-
-
-
-
-
-
-
-
بلوك لــــوت:
بلوك لوت سرزميني است كشيده با روند شمالي – جنوبي كه از فرورفتگي جازموريان در جنوب تا گناباد در شمال به طول بيش از 800 كيلومتر و عرض متوسط 250-200 كيلومتر ادامه دارد. مرز شرقي منطقه لوت گسل نهبندان و مرز غربي آن را گسل ناي بند تشكيل ميدهد. اين منطقه ساختاري، در شمال توسط گسل بزرگ كوير(درونه) و در جنوب نيز بوسيله فرورفتگي جازموريان محــدود مي شود. در قسمت شمال بوسيله كوههاي شتري به دو قسمت كاملاً مشخص تفكيك شده است و به احتمال قوي كوههاي شتري در امتداد منطقه زميـــن ساخت پركامبرين قرار دارد كه امتداد آن با يك جهت شناخته شده قديمي در عمان تحت عنوان Oman trend مطابقت دارد.
آغاز پيدايش كوههاي شتري در ترياس بالا – لياس بوده كه بالا آمده و در نتيجه بلوك طبس در غرب و دنباله بلوك اصلي لوت در شرق آن ايجاد شده است.
چينه شناســــــي:
در بلوك اصلي لوت از دوران پالئوزوئيك فقط سنگ آهكهاي پرمين در بعضي نقاط بيرون زدگي دارند و سنگهاي رسوبي مربوط به رسوبات كم عمق و تخريبي دوران مزوزوئيك(سازندهاي شيرگشت، پادها، سردر، جمال، شتري و ...) نيز به مقدار كم در اين بلوك يافت مي شود و سطح آن از رسوبات خشكي نئوژن – كواترنري پوشيده شده است. ولي در غرب آن در بلوك طبس حوضه رسوبي ترياس تا كرتاسه تشكيل شده كه ضخامت رسوبات آن به 6000 متر مي رسد. در شرق كوههاي شتري ضخامت رسوبات مزوزوئيك چندان زياد نيست؛ در صورتي كه ضخامت رسوبات آتشفشاني سنوزوئيك به بيش از 2000 تا 3000 متر مي رسد.
ماگماتيسم و متامورفيسم:
در شرق لوت بقايايي از يك اقيانوس كه بين لوت و افغانستان قرار داشته مشاهده مي شود كه فرورانش پوسته اقيانوسي در اين منطقه همراه با تشكيل رخساره شيست آبي و سنگهاي كالك آلكالن بصورت آندزيت – ريوداسيت انجام شده است. همچنين فعاليتهاي آتشفشاني جوان با تركيب بازالتي در حاشيه شرقي بلوك لوت اهميت زيادي دارند. تحت تاثير فاز تكتونيكي كيمرين پيشين دگرگوني شديد در ناحيه ده سلم – چاه داشي ملاحظه مي شود كه به نام كمپلكس دگرگوني ده سلم شناخته مي شود. اين كمپلكس دگرگوني شامل سازندهاي رسوبي سردر و جمال است كه تا حد رخساره آمفيبوليت دگرگون شده اند. در طول زمان ژوراسيك مياني و تحت تاُثير فاز كميرين پسين موجب بروز دگرگوني ناحيه اي ضعيف و فعاليت ماگماتيسم گسترده اي در اين ناحيه شده است. توده هاي گرانيتي، گرانوديوريتي سرخ كوه، شاهكوه، كوه بيدمشك و باتوليت گرانيتي بزمان از جمله مظاهر اين ماگماتيسم مي باشد. در طي فاز زمين ساختي لاراميد توده هاي نفوذي همانند گاز و بجستان در منطقه طبس جايگزين شده است و سبب فعاليت آتشفشاني و دگرگوني هاي خفيف در آميزههاي رنگين گرديده است. طي فاز زمين ساختي پيرنه سنگهاي آتشفشاني كه بطورعمده داراي تركيب حد واسط با ماهيت شوشونيتي هستند يافت مي شوند . همچنين توده هاي پراكنده اي از جنس گرانيت، گرانوديوريت و ديوريت(همانند ده سلم كودكان، خور و ...) در قسمتهاي مختلف لوت ظاهر شده اند. طي فاز تكتونيكي آتيكان زمينه براي فورانهاي آتشفشاني در نقاط مختلف لوت از جمله بزمان طي زمان كواترنر فراهم آمده است.
كاني زايــــــي:
انواع ذخاير كروميت و كانسارهاي باارزش آزبست و منيزيت در افيوليتهاي منطقه شناسايي گرديده و با جايگزيني تودههاي نفوذي از قبيل گاز و سرخ كوه و شاهكوه و ... كاني زايي مس پورفيري و مس از نوع پراكنده و كانه زايي قلع – تنگستن و توريم- مس و طلا گزارش شده است. سنگهاي آتشفشاني مربوط به فاز زمين ساختي پيرنه اي در داخل شكستگي هاي خود كانسارهاي رگه اي با اهميتي چون قلعه چاه (Sb – Pb – Zn) سه چنگي - حوض رئيس (Pb-Zn-Cu) چاه نقره (Pb-Zn) و قلعه زري (Cu-Pb-Zn-Ag-Au) را جاي داده اند.
-
ايران مركزي :
ايران مركزي به شكل مثلثي است كه از شرق به بلوك لوت، از شمال به رشته كوههاي البرز و از جنوب به منطقه سنندج – سيرجان محدود مي شود. آذربايجان در شمال شرق ايران مركزي قرار گرفته است. اين واحد زمين ساختي پيكره اصلي و مياني فلات ايران را پديد آورده و فزون بر اينكه خود بعنوان يك واحد ساختاري عمده بشمار مي آيد در بردارنده شماري زير مجموعه ساختاري از نظر تكتونيكي و متالوژني است. از اينرو با توجه به تنوع واحدهاي تكتونيكي، سنگ شناسي و سرگذشتي كه از پركامبرين تا عهد حاضر بطور تقريباً مستمر گذرانده اســــــت مي توان شاهد فرآيندهاي مختلف متالوژني و در نتيجه كانيسازيهاي گوناگون در مقياس هاي مختلف باشيم. رديف بسيار ضخيمي از سنگهاي دگرگوني، رسوبي، ولكانيكي و رخساره هاي گوناگون سنگهاي آذرين دروني از پركامبرين تا عهد حاضر در اين فلات پهناور نمايان شده است.
چينه شناسي :
در تمام مدت دوران پالئوزوئيك اين منطقه وضعي مشابه با ساير قسمتهاي ايران داشته است، بطوري كه يك حالت پلاتفرمي در آن حكمفرما بوده و كوير بزرگ و فرورفتگي ايران مركزي احتمالاً حوضه وسيع كم عمقي را تشكيل مي داده است. پس از رسوبگذاري پرمين مياني يك دوره فرسايش طولاني بر ايران چيره گشته كه حاصل آن نهشت رسوبات آواري و قرمز رنگ در زمان ترياس زيرين(سازند سرخ شيل) بوده و در دوران مزوزوئيك و همچنين در سنوزوئيك، ايران مركزي از نظر زمين ساختي منطقه پرتحركي بوده است، چنانكه علاوه بر چندين دگرشيبي كاملاً مشخص، فعاليت ماگمايي بصورت سنگهاي آتشفشاني و توده هاي گرانيتي نفوذي نيز در آن ديده مي شود.
جايگاه تكتونيكي :
به نظر اشتوكلين چين خوردگي اصلي ايران مركزي با فاز كوهزايي آلپي در ارتباط است؛ به طوري كه پنج فاز اصلي چين خوردگي آلپ در ترياس – لياس، اوايل كرتاسه، اواسط و اواخر دوران سنوزوئيك در اين منطقه مشاهده شده است. روند عمومي چين خوردگي ها يكنواخت نيست، بلكه در شمال روند شرقي – غربي دارد. در شرق به موازات بلوك لوت (شمالي – جنوبي) و در جنوب غربي به موازات منطقه سنندج – سيرجان(شمال غرب – جنوب شرق) است. بخش مياني ايران مركزي را شكستگيهاي متعدد با جهات مختلف بصورت مشبك در آورده و قطعات شكسته نسبت به هم حركاتي داشتهاند و در نتيجه بالا آمدگيها و فرورفتگيها، حوضه متفاوتي بوجود آمده است.
كاني زايي :
ذخاير آهن، مس، سرب و روي، طلا، منگنز(تيپ هاي رگه اي و لايه اي)، آنتيموان، كروميت، فسفات(تيپهاي آذرين و رسوبي)، عناصر كمياب، بر، سولفات سديم، پتاس، ذغال سنگ، باريت، زئوليت، سيليس، بنتونيت، فلوريت، نمك، گچ، سلستين، انواع سنگهاي تزئيني و دولوميت از عمده ذخاير قابل ملاحظه اي هستند كه در اين واحد زمين ساختي در اندازه و ابعاد مختلف شناخته شده و در حال حاضر اكثراً در دست استخراج و بهره برداري مي باشند.
مهمترين ذخاير آهن(عمدتاً تيپ ماگمايي) سرب و روي با سنگ ميزبان كربناته، ذخاير سرب و روي تيپ استراتيفورم، منگنز، فسفات آذرين بهمراه عناصر كمياب در ايالت متالوژني منطقه بافق، ذغالسنگ و رسهاي نسوز با ذخاير قابل ملاحظه در ايالت متالوژني طبس، انواع ذخاير مس و سرب و روي، طلا و قلع و تنگستن، كانيهاي خانواده سيليمانيت در ايالت متالوژني طبس‚ انواع ذخاير مس و سرب و روي، طلا، قلع و تنگستن، كانيهاي خانواده سيلمانيت در ايالت متالوژني بلوك لوت، كروميت، بر، مس، زئوليت، طلا، آنتيموان، منگنز در ايالت متالوژني منطقه كاشمر – سبزوار در مقياسهاي اقتصادي و داشتن قابليت كار، ذخاير قابل ملاحظه اي را پديد آورده اند. معادن سنگ آهن(چغارت، چادر ملو و ...)، فسفات آذرين بهمراه عناصر نادر خاكي (اسفوردي، گزستان)، منگنز، سرب و روي(كوشك، مهدي آباد و نخلك) در منطقه بافق ذخاير ذغالسنگ و نسوزهاي منطقه طبس، ذخاير منگنز منطقه انارك، معدن مس طلا دار قلعه زري، سرب و روي سه چنگي، كانيهاي خانواده سيليمانيت منطقه ده سلم و سرتل، از جمله اين ذخاير هستند.
-
زون سنندج – سيرجان:
اين زون در جنوب و جنوب باختري ايران مركزي و شمال خاوري زون زاگرس قرار گرفته است. در شمال و شمال باختري، توسط فروافتادگيهايي مانند درياچه اروميه، توزلوگل، گاوخوني و گسلهايي مانند گسل شهر بابك و گسل آباده از ايران مركزي و در جنوب باختري توسط راندگي اصلي زاگرس، از زاگرس جدا مي شود. از ويژگيهاي شاخص اين زون وجود حجمهاي سترگ سنگهاي ماگمايي و دگرگوني با سن پالئوزوئيك و به ويژه مزوزوئيك است.
چينه شناسي :
سنگهاي قديمي اين ناحيه عبارت از سنگهاي دگرگوني با رخساره آمفيبوليت، گنيس، كيانيت، آمفيبوليت شيست و مرمر به سن پركامبرين. ولي ممكن است بخش بالايي اين رخساره ها تا پالئوزوئيك پيشين نيز ادامه داشته باشد. رسوبات بعد از پرمين در اين منطقه كم و بيش به رسوبات ايران مركزي شبيه هستند ولي در پرمين سنگهاي شيلي بيشتر است و همراه آنها سنگهاي آتشفشاني نيز تشكيــــل شده اند.
ماگماتيسم و متامورفيسم :
بطور كلي آثار فعاليتهاي ماگمايي را در اين منطقه مي توان به صورت زير خلاصه كرد:
1- گرانيت ناحيه حاجي آباد كرمان قبل از لياس.
2- توده هاي نفوذي اسيدي نواحي حاجي آباد – سيرجان، بروجرد و همدان كه اغلب به صورت گرانيت و ديوريت هستند و به شكل باتوليتهاي كوچك و بزرگ ديده مي شوند.
3- گرانيت نواحي ده سر(جنوب شرقي كوشك) و گابروي ناحيه اسفندقه كه در مجموع به ترياس نسبت داده مي شود.
4- گرانيت و ديوريت ها به فاز كوهزايي و چين خوردگي لاراميد مربوط است كه به حالت باتوليت و غيره تشكيل شده اند، مانند باتوليت الوند و نواحي مجاور چون بروجرد، اليگودرز و نوحي جنوبي سيرجان.
فعاليتهاي آتشفشاني اغلب در زمانهي قبل از سنوزوئيك رخ داده اند و نواحي مختلفي از اين منطقه را در بر مي گيرند، براي مثال سنگهاي آتشفشاني بازيك كه به سيلورين – دونين مربوط است از ناحيه حاجي آباد گزارش شده و همچنين در حاجي آباد، اقليد، گلپايگان ومريوان سنگهاي بازيك و اسيدي پرمين ديده شده است.
در دوره ژوراسيك سنگهاي آتشفشاني بازيك از نواحي اسفندقه، اقليد و توف از نواحي گلپايگان گزارش شده است. سنگهاي آتشفشاني بازيك كرتاسه در نواحي حاجي آباد، گلپايگان و سنندج گسترش زيادي دارند، ولي در ائوسن و اليگوسن اين سنگها به مقدار جزيي در ناحيه اسفندقه و حاجي آباد مشاهده مي شود. از نظر فعاليتهاي دگرگوني، منطقه سنندج - سيرجان بسيار فعال بوده است و سنگهاي دگرگوني بطور فراوان در برونزدگيهاي نواحي اسفندقه، حاجي آباد، اقليد، آباده، اصفهان، گلپايگان، اليگودرز، همدان و مريوان وجود دارد.
با توجه به فعاليتهاي كوهزايي پديده هاي دگرگوني موجود در منطقه سنندج – سيرجان را مي توان به صورت زير خلاصه كرد:
1- دگرگوني آسينيتيك(كاتانگايي): كه از رخساره هاي آمفيبوليت تشكيل شده است كه تنها در نواحي اسفندقه – گلپايگان ديده مي شود.
2- دگرگوني كالدونين: با رخساره هاي شيست سبز تا بالاي آمفيبوليت كه در نواحي اسفندقه – اقليد وجود دارد.
3- دگرگوني مربوط به فاز كيمرين پيشين كه با رخساره شيست سبز مشخص شده و با فعاليت ماگمايي همراه بوده است.
4- دگرگوني لاراميدي داراي رخساره هاي بالاي شيست سبز كه بيشتر در نواحي گلپايگان، همدان و سنندج گسترش دارد. در همين فاز دگرگوني، فشار زياد سبب شده است در سنگهاي آميزه رنگين دگرگوني رخ دهد و گلوكوفان شيست به وجود آيد.
بطور كلي مي توان گفت كه منطقه سنندج – سيرجان كمربندي از سازندهاي دگرگوني تشكيل شده است كه اصولاً در ترياس پاياني(فاز كوهزايي سيمري پيشين) شكل گرفته اند.
كاني زايـــي :
ذخاير آهن گل كهر سيرجان و هم چنين همدان – قروه (تيپ منيتيت)، ذخاير طلاي تيپ هاي موته، زرشوران و آق دره ذخاير سرب و روي در سنگهاي كربناته، ذخاير مس تيپ استراتيفورم، ذخاير تيتانومنيتيت، كانيهاي آلومينوسليكاتي(كانيهاي گروه سيليمانيت)، سيليس و ذخاير سنگهاي تزئيني(مرمر) از عمده ذخايري هستند كه در حال حاضر استخراج و در پاره اي موارد در دست فرآوري مي باشند. علاوه بر ذخاير معدني فوق الذكر اين كمربند محل بسيار مناسب براي اكتشاف ذخاير قلع و تنگستن، تيپ هاي گوناگون ذخاير طلا، موليبدن، قلع و طلاي تيپ پورفيري، كبالت، ذخاير آهن تيپ گل گهر، ذخاير طلاي آبرفتي، مونازيت، آنتيموان و انواع سنگهاي تزئيني(گرانيتها و مرمرها) مي باشد.
برچسب برای این موضوع
مجوز های ارسال و ویرایش
- شما نمی توانید موضوع جدید ارسال کنید
- شما نمی توانید به پست ها پاسخ دهید
- شما strong>نمی توانید فایل پیوست ضمیمه کنید
- شما نمی توانید پست های خود را ویرایش کنید
-
قوانین انجمن