با كف دست احساسم را بيان ميكنم
نويسنده: آلن پيز
ترجمه: سعيده زنگنه
از ديرباز، كف دست باز نشانه حقيقت، صداقت، بيعت و تسليم بوده است. بسياري از سوگندها با قرار دادن كف دست بر روي قلب صورت ميگيرد و زماني كه شخصي در حال اداي شهادت در دادگاه است، كف دست خود را نمايان ميكند؛ كتاب مقدس را در دست چپ ميگيرد و كف دست راست را براي مشاهده حضار، بالا ميبرد.
در برخوردهاي روزمره، مردم از دو حالت اساسي كف دست استفاده ميكنند. در حالت اول، كف دست رو به بالا، علامت گدايي براي پول يا غذاست. در حالت دوم، كف دست رو به پايين قرار ميگيرد، انگار چيزي را پايين نگه داشته يا از بالا آمدنش ممانعت ميكند.
يكي از معتبرترين روشها در تشخيص اينكه شخص صادق و شريف است يا خير، مشاهده حالات كف دست است. همانطور كه يك سگ براي اظهار تسليم و سلطهپذيري، گردن خود را جلو ميآورد، انسان هم از كف دستهايش براي اظهار همين رفتار يا احساس استفاده ميكند. به عنوان مثال، زماني كه شخصي ميخواهد كاملاً صادق و رك باشد، يك يا هر دو كف دست خود را در برابر طرف مقابل نمايان ميكند و احتمالاً ميگويد، «بگذار كاملاً رك باشم» زماني كه شخصي رفتاري صادقانه در پيش ميگيرد و يا شروع به گفتن حقيقت ميكند كف دستهايش يا بخشي از آنها را براي طرف مقابل نمايان ميكند. همانند اكثر حركات بدن، اين حركت كاملاً ناآگاهانه انجام ميشود، و بدين ترتيب شما را متوجه صداقت شخص ديگر ميكند. كودك هنگام دروغگويي يا پنهان كردن يك چيز، كف دستهايش را در پشت خود قايم ميكند. همچنين، شوهري كه ميخواهد به همسر خود دروغ بگويد، دستهايش را در جيب خود ميگذارد يا دست به سينه ميشود و اين حركت، همسر وي را متوجه كتمان حقيقت ميكند.
اغلب به فروشندهها ميآموزند، چنانچه مشتري دليلي براي نخريدن محصول آنها ارائه ميكند، به كف دستهايش نگاه كنند، زيرا دلايل معتبر فقط با كف دستهاي نمايان، همراه است.
استفاده عمدي از كف دست براي فريب دادن
اين سئوال شايد به ذهن خواننده برسد كه «اگر كف دستهايم به هنگام دروغگويي نمايان باشد، مردم گفته مرا باور خواهند كرد؟» پاسخ به اين سئوال آري و خير است. اگر يك دروغ آشكارا با كف دستهاي نمايان همراه كنيد، شايد براي شنوندگان خود رياكار به نظر برسيد، زيرا خيلي ديگر از حركاتي كه بايد به هنگام صداقت نمايان باشند، وجود ندارند و حركات منفي كه هنگام دروغگويي استفاده ميشوند، با كف دستهاي باز متناقض است.
قدرت كف دست
يكي از اشارات غيركلامي كه كمترين توجه را به خود معطوف داشته، اما بيشترين قدرت را دارد، توسط كف دست انسان ارائه ميشود؛ و زماني كه به نحو صحيح مورد استفاده قرار گيرد توشهاي از اقتدار براي استفاده كنندهاش فراهم ميكند و قدرت صدور فرمان سكوت به ديگران را ميدهد.
در حركات كف دست، سه حالت اصلي وجود دارد: كف دست رو به بالا، كف دست رو به پايين و كف دست بسته با يك انگشت به حالت اشاره. تفاوت بين اين سه حالت، با مثال مشخص ميشود: فرض كنيم كه از شخصي درخواست ميكنيد كه جعبهاي را بلند كند و به نقطه ديگري در همان اتاق حمل كند. فرض را بر اين ميگذاريم كه شما از يك نوع آهنگ صدا، كلمات و حالت چهره استفاده ميكنيد و فقط حالت كف دستهاي خود را تغيير ميدهيد. حالت كف دست رو به بالا به عنوان يك حركت غير تهديدآميز و سلطهپذير استفاده ميشود كه يادآور التماس گداي خياباني است. شخصي كه از او درخواست حركت دادن جعبه شده است، احساس نميكند كه درخواست همراه با فشار است و در يك وضعيت معمولي مافوق يا زيردست، از اين درخواست احساس تهديدشدگي نميكند. زماني كه كف دست برگشته، به سمت پايين است، بلافاصله اقتدار را تداعي ميكند. شخصي كه از او چنين درخواستي شده، احساس ميكند كه برداشتن جعبه يك فرمان است و شايد نسبت به شما احساس دشمني بكند، كه اين به نوع ارتباط شما با او بستگي دارد.
زماني كه دو شخص سلطهگر با يكديگر دست ميدهند، يك مبارزه نمادين روي ميدهد؛ در حالي كه هر يك سعي ميكنند كف دست ديگري را به حالت تسليم برگردانند، كف دست هر دو، در يك حالت عمودي قرار ميگيرد و هر دو در يك حالت عمودي قرار ميگيرند و هر يك حس احترام و تفاهم را به ديگري انتقال ميدهد.
به عنوان مثال، اگر شخصي كه از او اين درخواست را نمودهايد، همكار همتراز شماست، ميتواند درخواست شما را كه با كف دست روبه پايين همراه بوده رد كند؛ اگر كف دست شما به سمت بالا باشد، تمايل بيشتري به پذيرفتن درخواست شما نشان ميدهد. اگر شخصي كه اين درخواست از او ميشود، زيردست شما باشد، اين حركت قابل قبول است. زيرا شما اقتدار لازم براي استفاده از آن را داريد.
استفاده از انگشت اشاره يكي از ناراحتكنندهترين اشاراتي است كه يك شخص ميتواند در حين صحبت كردن به كار ببرد، بهخصوص موقعي كه همراه با كلمات سخنگو ضربه بزند. اگر شما عادت به اين كار داريد، توجه خود را به حركات كف دست رو به پايين و بالا معطوف نماييد. به زودي درمييابيد كه رفتار راحتتري توسط شما ايجاد ميشود و اثر مثبتتري بر ديگران ميگذاريد.
مصافحه (دستدادن)
مصافحه، يادگاري از زمان انسان غارنشين است. هر زماني كه انسانهاي غارنشين با هم ملاقات ميكردند، دستهاي خود را به هوا ميبردند و كف دست را نمايان ميكردند تا مشخص شود كه هيچگونه سلاحي در دست ندارند يا پنهان نكردهاند. با گذشت قرنها، حركت «كف دست در هوا» اصلاح شد و به كف دست روي قلب و انواع ديگر حركات تغيير يافت. نوع امروزي اين رسم قديمي براي اداي احترام، قفل كردن كف دستها درهم و دست دادن است كه در اغلب كشورهاي انگليسيزبان، به هنگام شروع ملاقات و نيز خاتمه آن، اجرا ميشود. دستها معمولاً بين پنج تا هفت بار حركت داده ميشوند.
دست دادن سلطهپذير و سلطهگر
با توجه به مطالبي كه درباره تأثير فرمان دادن با كف دست رو به بالا و يا رو به پايين گفتيم، حال اجازه دهيد اهميت اين دو حالت كف دست را به هنگام دست دادن بررسي نماييم:
فرض كنيد براي اولين بار با شخصي آشنا شدهايد و طبق رسم هميشگي براي اداي احترام با يكديگر دست ميدهيد. با اين كار يكي از سه نگرش اساسي از طريق دستدادن انتقال پيدا ميكند كه عبارتنداز سلطهگرانه: «اين شخص سعي ميكند بر من مسلط باشد. بهتر است مراقب باشم»، تسليمآميز: «من ميتوانم بر اين شخص مسلط باشم. او طبق خواسته من عمل ميكند»، و برابر: «من اين شخص را دوست دارم. با هم سازگار خواهيم بود». اين سه نگرش ميتواند ناآگاهانه انتقال پيدا كند و يا تمرين و كاربري آگاهانه روشهاي دست دادن كه در زير آمده ميتواند يك اثر فوري بر شخص داشته باشد. اطلاعات اين بخش نشاندهنده گوشهاي از نتايج مطالعات مستند روشهاي كنترلي دست دادن است. نگرش سلطهگرانه، با برگرداندن دست، به طوري كه در هنگام دستدادن، كف دست به سمت پايين باشد، انتقال پيدا ميكند. نيازي نيست كه كف دست مستقيماً رو به زمين باشد، اما نسبت به كف دست شخص، ميبايد به سمت پايين باشد و اين براي او بدين معني خواهد بود كه شما مايليد در رابطهتان كنترل و سلطه داشته باشيد. مطالعات انجام شده روي پنجاهوچهار مدير ارشد موفق، نشان داد كه نه تنها ٤٢ نفر آنها آغازگر دست دادن بودند، بلكه از روش سلطهگرانه نيز استفاده نمودند.
همانطور كه يك سگ براي نشان دادن حالت تسليم به پشت غلت ميخورد يا گردن خود را جلو ميآورد، انسان از كف دستي كه روبه بالاست، براي نشان دادن تسليم به ديگران استفاده ميكند. اين حركت بهخصوص زماني مهم است كه ميخواهيد طرف مقابل كنترل داشته باشد يا احساس كند كه بر وضعيت مسلط است.
البته، با اينكه دست دادن با كف دست رو به بالا نشاندهنده تسليم است، موقعيتهاي متعادلتري نيز شايد وجود داشته باشد كه بايد آنها را در نظر گرفت. به عنوان مثال، شخصي كه مبتلا به آرتروز دست است، بهناچار به علت وضعيتش كمتر فشار ميآورد، بنابراين برگرداندن كف دست او به حالت تسليم، بسيار آسان است، افرادي كه در حرفه خود از دستهايشان استفاده ميكنند، مانند جراحان، هنرمندان و نوازندگان نيز شايد در دست دادن كمتر فشار بياورند و اين فقط به خاطر مراقبت از دستهايشان است. اشارات و حركاتي كه پس از دست دادن دنبال ميشوند، راهنماييهاي بيشتري براي سنجش شخص ارانه ميدهد. شخص مطيع از علائم سلطهپذير استفاده ميكند و شخص سلطهگر علائم پرخاشگرانهتري بهكار ميبرد.
زماني كه دو شخص سلطهگر با يكديگر دست ميدهند، يك مبارزه نمادين روي ميدهد؛ در حالي كه هر يك سعي ميكنند كف دست ديگري را به حالت تسليم برگردانند، كف دست هر دو در يك حالت عمودي قرار ميگيرد و هر دو در يك حالت عمودي قرار ميگيرند و هر يك حس احترام و تفاهم را به ديگري انتقال ميدهد. اين روش گرفتن دست بهطور عمودي، روشي است كه يك پدر زماني كه ميخواهد به پسرش «دست دادن مثل يك مرد» را ياد بدهد، از آن استفاده ميكند.
زماني كه با يك شخص سلطهگر روبهرو ميشويد، نه تنها مشكل ميتوان كف دست او را به حالت تسليم برگرداند، بلكه انجام اين عمل بسيار واضح است. روش سادهاي براي خنثي كردن دست دادن سلطهگرانه وجود دارد كه علاوه بر برگرداندن كنترل به سمت شما، با تجاوز به حريم شخصي طرف مقابل، او را ناراحت ميكند. براي آموختن اين روش «خلع سلاح» بايد به تمرين جلو آوردن پاي چپ خود در حالي كه دست خود را براي دست دادن جلو ميآوريد، بپردازيد. سپس پاي راست خود را به جلو بياوريد و روبهروي او به سمت چپ حركت كنيد و وارد حريم شخصياش شويد. حال، پاي چپ خود را به طرف پاي راست بياورد تا اين حركت كامل شود؛ سپس با او دست بدهيد.
اين شيوه باعث ميشود كه حالت دست دادن طرف مقابل به حالت تسليم برگردد. همچنين باعث ميشود كه با ورود به حريم خصوصي او، كنترل به دست شما بيفتد. شيوه دست دادن خود را بررسي نماييد و مشخص نماييد كه هنگام دست دادن، با پاي چپ جلو ميرويد يا با پاي راست. اكثر مردم راست پا هستند؛ از اينرو زماني كه با شخصي سلطهگر روبهرو ميشوند، در وضعيت نامطلوبي قرار ميگيرند زيرا انعطاف كم يا فضاي اندكي براي حركت كردن در قلمرو مصافحه دارند، بنابراين شخص ديگر كنترل را به دست ميگيرد. به تمرين دست دادن با جلو گذاشتن پاي چپ بپردازيد؛ متوجه ميشويد كه خنثي كردن يك شخص سلطهگر و در دست گرفتن كنترل، نسبتاً ساده است.
چهكسي اول دست جلو ميبرد؟
با اينكه دست دادن به هنگام آشنايي با شخصي براي اولين بار، عموماً يك رسم قابل قبول است، در بعضي موقعيتها، شايد صحيح نباشد كه شما آغازگر دست دادن باشيد. نظر به اينكه دست دادن يك علامت خوشامدگويي است، قبل از شروع دست دادن، مهم است كه چند سئوال را از خود بپرسيد: آيا از من استقبال ميشود؟ آيا اين شخص از ملاقات با من خوشحال است؟ فروشندهها ميآموزند كه اگر با خريداري كه بدون خبر و بدون دعوت به ملاقاتش رفتهاند، اول دست بدهند، ممكن است پيامدي منفي به وجود بيايد، زيرا خريدار شايد مايل به استقبال از آنها نباشد و بدين ترتيب مجبور به انجام كاري شود كه دوست ندارد. همچنين، كساني كه دچار آرتروز هستند يا آنهايي كه دستهايشان ابزار حرفه آنان است، شايد اگر مجبور به دست دادن شوند، حالت تدافعي بگيرند. به فروشندههاي كارآموز آموخته ميشود كه در چنين موقعيتهايي بهتر است كه منتظر شوند تا طرف مقابل پيشدستي كند و اگر نكرد، سر خود را به علامت «سلام» تكان دهند.
روشهاي دستدادن
در دست دادن، فشار آوردن با كف دست به سمت پايين بهطور حتم پرخاشگرانهترين روش است. زيرا فرصت كمي به دريافت كننده براي تعيين يك ارتباط برابر ميدهد. اين نوع دست دادن مختص اشخاص سلطهگر و پرخاشگري است كه هميشه آغازگر نيز هستند. محكم دست دادن با كف دست رو به پايين، دريافت كننده را مجبور ميكند كه به يك حالت سلطهپذير درآيد. زيرا او ناچار است در پاسخ، كف دست را رو به بالا بگيرد.
چندين روش جهت خنثي كردن «فشار با كف دست به سمت پايين» وجود دارد. شما ميتوانيد از شيوه قدم به راست استفاده نماييد، اما گاهي اوقات اين كار دشوار است. زيرا دست شخصي كه آغاز كننده دست دادن است، اغلب سفت و كشيده است و مانع از اجراي اين شيوه ميشود. يك حركت ساده، گرفتن بالاي دست طرف مقابل قبل از دست دادن با وي است. چنين شيوهاي، شما را به طرف سلطهگر تبديل ميكند. زيرا نهتنها كنترل را به دست داريد، بلكه دست شما در وضعيت برتر و روي دست او قرار گرفته، در حالي كه كف دست شما نيز رو به پايين است. از آنجايي كه اين برخورد ميتواند براي مهاجم خجلكننده و آزار دهنده باشد، پيشنهاد ميگردد با مراقبت و احتياط به كار گرفته شود.
مصافحه «دستكشي» گاهي اوقات مصافحه سياستمداران نيز ناميده ميشود. در اين نوع دست دادن، شخص آغاز كننده، يك فرد قابل اعتماد و صادق را در ذهن شخص مقابل تداعي ميكند، اما اگر اين شيوه براي شخصي كه بهتازگي با او آشنا شدهايد به كار برود، تأثير معكوس ميگذارد و شخص مقابل (دريافت كننده مصافحه) در مورد قصد و نيت احساس ترديد ميكند. روش دستكشي بايد فقط براي اشخاصي كه آشنايي كامل با آغاز كننده مصافحه دارند، به كار برود.
تنها تعداد معدودي از مصافحهها به اندازه مصافحه «ماهي مرده» غيرقابل پذيرش هستند، بهخصوص اگر دست سرد يا نوچ باشد. حس نرمي و بيروحي مصافحه «ماهي مرده» آن را به عنوان يك روش غيردوستانه در سراسر جهان شناسانده، اغلب مردم آن را به افرادي كه از نظر شخصيت ضعيف هستند نسبت ميدهند كه دليل عمده آن برگرداندن راحت كف دست به سمت بالاست. نكته جالب اين است كه بسياري از مردمي كه از اين روش استفاده ميكنند، از عمل خود ناآگاه هستند. بنابراين بهتر است قبل از اينكه راجع به روش مورد نظر مصافحه خود در آينده تصميمگيري نماييد، از دوستان خود راجع به روشتان در دست دادن نظرخواهي كنيد.
روش «خرد كننده انگشتان» علامت انحصاري تيپ پرخاشگر است. متأسفانه، هيچ راه مؤثري براي برطرف كردن آن وجود ندارد. مگر توهين كلامي يا يك حركت فيزيكي مانند كوبيدن مشت به بيني طرف!
روش «دست سفت و كشيده» نيز همانند روش فشار آوردن با كف دست رو به پايين، معمولاً توسط افراد پرخاشگر استفاده ميشود كه هدف اصلي آن حفظ فاصله و جلوگيري از ورود شما به حريم خصوصي (صميمي) آغاز كننده مصافحه است. اين روش، همچنين توسط افرادي كه در روستا بزرگ شدهاند و حريم خصوصي بزرگتري دارند، جهت حمايت از اين حريم استفاده ميكنند. روستاييان البته، هنگام دست دادن به اين روش معمولاً به سمت جلو خم ميشوند، يا حتي روي يك پا ميايستند.