زاغکی قالب پنیری دید (ورژن جدید)زاغکی قالب پنیری دیداز همان پاستوریزه های سفید !پس به دندان گرفت و پر وا کردروی شاخ چنار مأوا کرداتفاقا ازان محل روباهمی گذشت و شد از پنیر آگاهگفت : اینجا شده فشن تی وی !چه ویوئی ! چه پرسپکتیوی !محشری در تناسب اندامکشته تیپ توست خاص و عوام !دارم ام پی تریّ ِ آوازتشاهکار شبیه اعجازتولی اینها کفاف ما ندهدلطف اجرای زنده را ندهدای به آواز شهره در دنیایک دهن میهمان بکن ما را !زاغ، بی وقفه قورت داد پنیر !آن همه حیله کرد بی تاثیرگفت کوتاه کن سخن لطفا !پاس کردم کلاس دوم من !