تراست از اتحاد چند شرکت که کالایی مشابه به هم تولید میکنند و سهم عمدهای از بازار را در اختیار دارند به وجود میآید. تراست سهام شرکتهایی که در آن عضو هستند را به صورت امانت نگه میدارد، امّا مالکیت سهام برای خود شرکتها باقی میماند.امّا شرکتها استقلال مالی، فنی و بازرگانی خود را از دست میدهند و تمام امکانات و قدرت عمل آنها در تراست متمرکز میشود. وظیفه اصلی تراست کنترل امور شرکتهای عضو از طریق کنترل آرای سهامداران آن شرکتها، انتصاب مدیران و اعمال نظارت مرکزی بر امور یکایک آنها است، به نحوی که حداکثر سود تراست حاصل شود و در نهایت این سود میان اعضا تقسیم گردد.
وقتی تراستها اتحادیه تشکیل دهند به آن اتحادیه کنسرن گفته میشود. این واحدهای اقتصادی بزرگ در کشورهای سرمایهداری از قدرت زیادی برخوردار بودهاند و همیشه عامل تسلط صنعتی، بازرگانی و نظامی بر کشورهای دیگر میباشند. یکی از کنسرنهای بزرگ در آمریکا شرکت جنرال موتورز است که از ادغام واحدهای خودروسازی و کارخانههای ذوبآهن و تهیه فولاد و مؤسسات لاستیکسازی بی.اف.گودریچ و جنرال تشکیل شدهاست و حتّی منابع مالی مورد نیاز خود را از طریق بانکهای وابسته به خود تأمین میکند. انگلیس نیز تا پیش از جنگ جهانی دوم با استفاده از دو تراست نفتی خود ٬ شرکت نفت ایران و انگلیس و شرکت رویال داچشل با اینکه حتّی یک حلقه چاه نفت در خاک خود نداشت، دومین تولیدکنندهٔ نفت در سطح جهان بهشمار میرفت.ژاپن نیز به تحریک سه تراست بزرگ خود یعنی میتسویی که کنترلکننده بیش از ۵۰٪ تجارت خارجی ژاپن بود و میتسوبیشی و مانیگو که در ارتش و دولت نفوذ زیادی داشتند، وارد جنگ جهانی دوم گردید.در آلمان نیز هیتلر با حمایت شش کنسرن بزرگ که کلاً ۹۸٪ تولید چدن و ۸۵٪ تولید فولاد آلمان را در اختیار داشتند، جنگ جهانی دوم را آغاز کرد.
با این رویه رقابت در کشورهای سرمایهداری تبدیل به انحصار گردید و برای مقابله با تراست باید قوانینی ضدّ انحصار به وجود میآمد٬ که یکی از معروفترین این قوانین «قانون ضد تراست شرمن» میباشد که در سال ۱۸۹۰ در آمریکا به تصویب رسید
کارتل شرکتهایی هستند که در یک رشتهٔ خاص فعالیت میکنند و با حفظ استقلال مالی و حقوقی خود با یکدیگر متحد میشوند و در مورد تقسیم بازار میان خود و حجم تولید و قیمت کالا با یکدیگر به توافق میرسند.هدف کارتلها تسلط بر بازار یک کالای خاص از طریق تضعیف یا از بین بردن رقابت در بازار آن کالا توسط ایجاد انحصار است. نمونه بارز کارتلها از سال ۱۹۳۳ در آلمان و کشورهای اروپای غربی است. به خاطر تاثیر منفی کارتل در از بین بردن رقابت، قوانین ضد ایجاد کارتل در آلمان و برخی کشورهای دیگر بوجود آمد.
کارتل بینالمللی عرضهکنندهٔ یک کالای مخصوص در کشورهای مختلف است که اعضاء آن میتوانند شرکتها، سازمانها و یا دولتها در کشورهای مختلف باشند که با توافق بر روی کاهش تولید و صادرات سعی میکنند سود خود را حداکثر کنند. هرچند که در آمریکا ایجاد کارتل ممنوع میباشد و در اروپا نیز بسیار محدود است امّا مقابله با کارتلهای بینالمللی کار راحتی نیست، زیرا این کارتلها زیر نظر قانون هیچ کشوری نیستند.
معروفترین و تاثیرگذارترین کارتل بینالمللی در حال حاضر «سازمان کشورهای صادرکنندهٔ نفت )اوپک»(میباشد که با کنترل تولید و صادرات اعضای خود توانست قیمت نفت را در سالهای ۱۹۷۳ تا ۱۹۷۴ به چهار برابر قیمت افزایش دهد.مورد دیگر «سازمان حمل و نقل هوایی بینالمللی (یاتا iata)» که یک کارتل بزرگ خطوط هوایی بینالمللی است که هر ساله خط مشی مربوط به پروازهای بینالمللی را از قبیل کرایهها، سیاستها و مقررات را معیّن میکند.
یک کارتل زمانی موفّق است که فقط تعداد کمی در آن سازمان کالایی ضروری تولید کنند که جانشینی نداشته باشد.اوپک در دهه هفتاد بسیار موفق عمل کرد؛ زیرا برای نفت جانشینی وجود ندارد و تولیدکنندههای آن نیز محدود هستند. وقتی تعداد زیادی عرضهکننده در سطح جهان وجود داشته باشد، مشکل میتوان آنها را در قالب یک کارتل کارآمد سازماندهی نمود. همچنین اگر جانشین مناسبی برای کالای تولیدی کارتل وجود داشته باشد، هر نوع تلاشی به منظور افزایش قیمت از طریق کاهش تولید تنها باعث این خواهد شد که مصرفکنندهها کالای جانشین را خریداری کنند. این مهم علت شکست کارتلهای بینالمللی در تسلط بر بازاهای مواد معدنی (غیر از نفت) و محصولات کشاورزی (غیر از شکر، قهوه، کاکائو و لاستیک) را نشان میدهد.
از آن روی که قدرت هر کارتل بستگی به توانایی آن در محدود کردن تولید و صادرات دارد، هر یک از عرضهکنندگان تمایل دارند خارج از کارتل فعالیت کنند و با توسل به نیرنگ به فروش نامحدود کالا با قیمتی کمتر از قیمت کارتل اقدام کنند. نمونه این واقعه در سال ۱۹۸۰ اتفاق افتاد و در زمانی که قیمت نفت در بالاترین حد خود بود، این قیمت باعث شد که کشورهای غیرعضو مثل انگلیس، مکزیک و نروژ به صورت جدّی در پی اکتشاف نفت باشند. افزایش عرضه نفت در پی کشف منابع جدید و تولید بیشتر، به همراه سیاستهای حفاظت از محیط زیست باعث کاهش تقاضا برای محصولات نفتی شد؛ در نتیجه قیمت نفت در دهه هشتاد نسبت به دهه هفتاد به شدّت افت کرد. بر اساس پیشبینیهای نظریههای اقتصادی، کارتلها غالباً ثبات ندارند و سرانجام با فروپاشی روبرو میشوند. در صورت موفّقیت نیز کارتل چیزی بیش از انحصارگری که سود خود را حدّاکثر میکند و به زیان رقابت و حقوق مصرفکننده عمل میکند نخواهد بود.