گاهی اوقات بعد از بر هم خوردن رابطه، فرد خیانت دیده در رابطه جدیدش تصمیم میگیرد به طرفش خیانت کند چون احساس میکند ممکن است که این شخص نیز همان رفتار نفر قبل را در مقابلش در پیش بگیرد و می خواهد به نوعی پیش دستی نماید. اختلالات عاطفی و حس بدبینی و عدم اعتماد به دیگران نیز میتواند دلیل بر این عمل باشد. فرد خیانت دیده ممکن است تصور کند که همه افراد مانند فردی هستند که به او خیانت کرده و این حس بدبینی انگیزه انتقام جویی از افراد بیگناه را شدت می بخشد. در این مورد نیز باید دانست که انتقام بی دلیل هیچ پایه و اساس منطقی نداشته و به هیچ عنوان زخمهای کهنه را التیام نخواهد بخشید.
عدم پذیرش:
گاهی فرد از طرف کسی که به وی علاقه مند است پس زده میشود و بطور مکرر مورد عدم پذیرش او قرار میگیرد. معمولاً اشخاص تمایل زیادی به کسی که ردشان میکند پیدا میکنند به این دلیل که در خود نوعی ضعف و در طرف مقابل نوعی قدرت و برتری حس می نمایند. هرچقدر چیزی دست نیافتی تر جلوه کند، برای دیگران جذاب تر و خواستنی تر میگردد. وقتی فردی مرتب از طرف مقابلش رد می شود، تماسهایش بی جواب می ماند، ابراز احساساتش با بی تفاوتی روبرو میگردد و در نهایت شکست می خورد، این فرایند بصورت گره ای ناگشودنی در ذهنش نقش می بندد و بصورت وسواس فکری در می آید. فردی که این گونه شکست عشقی را تجربه کرده و همیشه از ناتوانی خود برای بدست آورن شخص مورد علاقه اش در عذاب و مشغول ملالت خویش است، ممکن است همین رویکرد را در برابر نفرات دیگر در پیش بگیرد یعنی دقیقاً همانگونه که با وی رفتار شده، او نیز با دیگران برخورد نماید. شاید یکی از دلایلش این باشد که بخواهد انتقام بگیرد و یا آزار و اذیتهایی که در این راه دیده را بر سر دیگری فرود آورد.