این واژه در لغت به معناي رسانيدن (نامه يا پيام) و ايصال آمده است. و در اصطلاح به معنی مطلع ساختن مخاطب از مفاد ورقه قضايي طبق تشريفات قانوني است.
مدير دفتر دادگاه دادخواست را جهت صدور دستور مقتضي به دادگاه ارسال ميدارد تا وقت دادرسي تعيين گردد. منشي دادگاه نيز پس از تعيين وقت پرونده را به دفتر دادگاه میفرستد. دفتر دادگاه در اخطاري كه در دو نسخه صادر ميكند وقت دادرسي،دادگاه ودر صورت لزوم، شعبهاي را كه دادرسي در آن انجام ميشود مشخص وجهت ابلاغ به مأمور ابلاغ (يا واحد ابلاغ) ميرساند.
اقسام ابلاغ
ابلاغ واقعي:
ورقه قضايي، طبق تشريفات قانوني به شخص مخاطب (در مورد اشخاص حقيقي)،يا به شخصي كه صلاحيت وصول ورقه را دارد (در مورد اشخاص حقوقي مثل شركتها) ويا وكيل قانونی آنها تحويل ورسيد دریافت می گردد ومراتب به دادگاه گزارش می شود.اين ابلاغ ميتواند در غير محل اقامت صورت گيرد اما مخاطب ميتواند از گرفتن ابلاغ خودداري كند که ابلاغ محسوب نميشود.
ابلاغ قانوني:
هرگاه مأمور ابلاغ نتواند اوراق را به شخص خوانده برساند بايد در نشاني تعيين شده به يكي از بستگان يا خادمان او كه سن ووضعيت ظاهري او برايفهم اهميت آن كافي است، ابلاغ نماید.اين ابلاغ حتماً بايد در محل اقامت مخاطب باشد.
اگر ابلاغ به صورت واقعي انجام گيرد اعتبار مطلق دارد ونميتوان آن را بياعتبار تلقي كرد مگر جعلي بودن آن ثابت شود.
مأمورين ابلاغ:
1. مأموريني كه مستقيماً كارشان مربوط به واحد قضايي است ومعمولاً امر ابلاغ را در حوزه شهر تا مسافت معيني انجام ميدهند.
2. مأموريني كه به صورت يكي از وظايف قانونی ابلاغ را انجام ميدهند.مثل مأمورين انتظامي،بخشداري،رئيس شورای روستا و..
اعتبار ابلاغ:
اگر وظيفه ابلاغ را اشخاص ديگري انجام دهند يا مأمور به ديگري واگذار كند ابلاغِ انجام گرفته معتبر نخواهد بود.
مأمور ابلاغ بايد حداكثر ظرف دو روز اوراق را تسليم مخاطب كند ودر برگ ديگر اخطاريه رسيددریافت کند ودر صورت امتناع خوانده از گرفتن اوراق،امتناع او را در برگ اخطاريه قيد واعاده كند.
اگر طرف دعوا چند نفر باشند تاريخ ابلاغ ودر نتيجه مبدأ مهلت تجديدنظر خواهي از روز ابلاغ به نفر آخر محسوب ميشود. اين حكم در مورد تعدد وكيل نيز وجود دارد.
موارد ابلاغ قانوني
1.خودداري طرف از دريافت اوراق: در اين صورت مأمور مراتب را در برگ ابلاغنامه قيد كرده، اوراق را به دفتر دادگاه عودت ميدهد.
2.ابلاغ به فردي از بستگان مخاطب: اگر مأمور مخاطب اوراق را در نشاني تعيين شده پيدا نكند، اوراق به يكي از بستگان يا خادمان موجود در محل تحويل مي گردد.
3.ابلاغ با خودداري يا غيبت مخاطب يا بستگان: مطابق ماده 70 قانون آئين دادرسي مدني در چنين مواردي،مأمورِ ابلاغ اين موضوع را در نسخ اخطاريه قيدنموده نسخه دوم را به نشاني تعيين شده الصاق مينماید.
4.ابلاغ به اشخاص مقيم خارج از كشور:كه بوسيلۀ مأموران كنسولي يا سياسي ايران انجام ميشود ودر غیر این صورت،وزارت امور خارجه به هر طريق ممکن این وظیفه را انجام ميدهد. (ماده 71 قانون آئين دادرسي مدني).
5.ابلاغ به خواندگان غير محصور: در دعاوي راجع به اهالي معين اعم از روستا،شهر يا بخشي از کلان شهرها علاوه بر يك نوبت آگهي در يكي از روزنامههاي كثيرالانتشار،يك نسخه از دادخواست به شخص يا اشخاصي كه خواهان آنها را معارض خود معرفي ميكند ابلاغ ميشود.
6.ابلاغ به ادارات دولتي وعمومي:در این صورت اوراق اخطاریه به رئيس دفتر يا قائم مقام او ابلاغ ميشود.
7.ابلاغ به اشخاص حقوقي (غير دولتي): دادخواست وضمائم آن به مدير يا قائم مقام ويا دارنده حق امضاء ودر غیر این صورت به مسئول دفتر مؤسسه ابلاغ خواهد شد.
8.ابلاغ خارج از حوزه دادگاه: اگر خوانده در حوزه دادگاه ديگري باشد ابلاغ توسط دفتر دادگاه به هر وسيله ممكن انجام ميگيرد واگر در محل اقامت خوانده دادگاهي نباشد توسط مأمورين انتظامي يا بخشداري يا شوراي اسلامي محل ويا پست صورت ميگيرد.
9.ابلاغ با مجهول بودن آدرس خوانده: اگر نشاني خوانده مجهول باشد بنا به درخواست خواهان ودستور دادگاه مفاد دادخواست يك بار در يكي از روزنامههاي كثيرالانتشار آگهي میشود.تاريخ انتشار آگهي تا جلسه رسيدگي نبايد كمتر از يك ماه باشد.اگر نشاني داده شده توسط خواهان اشتباه باشد، اوراق به خواهان اعاده ميشود تا او درمدت قانونی 10 روز نشاني خوانده را اصلاح کند و الا قرار رد دادخواست توسط مدير دفتر صادر ميشود مگر اينكه خواهان، خواستار ابلاغ دادخواست بوسيله نشر آگهي شود.