تاريخچه ي طلا در ايران
طلا فلزي گرانبها است که در زبان هاي فارسي به زر، فرانسه به OR ، انگليسي به GOLD ، آلماني به GOLD ، ايتاليايي به ORO و عربي به ذهب معروف است.
زر از جمله فلزاتي است که از زمان هاي باستان مورد استفاده ي بشر قرار گرفته است. احتمال مي رود در ابتدا ريزه هاي براق آن در کنار رودخانه ها جلب توجه او را کرده باشد.دانشمندان عقيده دارند که تاکنون از پوسته ي زمين قريب 95000 تن طلا استخراج شده که اين مقدار از يک ميليونيم حجم موجود در پوسته ي زمين، کمتر است(ذخيره ي طلاي پوسته ي زمين را پانصد ميليونيم درصد برآورد کرده اند)
تنها در آب اقيانوس ها قريب يک ميليارد تن طلا وجود دارد. البته همه ي طلاي موجود در پوسته ي زمين قابل بهره برداري نيست. در ايران گيرشمن، در کتاب ايران از آغاز تا اسلام مي نويسد:در دوره ي مادها از معادن طلاي اطراف همدان بهره برداري مي شده است.
ويل دورانت در جلد اول کتاب مشرق زمين گاهواره ي تمدن از گفتار G.HAUART نقل مي کند:
در کوره هايي که اين قوم (مادها) براي سکونت خود انتخاب کرده بودند مس، آهن، طلا، نقره، سنگ مرمر و سنگ هاي گرانبها به دست آوردند.از گفتار استرابون جغرافي نويس يوناني نقل شده که در ايران، طلا، نقره، مس،آهن،سرب و زرنيخ استخراج مي شده و بيشتر از ناحيه ي کرمان به دست مي آمده است.
در دوره ي ساسانيان نمايندگان چين که بين سال هاي 455 و 531 ميلادي به دربار ايران رفت و آمد داشته اند مي نويسند:
در تيسفون پايتخت ساساني محصولات طبيعي عبارتست از طلا، نقره، مرجان، عنبر، مرواريد و اشياء زجاجي- بلور، آهن، مس، شنگرف و جيوه بود...
باستان شناسان عقيده دارند که در ايران طلا از هزاره ي سوم قبل از ميلاد مورد استفاده قرار گرفته و از آن اشياء زينتي درست مي کرده اند.قسمتي ازاين اشياء در حفريات باستان شناسي به دست آمده است. و در جاي ديگر مي نويسد:
در ايران معادن طلا و نقره هم يافت مي شود که در قديم در آنها کار مي کرده اند. شاه عباس هم خواست آنها را استخراج کند اما چون خرجش بيشتر از دخلش بود از آن منصرف شد.
شاردن، از معادن طلاي نزديک تبريز نام مي برد و مي نويسد مدت مديدي است که استخراج آن موقوف شده است چون معلوم شد که عايدات حاصله تکافوي مخارجش را نمي کند.
در دوره ي قاجاريه و مخصوصا در زمان اميرکبير اقداماتي براي بهره برداري از معادن طلا به عمل آمد. از معدن طلاي موته واقع در نزديک لنجان ( البته نزديک دليجان صحيح است و احتمالا مولف نام شهر را اشتباها نوشته باشد) در اين دوره بهره برداري شده است.
پس از مشروطيت، امتياز معدن طلاي آستانه (اراک) در رود ازنا، به اشخاص واگذار شد( درسال 1328 ه . ق ) ولي نتيجه اي از آن به دست نيامد. دمرگان هم در گزارش ماموريت علمي در ايران درباره ي طلا مي نويسد:
در ايران طلا به طور طبيعي کم است، در بعضي از رودخانه هاي کردستان، خراسان و قره داغي نزديک ارس يافت مي شود ولي درباره ي بهره برداري از آنها چيزي ننوشته است.
معادن طلاي قديمي
از نظر قدمت، قديمي ترين معدن طلايي که اسم آن در تواريخ و گزارش ها آمده ، معدن سيستان است و پس از آن بيشتر نويسندگان از معدن کوه زر دامغان ياد کرده اند. ابودلف سياح عرب که در زمان سامانيان در ايران سياحت کرده از معدن طلاي شيز(تخت سليمان نزديک تکاب) ياد کرده و مي نويسد طلاي آنجا سه قسم است. يک قسم به نام قومسي ( شايد طلاي معدن کوه زردامغان باشد) و آن عبارت از خاک طلا است که بر آن آب مي ريزند و پس از شستشوي خاک، طلاي آن مانند گرد باقي مي ماند. اين طلا با جيوه ترکيب مي شود و رنگ آن سرخ روشن و سنگين و نرم و چکش خور مي باشد و رنگ آن در آتش استقامت دارد. قسم ديگر شهربي نام دارد و تکه هاي آن از يک گندم تا ده مثقال يافت مي شود رنگ آن تند و ثابت است ولي جنس آن کمي خشک مي باشد.
قسم ديگر سجابذي است که رنگ آن سفيد و هنگام محک سرخ مي شود. ( مخلوط با مس بوده است) و در جاي ديگر از طلاي همدان گفتگو کرده و مي نويسد به علت اينکه زغال در آنجا کمياب است هزينه ي به دست آوردن طلا زياد و بهره برداري صرف نمي کند. بعدا از معدن طلاي مازندران به نام کوه خشم ياد مي کند.