قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در تدوین نهادهای حاکم از اصل تفکیک قوا به طور نسبی بهره گرفته است و علاوه بر آن توجه به ضرورت همکاری قوا، برای تأمین اهداف کلی نظام را از نظر دور نداشته است؛ لذا مراتبی از ارتباط متقابل، توأم با نظارت و مسؤولیت را بین قوای حاکم پیشبینی نموده است. در این میان بر خلاف نظامهای پارلمانی و یا ریاستی که در برخی کشورها جاری است،[1] در نظام جمهوری اسلامی هم قوه ی مقننه و هم قوهی مجریه با رأی مستقیم مردم انتخاب میشوند و این بدین معنی است که مسؤولیت هر دو قوه به تعبیری هموزن تلقی میشود؛ با این وجود بر طبق سازوکارهای پیشنهاد شدهی قانون اساسی در مییابیم که مجلس شورای اسلامی به عنوان چشم بینای ملت نسبت به قوه ی مقننه و تا حدودی قوه ی قضاییه ویژگیهای نظارتی بیشتر و مؤثرتری دارد. در این قالب رئیس جمهور و خود قوه ی مجریه نیز روابط نسبتاً وسیعی با مجلس دارند که در اینجا به آنها اشاراتی خواهیم داشت.
1. ارتباط رئیس جمهور و مجلس در امضای قوانین
بر طبق اصل 123 قانون اساسی رئیس جمهور موظف است که مصوبات مجلس یا نتایج همه پرسی را پس از طی مراحل قانونی امضاء نماید. از آنجا که رئیس جمهور عالیت رین مقام اجرایی است و تبعاً مسؤولیت اجرای قوانین و مقررات نیز به بالاترین رکن اجرا برمیگردد، لذا بر این اساس رئیس جمهور قوانین مصوب را از مجلس شورای اسلامی دریافت میکند و پس از امضاء فرمان اجرای آنرا برای دستگاههای اجرایی صادر می کند.[2] نظر برخی حقوقدانان حقوق عمومی بر این است که ظاهر اصل 123 قانون اساسی توجیهی است بر اینکه به محض ابلاغ مصوبه ی مجلس به رئیس جمهور وی مکلف است بدون تأخیر، یعنی با فوریت عرفی، قانون را امضاء کند و حق امتناع از امضاء و احیاناً درخواست تجدید نظر در قانون را ندارد.[3]
البته قانون اساسی هیچ اجباری برای رئیس جمهور در رابطه با امضای مصوبات مجلس مقرر نکرده است و از مذاکرات خبرگان تدوین قانون اساسی چنین مستفاد میشود که امضای مورد نظر صرفاً امری تشریفاتی است و رئیس جمهور نمیتواند در قانون تغییری ایجاد نماید.[4]
بعدها ماده ی 1 اصلاح قانون مدنی مصوب 14/8/70 در اجرای اصل 123 بدین شرح اصلاح گردید:
«مصوبات مجلس شورای اسلامی و نتیجه ی همه پرسی پس از طی مراحل قانونی به رئیس جمهور ابلاغ میشود. رئیس جمهور باید ظرف مدت پنج روز آنرا امضاء و به مجریان ابلاغ نماید و دستور انتشار آنرا صادر کند و روزنامه ی رسمی موظف است ظرف مدت 72 ساعت پس از ابلاغ منتشر نماید.»
به موجب تبصره ی ماده ی فوق:
«در صورت استنکاف رئیس جمهور از امضاء یا ابلاغ در مدت مذکور در این ماده به دستور رئیس مجلس شورای اسلامی روزنامه ی رسمی موظف است ظرف مدت 72 ساعت مصوبه را چاپ و نشر نماید.»
با این وصف به نظر میرسد که موضوع امضای قوانین با اشکال عملی خاصی مواجه نمیشود.[5]
2. همه پرسی
بین قوه ی مقننه و رئیس جمهور در موضوع همه پرسی نیز ارتباطی وجود دارد. این امکان وجود دارد که در برخی موارد بسیار مهم اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و امثالهم مجلس و یا حتی دولت به این نتیجه برسند که برای تحکیم موضوع، به آراء عمومی مراجعه نمایند.
قانون اساسی با وجود ذکر این مطلب در اصل 59 که: «درخواست مراجعه به آراء عمومی می باید به تصویب دوسوم مجموع نمایندگان برسد» اشارهای به مقام درخواست کننده ننموده است. اما قانون «همه پرسی در جمهوری اسلامی ایران»
مصوب 4/4/68 به این سکوت پاسخ داده و در ماده ی 36 مقرر داشته:
«همه پرسی به پیشنهاد رئیس جمهور یا یکصد نفر از نمایندگان مجلس شورای اسلامی و تصویب حداقل دوسوم مجموع نمایندگان انجام خواهد شد.»[6]
با توجه به اینکه تصویب مراجعه به آراء با مجلس شورای اسلامی و اکثریت دوسوم مجموع نمایندگان است طبعاً تشخیص مهم بودن مسائل و لزوم ارجاع آنها به آراء عمومی با مجلس شورای اسلامی است.[7] یعنی حتی با وجود پیشنهاد رئیسجمهور برای همه پرسی، مجلس مسؤول تشخیص و تأیید در این زمینه است.
3. حضور در مجلس
قانون اساسی به حق حضور رئیس جمهور و معاونان او در جلسات علنی تصریح میکند و از همین تصریح نیز میتوان نتیجه گرفت که حق حضور مزبور شامل جلسات غیرعلنی مجلس نمیشود. مگر در جلسه ی غیرعلنی که به درخواست رئیس جمهور تشکیل شده باشد که در این صورت میتوان گفت رئیس جمهور یا معاونان وی میتوانند برای ادای توضیحات لازم در آن حضور داشته باشند.[8] چرا که به موجب اصل 69 در صورتی که رعایت امنیت کشور ایجاب کند به تقاضای رئیسجمهور جلسه ی غیر علنی تشکیل میشود. حق مذکور به رئیس جمهور این امکان را میدهد که امور امنیتی کشور را که حفظ اسرار آن لازم است، با نمایندگان در میان گذارد و به حسب ضرورت امری را به نحو محرمانه به تصویب مجلس برساند.[9]
4. رأی اعتماد به دولت
وزرا پس از انتخابِ توسط رئیس جمهور، با رأی اعتماد مجلس در مقام وزارت مستقر میشوند.[10] لذا بر طبق قانون اساسی هر یک از وزیران مسؤول وظایف خویش در برابر رئیس جمهور و مجلس است.[11] از طرف دیگر وزراء تحت ریاست رئیس جمهور هیأتی به نام هیأت وزیران تشکیل میدهند که خود شخصیتی جدا از هر یک از وزیران داشته و تصمیمات وی در ادارهی امور کشور، نقشی بسیار مهم دارد. بنابراین به جاست که رئیس آن یعنی شخص رئیس جمهور در برابر مجلس نسبت به این هیأت مسؤول باشد.[12]
طبق اصل 87 در دوران تصدی رئیسجمهور در مورد مسائل مهم و مورد اختلاف، رئیس جمهور میتواند از مجلس برای هیأت وزیران تقاضای رأی اعتماد بکند. همچنین در صورتی که پس از ابراز اعتماد مجلس به دولت، نیمی از هیأت وزیران تغییر نماید رئیس جمهور باید مجدداً از مجلس شورای اسلامی برای هیأت وزیران تقاضای رأی اعتماد کند.[13] این در حالی است که معاونین و مشاورین در اختیار رئیسج مهور هستند تا هر وقت خواست منصوب نماید و یا برکنار سازد.[14]
5. توقف انتخابات
رئیس جمهور بر مبنای اصل 68 مقام پیشنهاد دهنده ی توقف انتخابات میباشد. دلیلی که در این خصوص به نظر میرسد این است که رئیس جمهور در مقام ریاست قوه ی مجریه و همچنین ریاست شورای عالی امنیت ملی، نسبت به اوضاع و احوال کشور و حالت جنگ و ناآرامی های احتمالی که مخل به برگزاری انتخابات باشد، اشراف و وقوف کامل دارد. با این وصف، چنانچه برگزاری انتخابات در یک یا چند حوزهی انتخابیه امکانپذیر نباشد، رئیس جمهور توقف انتخابات در نقاط اشغال شده یا تمامی کشور را با ذکر مدت، کتباً به مجلس شورای اسلامی جهت اخذ تصمیم پیشنهاد میکند.[15]
6. سؤال از رئیسجمهور
طبق اصل 88 در صورتی که یک چهارم نمایندگان مجلس از رئیس جمهور سؤال نمایند رئیس جمهور موظف به پاسخگویی در مجلس است. قانعک ننده نبودن پاسخ و یا حتی عدم حضور رئیس جمهور در مجلس برای پاسخگویی، اقدام دیگری را از طرف مجلس یا نمایندگان امضاءکنندهی سؤال به دنبال ندارد.[16]
در آیین نامه ی داخلی مجلس پیشبینی شده که قبل از اعلان رسمی سؤال از رئیس جمهور باید موضوع به کمیسیون تخصصی ارجاع شود؛ کمیسیون با حضور نمایندهی معرفی شده از سوی رئیسجمهور سؤال را مورد بررسی قرار میدهد و پاسخ نمایندهی رئیسجمهور را اخذ میکند؛ اگر با گذشت یک هفته همچنان یک چهارم نمایندگان بر سؤال خود باقی بودند، رئیس مجلس در جلسه علنی سؤال را قرائت میکند.[17] تاکنون طرح سؤال از رئیس جمهور انجام نشده است.[18]
7. استیضاح رئیس جمهور
در قانون سال 1358 مسأله ی استیضاح رئیس جمهور پیش بینی نشده بود.[19]
اما بر اساس اصل 89 قانون اساسی سال 1368 مجلس میتواند رئیس جمهور را استیضاح نماید و برای استیضاح رئیس جمهور باید:
اولاً: حداقل یک سوم نمایندگان مجلس درخواست استیضاح نمایند.
ثانیاً: رئیس جمهور ظرف مدت یکماه پس از طرح استیضاح در مجلس حاضر شود و توضیح دهد.
ثالثاً: پس از انجام استیضاح، برای عدم کفایت رئیس جمهور رأی گیری شود و در صورت تحقق رأی موافق اکثریت دوسوم کل نمایندگان به عدم کفایت سیاسی رئیس جمهور مراتب جهت اجرای بند 10 اصل 110 به اطلاع رهبری برسد.
نکته اینجاست که با تصویب عدم کفایت رئیسج مهور، الزاماً رئیس جمهور معزول نمیشود بلکه این رهبری است که با در نظر گرفتن مصالح کشور، نسبت به عزل یا عدم عزل وی تصمیم گیری مینماید.[20]
[1] . برای مثال در نظامهای پارلمانی مثل کشور انگلستان حاکمیت مردم از طریق انتخاب نمایندگان مجلس جریان مییابد و و از سوی پارلمان به دستگاهها و سایر قوا، مثل قوهی مقننه منتقل میشود، یعنی پارلمان نظارت اصلی را بر عهده دارد.
قاضی، ابوالفضل، بایستههای حقوق اساسی، تهران، نشر میزان، شهریور 1386، چاپ بیست و هفتم، ص 176.
[2] . هاشمی، سید محمد؛ حقوق اساسی جمهوری اسلامی ایران، تهران، میزان، زمستان 1383، چاپ نهم، ج دوم، ص 304.
[3]. مهر پور، حسین؛ مختصر حقوق اساسی جمهوری اسلامی ایران، تهران، دادگستر، زمستان 1387، چاپ اول، ص 213.
[4]. هاشمی، سید محمد؛ پیشین، ص 153 و 154. همچنین ر ک: طباطبایی مؤتمنی، منوچهر، حقوق اداری، تهران، انتشارات سمت، ، زمستان 1381، چاپ هشتم، ص 22.
[5] . هاشمی، سید محمد؛ پیشین، ص 155.
[6]. همان، ص 305. [6]
[7]. مهر پور، حسین؛ پیشین، ص 278.
[8]. حسنی، حسن؛ مقامات عالی قوهی مجریه در قانون اساسی ایران و فرانسه و مطالعهی تطبیقی آنها، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، تابستان 1376، چاپ دوم، ص 36 (رجوع شود به اصل 69).
[9]. مهر پور، حسین؛ پیشین، ص 307.
[10]. اصل 133.
[11]. اصل 137.
[12]. حسنی، حسن؛ پیشین، ص 39.
[13]. مهر پور، حسین؛ پیشین، ص 315.
[14]. مدنی، سید جلالالدین، حقوق اساسی و نهادهای سیاسی جمهوری اسلامی، تهران، نشر همراه، زمستان 1370، چاپ اول، ص 303.
[15]. هاشمی، سید محمد؛ پیشین، ص 306.
[16]. حسنی، حسن؛ پیشین، ص 45.
[17]. مادهی 196 آیین نامهی داخلی مجلس شورای اسلامی.
[18]. مهر پور، حسین؛ پیشین، ص 185.
[19]. همان، ص 188.
[20]. همان، ص 189.