-
ببخشید و دریافت کنید. شما از جایی دریافت می کنیدکه امروز حتی گمانش را هم نمی بردی. چون خدا وقتی بنده ای را دوست دارد از جایی به او می دهد که او فکر ش را هم نمی کند.
شما تا کنون چند کتاب خوانده اید؟ حتما یک کتاب خوانده اید که دست کم یک نکته مثبت برای شما داشته باشد. آیا به این فکر افتاده اید که از نویسنده مترجم یا حتی ناشر آن تشکر کنید؟
تشکر، فضای انرژی شما را وسیع تر می کند.روحیه مثبتی به شما می دهد و روحیه مثبت و انگیزه بیشتری به طرف مقابل می دهد. تشکر یکی از کارهای بسیار خداپسندانه است، یکی از صدقه های بسیار محکم است.
شما باید راه بروید و از اطرافیان تشکر کنید. از فروشنده ای که به شما کالای مفیدی می فروشد، از کسی که به شما چیزی را معرفی می کند تشکر کنید. از همسرتان تشکر کنید. فقط به خاطر این که هست از او تشکر کنید.
تشکر کردن از مردم بالاترین درجه تشکر است یعنی حتی شکر گذاری از خداوند درمرحله بعد قرار میگیرد.
شکرگذارترین مردم نرد خدا آن کسی است که از مردم تشکر می کند.
ممکن است بگویید که من مدتهاست اهل صدقه هستم. اصلا قبل از این که این کتاب را بخوانم، صدقه می دادم. اما یادآوری می کنم شما صدقه را به معنای کوچک کمک مالی به تهیدستان می دانید. اگر نگاهی خشم آلود به پدر کنید، اما به فقیری هم کمک کنید، مطمئنا اهل بارش نیستید باید یادتان باشد که پیامبر فرمود صدقه را اول ازخود و خاواده خود شروع کن.
یک بار تصمیم گرفتم همه لباسهای نوی خود را که خیلی وقت بود نمیپوشیدم به عنوان صدقه برای کمک به کساین که به آنها نیاز دارند بدهم. همه را در یک پلاستیک گذاشتم و در گوشه ای از خانه قرار دادم که به این افراد بدهم. ضمن این که منتظر بودم لباس نویی دیگر برایم برسد. اما چند روزی گذشت و چنین نشد. از خودم پرسیدم:"کجای کار من غلط بود؟"
یادتان باشد که اگر یک الگویی برای عده ای کار می کند اما برای شما کار نمی کند، باید به دنبال ایرادهایی بگردید که در آن کار متوجه شما بوده، چون یک نفر این کار را کرده و نتیجه گرفته است.
من هم آن روز که لطف الهی را در مورد خودم در آن زمینه خاص ندیدم، با خود فکر کردم که چه چیز مانع لطف الهی در این مورد شد؟ و متوجه نکاتی شدم.
اولا من لباسها را در یک پلاستیک جمع کرده بودم تا ببخشم اما هنوز نبخشیده بودم. این را برای کسانی می گویم که چیزی را می بخشند اما ذهنا آن را نمی بخشند. حال این بخشش از هر نوعی که باشد کمک، هدیه، سوغات، کمک مالی و ...مثلا سوال می کنند اون که ما پارسال برای شم چشم روشنی آوردیم خوب بود؟ و ..
صدقه از سه دیدگاه بیان می شود: عده زیادی صدقه را از سر معامله می دهند، بله درست است که در قانون مندی طبیعت هر جقدر بدهید می گیرید. این سنت خدا و قانون طبیعت است. اما چه بهتر که از سر گرفتن چیزی را نبخشید. البته رحمت خداوندی آنقدر زیاد است که اگر صدقه را این گونه بدهید باز بدون پاداش نخواهد بود. اما چنین انگیزه ای برای دادن صدقه، خود مانع جذب موهبت های افزون است. چرا که نوعی وابستگی در شما پیش آمده که صدقه بدهم تا به این وسیله بیشتر بگیرم.
عده ای دیگر صدقه را از سر ترس می دهند. ترس از حوادث آسمانی، ترس از 70 بلا، ترس از چشم زخم و ...
نه این که اینها اشتباه است. به هیچ عنوان. لطف الهی آنقدر بیکران و بی انتها است که حتی بارش از سر ترس هم بی پاسخ نمی ماند. اما یادتان باشد در پیشگاه الهی و در قانونمندی طبیعت، پاداش هر عمل نیکی ، به نیت درونی پشت آن وابسته است.
ولی عده ای دیگر صدقه را از سر عشق می دهند. این برترین نوع بارش است. می بارند بی هیچ واهمه ای،ترسی، توقعی ، انتظاری. از این که می بارند و از این که می بخشند لذت می برندريال به شوق می آیند، احساس خوبی می کنند. لبخندی بر لبانشان می نشیند و انرژی می گیرند. صدقه واقعی همین است. بارش از سر عشق.
برچسب برای این موضوع
مجوز های ارسال و ویرایش
- شما نمی توانید موضوع جدید ارسال کنید
- شما نمی توانید به پست ها پاسخ دهید
- شما strong>نمی توانید فایل پیوست ضمیمه کنید
- شما نمی توانید پست های خود را ویرایش کنید
-
قوانین انجمن