودم ... 10
    علامه مامقانی (صاحب‌رجال)
    خطاب به فرزندش می‌فرماید: اولین چیزی که بر تو واحب است این است که به اصول دینت بپردازی و با ادلّه قاطع پایه‌های اعتقادی و یقین به خالق خودت و انبیاء و اولیائش را محکم کنی زیرا که تو مانند حیوانات بی‌هدف نیستی.
    غرض من این نیست که دنبال علم کلام و فلسفه بروی و به کتاب‌های این دو علم مراجعه کنی بلکه تو را شدیداً منع می‌کنم (قبل از این که به کمال برسی) چون در بین آن کتب مطالب فریبنده‌ای هست که چه بسا تو را اهل جهنم می‌کند حتی حدیث از اهل‌بیت (علیهم‌السلام) هست که از هرگونه مراجعه به این دو علم منع می‌کند، بلکه غرض من مراجعه به کتب عقاید مرحوم مجلسی(ره) و مانند آن است. 11
    ملا محسن فیض کاشانی (داماد ملاصدرا)
    نه متکلمم و نه متفلسف و نه متصوّفم و نه متکلّف بلکه مقلّد قرآن و حدیث و تابع اهل بیت آن سرور، از سخنان حیرت افزای طوایف اربع ملول [بیزار] و بر کرانه [بر کنار] و از ما سوای قرآن مجید و حدیث اهل بیت و آنچه بدین دو آشنا نباشد بیگانه، آنچه خوانده‌ام همه از یاد من برفت، الا حدیث دوست که تکرار می‌کنم.
    فیض کاشانی:
    این قوم گمان کرده‌اند که بعضی از علوم دینیّه هست که در قرآن و حدیث یافت نمی‌شود و از کتب فلاسفه یا متصوّفه می‌توان دانست از پی آن باید رفت مسکینان نمی دانند که خلل و قصور نه از جهت حدیث یا قرآن است بلکه خلل در فهم و قصور در درجه ایمان ایشان است. 12
    قطب راوندی:
    شیخ منتجب الدین در فهرست خودش می‌گوید کتاب تهافت الفلاسفه [که بر ضدّ فلاسفه است] تألیف قطب راوندی است.
    فضل بن شاذان:
    نجاشی می‌گوید از جمله کتاب‌های فضل بن شاذان کتاب «ردّ بر فلاسفه» است.
    آیت الله العظمی آقامحمدباقر هزارجریبی غروی:
    در آخر اجازه‌ای که به علامه بحرالعلوم(ره) نوشته می‌فرماید: توصیه می‌کنم او را (بحر العلوم را) به تلاش در بدست آوردن مقامات عالی اخروی مخصوصاً تلاش در منتشر نمودن احادیث اهل‌بیت معصومین(علیه‌السلام) و دور انداختن تعلّقات و علاقه‌های پست دنیوی و این که مبادا عمر گرانبهای خودش را در علوم فلسفی که زیبا جلوه داده شده صرف نماید زیرا علوم فلسفی مانند سرابی است که به سرعت ناپدید خواهد شد و شخص تشنه آن را آب می‌پندارد. 13
    آیت الله العظمی خوئی(ره)
    سؤال: آیا آموختن فلسفه برای طلبه علوم دینی که با ادیان و عقاید دیگر بحث و تبادل آراء دارد لازم است؟ و آیا برای طلاب علوم دینی در انجام این وظیفه وجوب کفائی هست؟ و آیا می‌شود فلسفه را تحت عنوان مقدمه امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر دانست یا این که مقدمه‌ای برای محافظت از دین یا مقدمه برای هر دوی این‌ها؟ و اگر هم لزومی برای طلاب ندارد آیا اصلاً آموختن آن فایده‌ای دارد یا هیچ فایده‌ای ندارد؟ هم‌چنین آموختن فلسفه بر چه کسی جایز نیست (لطفاً پاسخ این قسمت را بطور کامل توضیح دهید) و اگر فرض کنیم که فهمیدن (کامل و صحیح) اصول فقه یا بعضی از ابواب آن متوقف بر دانستن فلسفه باشد آیا در این صورت ترجیحی برای آموختن همگانی آن هست؟ یا این که فقط برای طلبه‌ای که امید است انشاءا... آینده درخشانی داشته باشد خوب است؟
    جواب: برای ما روشن نشده که بعضی چیزها متوقف باشد بر آموختن فلسفه بلکه در خلال اصول دین و اصول فقه به مقداری که لازم است به آن اشاره کرده‌اند . و اگر می‌ترسد که بر اثر آموختن آن گمراه شود حرام است و اگر نه فی حد نفسه مانعی ندارد والله العالم. 14
    آیت الله العظمی تبریزی(ره)
    کسی که خوف انحراف و ضلال می‌دهد تعلم فلسفه و امثال آن برای او جایز نیست15
    آیت الله العظمی بروجردی(ره)
    طلاب علوم دینیه مادامی که از آیات و روایات پایه اعتقادات دینی خود را کاملاً محکم نکرده باشند جایز نیست به تحصیل علوم فلسفه و عرفان بپردازند. 16
    آیت الله العظمی خمینی(ره)
    اگر من هم جای آقای بروجردی(ره) و رئیس و سرپرست حوزه بودم از این همه فلسفه گفتن، آن هم به این زیادی و به صورت کاملاً علنی احساس مسئولیت می‌کردم.
    وضع حوزه برای فقه و اصول و حدیث و تفسیر و علوم دینی است البته در کنار آن هم عده‌ای که مستعد هستند مخصوصاً این روز ها با حفظ شرایط ... معقول بخوانند که کمک به علوم دینی آن‌ها بکند و بتوانند در برابر دشمن مسلح باشند ولی نه با این وسعت و این همه سر و صدا از درس و بحث و چاپ و نشر کتاب‌های فلسفه آن هم در حوزه!!
    آیت الله العظمی خمینی(ره)
    کسانی که شایستگی برای خواندن فلسفه دارند بطوری که منحرف نشوند کم هستند. 17
    آیت الله العظمی صافی گلپایگانی:
    تدریس و تدرّس فلسفه و عرفان مصطلح بطور آزاد مانند فقه و تفسیر و حدیث و علوم دیگر در حوزه‌ها و خصوصاً قرار دادن آن در برنامه دروس حوزوی و دانشگاهی بسیار خطرناک است و اجرای این برنامه‌ها و تشویق و تأیید آنان قابل توجیه نیست و اگر کسی در این حوزه‌ها گمراه شود علاوه بر این که خودش مسئول است ، مدرس و استاد نیز مسئول خواهند بود. 18
    آیت الله خامنه‌ای:
    یادگیری و تحصیل فلسفه برای کسی که اطمینان دارد که باعث تزلزل در اعتقادات دینی‌اش نمی‌شود اشکال ندارد و بلکه در بعضی موارد واجب است. 19
    آیت الله مکارم شیرازی:
    خواندن فلسفه با دو شرط اشکالی ندارد، نخست این که انسان قبلاً عقاید اسلامی را به قدر کافی فرا گرفته باشد و دیگر این که نزد استاد متعهدی بخواند. 20
    آیت الله سید محمد شاهرودی:
    طلبه‌ها که هنوز از استطاعت ضعیف هستند بهتر است فلسفه نخوانند چون فلسفه مسائل پیچیده‌ای دارد ممکن است طلبه نتواند هضم کند در نتیجه به شک و تردید مبتلا شده و امکان انحراف از موازین حقه‌ي احکام یا اعتقادات را دارد و مشهور است که فلسفه نکبت‌آور است.

    --------------------------------------------------------------------------------
    [1] . بحار، 3/75؛ توحید مفضّل، 68.
    [2] . سخنرانی آیت الله العظمی وحید خراسانی به مناسبت شهادت امام صادق(علیه‌السلام).
    [3] . حیات جاودانی، تألیف سید جعفر موسوی اصفهانی،‌ص64.
    [4] . همان، ص62.
    [5] . همان، ص62.
    [6] . غایة القصوی، مسائل متفرقه، ص341، س94.
    [7] . عروة الوثقی، ج2، کتاب زکات، فصل6، مسئله8.
    [8] . بحار، ج57، ص197، آخر باب معادن و جمادات.
    [9] . منیة المراد، ص381، انوار نعمانیه، ج3، ص376.
    [10] . سفینة البحار، ج7، ذیل فلسفه، ص154، به نقل از کشکول.
    [11] . مرآت الرشاد، فصل اول، ص17، انتشارات مولود کعبه.
    [12] . رسالة الانصاف.
    [13] . سفینة البحار، ج7، ص152.
    [14] . صراط النجاة، ج1، س1291.
    [15] . استفتاء و صراط النجاة، س1291.
    [16] . ابواب الهدی، ص43.
    [17] . برداشت‌هایی از سیره امام خمینی(ره)، غلامعلی رجایی، ج5، ص33؛ زندگانی آبت الله بروجردی، تألیف علی دوانی، ص388.
    [18] . نگرشی در فلسفه و عرفان، ص124؛ زندگانی آبت الله بروجردی، تألیف علی دوانی، ص388 [19] . استفتائات فارسی، فصل تعلیم و تعلم و آداب آن، س1325.
    [20] . استفتاء خصوصی.
    سایت بحار
    عشق یعنی اشک توبه درقنوت
    خواندنش بانام غفارالذنوب
    عشق یعنی چشم هاهم دررکوع
    شرمگین ازنام ستارالعیوب
    عشق یعنی سرسجودودل سجود
    ذکریارب یارب ازعمق وجود

  2. #2
    aram89 آواتار ها
    • 276

    عنوان کاربری
    کاربر باشگاه
    تاریخ عضویت
    May 2010
    راه های ارتباطی

    پیش فرض

    ازمطالب شما سپاسگزارم بسيار مفيد بود

    هر علمي اهلي دارد خصوصا فلسفه

    هر علمي اگر نادرست فراگرفته شوديا ناجور و نابجا استفاده شود مضر است خصوصا فلسفه (البته برداشت ها و تعاريف از فلسفه بسار متفاوت است وهر كتاب و انديشه اي كه اسمش را فلسفه بگذارند هم فلسفه مطلوب نيست )

    درود و رحمت خدابر علامه طباطبايي وعلامه جعفري و علامه مطهري


    كه اهل فلسفه بودند و فوايد آنرا در هرمبحثي كه واردشدند به درستي به نمايش گذاشتند

    و شبهه هاي زيادي كه نسبت به اديان خصوصا اسلام و قران مطرح مي شدو باعث حيراني عقول كمتر رشد يافته بود پاسخ مي گفتند

    وبا ذهن فعال و مطالعه عميق و فيلسوفانه و تأمل عاقلانه خوددر مباخث اسلامي وآيات و روايت بسيار پرده ي نگاههاي جاهلانه را ازآنها برداشتند و عقلهاي سطحي نگررا به نگاهي دوباره در آنچه روشنفكران غربي و غربگرا و جاهلان شرقي و غربي براي مردم بافته بودند برانگيختندو پرده ازبنيانهاي مكنبهايي كه يكي پس از ديگري به نام ثمرات تفكربشر ظهور
    مي يافت و بشر را به پرتگاهي پس از برتگاهي مي افكند برداشتند

    يك جراح اگر دستش هنگام جراحي بلغزد وشكافي ناجور ونابجا ايجاد كنديا وسيله اي را دربدن بيمار جابگذارد دردي از بيمار دوانمي شود كه هيچ اگر نميرد مشكلي به مشكلات قبلي اش اضافه شده است والبته آن جراح بي توجه بايد محاكمه شود و تاوان اين بيدقتي خود را بدهد ولي بااين همه بيمارستان محتاج جراح است بايد جراح قوي بيابد

    فلسفه هم علميست محتاج به دقتي به مراتب بيش از جراحي با اين تفاوت بي دقتي فيلسوف ممكن است يك جامعه را متضرر كند وسنگيني تاوان آن قابل تصور نيست چنان كه بوده اند و....ولي بااين همه بيمارستان محتاج جراح است بايد جراح قوي بيابد
    وجامعه هم براي رفع شبهات خود محتاج عقلهاي رشد يافته است
    فعاليت هاوآموزش هاي فيلسوف اسلامي قوي در جامعه ثمره اي
    به عظمت يك ايمان آگاهانه دارد

  3. #3
    • 1

    عنوان کاربری
    کاربر باشگاه
    تاریخ عضویت
    Apr 2011
    راه های ارتباطی

    پیش فرض

    aram89 از مطلب بسيار متين ،مختصر اما بسيار مفيدت به جرات مي توان گفت كه روح و رواني آرام ، متين ،نكته سنج و اب ديده اي داري. انصافاً عالي بود.

برچسب برای این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمی توانید موضوع جدید ارسال کنید
  • شما نمی توانید به پست ها پاسخ دهید
  • شما نمی توانید فایل پیوست ضمیمه کنید
  • شما نمی توانید پست های خود را ویرایش کنید
  •