رفتار معلم و سرزندگی دانش آموزان
یادگیری دانش آموزان تا اندازه ی زیادی، منوط به حضور واقعی آن ها در کلاس درس است. به این معنی که در رویای روزانه نباشند و توجه و تمرکز آن ها، معطوف به معلم باشد. برای این کار، معلم باید بتواند در آن ها شور و اشتیاق یادگیری را ایجاد کند و بدون وجود شور و اشتیاق در خود معلم، امکان انتقال آن به دانش آموزان وجود ندارد.
دانش آموزان برای این که انگیزه ی درونی نسبت به درس داشته باشند، باید از محتوای آن لذت ببرند، به همین دلیل معلم باید بتواند به صورتی دل پذیر، محتوای درس را ارائه کند. انگیزش درونی نسبت به یک فعالیت، به دلیل ماهیت لذت بخش آن تکلیف است؛ حتی اگر پاداش های بیرونی و تقویت برای فرد وجود نداشته باشد. انگیزش درونی نسبت به آموزش و یادگیری، در کلام معلمان بزرگی از قبیل روسو و دیویی دیده می شود.
دو متغیر مفهومی مهم، بر انگیزش درونی تأثیر می گذارند، یکی انگیزه ی تعیین شده توسط خود می باشد که، نشان دهنده ی انتخاب توسط آزمودنی است و نیز مواد آموزشی که برای فرد معنی دار بوده و بنابراین در وی انگیزش درونی نسبت به خود ایجاد می کنند. متغیر مهم دوم، ارتقاء شایستگی ادراک شده از طریق دادن بازخورد مثبت و سطوح چالشی بهینه است. هرگاه معلم دروس خویش را به صورتی معنی دار عرضه کند و نیز دانش آموز انتخاب های خویش را با اهمیت دیده و دیدگاه خود را در محتوای کلاس تعیین کننده ببیند و نیز مطالب، به گونه ای عرضه شوند که از سطح توانایی وی خیلی فراتر یا فروتر نبوده و برای وی چالش انگیز باشد؛ همچنین وقتی پس از ارائه ی پاسخ های مناسب، بازخورد مثبتی از معلم دریافت کند، در آن صورت، انگیزش درونی وی افزایش خواهد یافت.
یک نظریه ی ضمنی در تعلیم و تربیت، این است که انگیزش درونی به صورت تعاملی و بین فردی است که در ضرب المثل ها و فرهنگ های گوناگون بازتاب یافته است، بر مبنای آن، هرگاه معلم انگیزش درونی به درس داشته باشد، می تواند این انگیزش را در دانش آموزان خود به وجود آورد.
بنابراین، اشتیاق معلمان به شور و شوق دانش آموزان تبدیل می شود و می تواند از معلم به دانش آموزان انتقال یابد؛ دانش آموزانی که تصور کنند معلم آن ها برای آموزش داوطلب شده است، بیش تر از دانش آموزانی انگیزش درونی نسبت به درس دارند که تصور کنند، معلم به دلیل پولی که به وی پرداخته می شود به آن ها تدریس می کند؛ به عبارت دیگر، معلم به صورت مدلی است که متغیرهای روان شناختی از طریق وی در دانش آموزان درونی می گردد.
رابطه ی شور و شوق معلم با اثربخشی وی، در پژوهش های متعدد دیده شده است؛ مثلاً تأثیر آن بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان، عملکرد در آزمون، یادآوری انجام تکالیف درسی، درجه بندی اثربخشی معلم، نگرش دانش آموزان به یادگیری و ... با توجه به این که انگیزش درونی، باید معطوف به درون دانش آموزان باشد تأثیرگذاری شورمندی و اشتیاق معلم، که یک محرک بیرونی است، تا حدودی شگفت آور به نظر می رسد.
در مقاله ی حاضر، علاوه بر انگیزش درونی، تأثیر رفتارهای معلم بر سر زندگی دانش آموزان نیز بررسی شده است. سرزندگی را می توان، سنجش تجربی انرژی روانی دانست که از زمان فروید، مطرح بوده است. پژوهش های اخیر، وجود رابطه ی بین سرزندگی و بهداشت روانی و نیز پیامدهای رشدی دیگر را نشان داده اند.
اشتیاق و سرزندگی، به لحاظ مفهومی، با یک دیگر شباهت دارند، با این تفاوت که تظاهر رفتاری انرژی روانی در شورمندی و اشتیاق، و تظاهر ذهنی آن در سر زندگی است.
بحث و نتیجه گیری
پژوهش ها نشان داد که اشتیاق معلمان با انگیزش درونی دانش آموزان و سرزندگی آن ها بیش از بقیه رفتارهای معلم ارتباط دارد. به عبارت دیگر معلمی که به سبک پویا، مطالب خویش را با اشتیاق عرضه می دارد، جو کلاس خویش را متحول ساخته و دانش آموزان وی گزارش بیشتری از انگیزش درونی نسبت به مطالب درسی داشته و نیز انرژی بالاتری در کلاس درس را گزارش می کنند.
نکته بسیار شگفت انگیز در پژوهش ها تأثیر بازخورد شایستگی به دانش آموزان بر انگیزش درونی است. به این ترتیب می توان نتیجه گیری کرد که ، دانش آموزان با انگیزش درونی بالا سبب می شوند که در معلمان آن ها شور و شوق بیشتری پدید آید. به علاوه دانش آموزانی که انگیزش درونی اندکی در کلاس درس دارند، شور و اشتیاق معلم را فرونشانده و در او یأس و دلمردگی ایجاد می کنند.
هم چنین، روانشناسان تربیتی معتقدند که معلمان باید همه تلاش خود را برای به حداقل رساندن اضطراب و شکست و به حداکثر رساندن حس ابداع و خلاقیت و ایجاد مفهومی مثبت از خود به کار گیرند، از هدف ها و حقایقی که نیازمند تلاش ولی قابل دسترسی اند، استفاده کنند، میل به پیشرفت را در دانش آموزان ، و هم چنین یادگیری برای یادگیری را تشویق کنند.نیروهای مدرسه (معلم، مدیر، مشاور و...) عوامل مؤثر در تعیین جهت گیری های انگیزشی دانش آموزان هستند، در تعیین جهت گیری انگیزشی دانش آموزان، باید به ویژگی های شخصیتی آن ها نیز توجه نمود.