بالا
 تعرفه تبلیغات




 دانلود نمونه سوالات نیمسال دوم 93-94 پیام نور

 دانلود نمونه سوالات آزمونهای مختلف فراگیر پیام نور

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 2 از مجموع 2

موضوع: عفو اعدام یک فوتبالیست به‌ مناسبت 22 بهمن

  1. #1
    O M I D آواتار ها
    • 15,114
    مدير بازنشسته

    عنوان کاربری
    مدير بازنشسته
    تاریخ عضویت
    Oct 2010
    راه های ارتباطی

    filish عفو اعدام یک فوتبالیست به‌ مناسبت 22 بهمن

    عفو 22 بهمن برای اكبریان فرصت مناسبی است تا از اشد مجازات رهایی یابد.....

    مهاجم سابق تیم‌های استقلال و پرسپولیس كه به جرم تولید و خریدوفروش مواد مخدر در زندان به سر می‌برد، مورد رافت اسلامی قرار می‌گیرد.

    یک منبع موثق قضایی در این رابطه گفت: «عفو 22بهمن برای اكبریان فرصت مناسبی است تا از اشد مجازات رهایی یابد. با توجه به اینكه این چهره ورزشی ابراز ندامت نموده و عرف و اصل قانون هم بر متنبه شدن مجرمین است با او برابر رافت اسلامی رفتار خواهد شد.»

    اكبریان حدود 8 ماه است كه در زندان به سر می‌برد و حتی احتمال اعدام او هم می‌رفت اما با این تفاسیر باید دید حكم جدید او كه شامل تخفیف در مجازات است، چیست.



    زندگی تفسیر سه کلمه است : خندیدن .... بخشیدن .... و فراموش کردن

    .... پس.... بخند .... ببخش .... و فراموش کن

  2. #2
    اقاقی آواتار ها
    • 1,257

    عنوان کاربری
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    Aug 2009
    محل تحصیل
    یادش بخیر ...!
    راه های ارتباطی

    پیش فرض

    مواد مخدر نبود، داروی ترک اعتیاد بود

    یک ساعت با علی اکبریان، فوتبالیست محکوم به اعدام در زندان قزل‌حصار: خدایا یک‌بار دیگر به من فرصت بده

    میرشاد ماجدی، ستار همدانی، محمد نوازی، محسن گروسی، رضا حسن‌زاده و چند نفر دیگر از هم‌بازیان

    علی اکبریان برای دیدن او به زندان قزل‌حصار رفتند.


    از مدت‌ها پیش حرف‌هایی درباره یک فوتبالیست در بند، زبان به زبان در جامعه ورزش نقل می‌شد. دیروز



    جمعی از همبازیان این بازیکن، متشکل از میرشاد ماجدی، ستار همدانی، محمد نوازی، محسن گروسی،



    رضا حسن‌زاده، احمد حیدرخان، علی عشوری، مجید علیان و هاشم حیدری به دیدارش رفتند. همه در اتاقی


    دور یک میز نشسته و به هم خیره شده بودند. یکی گفت: «از بند 2 تا اینجا راه زیادی است باید با ماشین



    بیاید.»


    پس از 15 دقیقه، در باز شد و علی اکبریان با یک تی‌شرت و شلوار مشکی وارد اتاق شد. وقتی همه دوستان


    قدیمی‌اش را یک‌جا دید، برای چند لحظه شوکه شد.


    وقتی روی یک صندلی قرار گرفت، قبل از هر چیزی صورتش را با دست‌هایش پوشاند، سر به روی میز گذاشت



    و تا دلش خواست، گریه کرد.


    هیچ‌کس نمی‌دانست چه بگوید و چطور او را از این حالت نجات دهد. ستار همدانی گفت: «علی سرت را بالا



    نگهدار، همه آدم‌ها اشتباه می‌کنند.» علی اشک‌هایش را پاک کرد و زیرلب از همه تشکر کرد.


    یک به یک را نگاه کرد و گفت: شرمنده حضور شما هستم. از شما خجالت می‌کشم.


    یکی پرسید: «چطور شد که کار تو به اینجا کشید؟ ماجرا چیست؟»


    علی اکبریان گفت: «من یک داروی ترک اعتیاد را از کسی گرفتم تا به یک نفر دیگر برسانم و طرف موتور دزدی



    سوار بوده و مأموران به او مشکوک شده بودند. او به در خانه ما آمد و در زمان برخورد ما، مأمورین سر رسیدند



    و آن داروی ترک اعتیاد را گرفتند. همین و همین. الان هم امیدوارم این دارو را تجزیه کنند و معلوم شود که



    آنطوری که می‌گویند و در پرونده آمده، نباشد.»


    یک نفر دیگر از هم‌بازیان او پرسی: «چند وقت است اینجا هستی؟» اکبریان گفت: «از اوایل برج دو دستگیر



    شدم و 3/3 به قزل‌حصار آمدم. رسیدگی و برخورد تمامی عوامل زندان با من خوب و مناسب بود. راستش را



    بخواهید، من از همه اینها خجالت می‌کشم. به خاطر بچه‌ام نیوشا که سه سال دارد، به خاطر همسر جوانم



    که گناهی ندارد و به خاطر شما دوستان و رفقا که در این مدت من را فراموش نکرده‌اید. من به خودم، به



    خانواده‌ام و به اسم و رسم فوتبالی‌ام بد کردم. در این مدت خیلی فکر کردم، خیلی با خودم کلنجار رفتم،



    روزگار بدی را پشت سر گذاشته‌ام و الان پشیمانم. خدا را شکر، در این مدت پاک شده‌ام. از خدا خواسته‌ام



    فقط یک‌بار دیگر به من فرصت بدهد تا به یک زندگی پاک و به دور از این پلیدی‌ها برگردم. اگر بیرون آمدم، شما



    دوستان نباید مرا تنها بگذارید.»


    ستار همدانی او را دلداری داد و گفت: «امیدوارم که ما بتوانیم اگر حقی داری، زنده کنیم و یک جوری تو را نجات بدهیم.»


    میرشاد ماجدی، از او خواست تا تقاضای رسیدگی خودش را به شکل کتبی اعلام کند.


    علی عشوری تأکید داشت که کار او قابل تخفیف است و امیدواریم با همکاری دوستان و آشنایان بتوانیم در



    جهت رهایی او از این مصیبت، یاری‌اش کنیم.


    علی عشوری، ادامه داد که با خانواده اکبریان در ارتباط است و می‌تواند در این رابطه کمک‌هایی را ارائه دهد.


    قرار بود یک بازی دوستانه نیز برگزار شود که به علت تعمیر زمین چمن زندان به وقت دیگری موکول شد.
    ♥در ﺑﮯ کراﻧﮧ زندﮔﮯ،جاﮰ ﮐﮧمن هستم ، ﮬﻤﮧ چیز کامل، ﺑﮯ نقص و عاﻟﮯ است و با این ﮬﻤﮧ، زند ﮔﮯ همواره در تغییر است ♥

برچسب برای این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمی توانید موضوع جدید ارسال کنید
  • شما نمی توانید به پست ها پاسخ دهید
  • شما نمی توانید فایل پیوست ضمیمه کنید
  • شما نمی توانید پست های خود را ویرایش کنید
  •