در هنگام خشم چه ميكنيد؟
نويسنده: رونالد ـ پاتريشيا پاترافرون
مترجم: مهدي مجردزاده كرماني
در روزگاران پيشين، زن و شوهر جواني از كوه بلندي بالا رفتند، در بالاي كوه پير دانايي را ديدند. پير، جايي را برايشان باز كرد تا بنشينند. آنگاه گفت: «هر مطلبي كه داشته باشيد، ميتوانيد از من بپرسيد». آنها معناي زندگي را پرسيدند. پير به پرسش آنها پاسخ داد. آنها رمز خوشبختي را سؤال كردند. پير، نسخهاش را نوشت. آنها اسرار جهان را پرسيدند. پير به آن هم جواب داد. آنگاه سؤال دشواري را پرسيدند كه: «اي خردمند بزرگ، ما بسيار دچار خشم ميشويم. در هنگام خشم، يكديگر را آزار ميدهيم. چه كنيم؟» ناگهان پير دانا به آنان خيره شد. آنگاه قلم خود را به دو نيم كرد و نفرينگويان به غار خود برگشت. در آستانه غار، رويش را برگرداند و غريد: «افسوس، اگر من پاسخ اين پرسش را ميدانستم، ناچار نبودم تنهايي بر بالاي اين كوه زندگي كنم!»
در هنگام خشم چه ميكنيد؟
هيچكس واقعاً راه غلبه بر خشم را ـ دستكم در تمام موارد ـ نميداند. خشم، نعمتي الهي و بخشي طبيعي از وجود انسان است، اما تسلط بر آن آسان نيست. خشم، در زندگي ما دردسرهاي بزرگي را پديد ميآورد. دشواريهاي خشم، شامل اموري است كه نميگذارد بر خشم خود مسلط شويد. به عنوان مثال، ممكن است از خشم خود بترسيد، يا آن را خيلي دوست داشته باشيد يا آن را (فروخوريد) زيرا نميدانيد چگونه آن را ابراز كنيد و چگونه دچار انفجار خشم شويد. مقصود از نوع خشم، نحوه بروز آن با الگوي خاصي است كه هر كسي براي كنترل خشم خود به كار ميبرد. از خود ميپرسيم: «در هنگام خشم، چه بايد بكنيم؟» آنگاه نوع خاصي از ابراز خشم را بر ميگزينيم.