تعطیلی‌های پی در پی به‌دلیل آنچه آلودگی بیش از حد هوا خوانده می‌شود، اعترافی بر شکست طرح‌های دورکاری در ایران است که اخیراً بر اجرای آن تأکید زیادی شده است. روی دیگر سکه آلودگی هوای تهران و تعطیلی‌های بیهوده برای کاهش آلودگی، اجرا نشدن طرح‌هایی مانند دولت الکترونیک، بانکداری الکترونیک و طرح‌های مشابه مانند دورکاری است.
در واقع اگر در سایر روزهای سال، بحران آلودگی هوا، کلانشهرهایی مانند تهران را به تعطیلی نمی‌کشاند، باید از باد تشکر کرد که هوای آلوده روی شهرها را به سویی دیگر می‌راند و تازه هنگامی متوجه عمق فاجعه و اضطراری شدن وضعیت می‌شویم که بادی نمی‌وزد و وارونگی هوا رخ می‌نماید.
اما چرا دولت در اجرای طرح کاهش آلودگی هوا در شهرهایی مانند تهران موفق نیست؟ چرا اقدامات انجام شده به‌رغم ثبت بودن روی کاغذ، در صحنه عمل، مشکلی را حل نمی‌کند؟ پاسخ این سؤال را باید در عدم مدیریت تقاضای سفر در این شهرها دانست.
بررسی‌های پژوهشی نشان می‌دهد میان عدم توسعه اینترنت در کشور و افزایش ترددهای شهری رابطه مستقیم وجود دارد.
وقتی اینترنت در کشور کند است، وقتی پرتال‌های دولتی کمترین اطلاعات و خدمات الکترونیک را به مردم ارائه می‌دهند، وقتی کارمندان و کارشناسان دستگاه‌های اجرایی عملاً کمترین مهارت‌های دیجیتال را دارند، چه توقعی از مردم دارید که بنشینند در خانه و از راه دور به رتق و فتق امورشان بپردازند
در واقع تقاضای بالای سفر در کلانشهرها به معنای ناکارآمدی برنامه‌های اجرایی و خدماتی عمومی است وگرنه چه کسی خوشش می‌آید ۲ ساعت از بهترین ایام روزش را در ترافیک سرسام‌آور خیابان‌های مرکزی تهران سپری کند. آیا مردم هر بامداد با انبوهی از وسایل حمل‌ونقل برای استفاده از پارک و گل و ‌سنبل به سمت مناطق مرکزی تهران می‌شتابند؟ یا برای انجام کارهای ساده اداری خود روانه این مناطق می‌شوند؟
گزارش‌های رسمی حاکی از آن است که ۸۰ درصد مراجعات مردم به ادارات دولتی برای دریافت اطلاعات از نحوه انجام خدمات و امور مرتبط با آنهاست. اگر اینترنت در کشور گسترش می‌یافت و اگر این فرهنگ جا می‌افتاد که کارمندان تلفنی پاسخ ارباب رجوع را می‌دادند نیازی به این همه حجم سفر نبود.
یک روز شماره تلفن یکی از وزارتخانه‌ها را برای انجام یک کار ساده اداری بگیرید تا ببینید چه بلایی بر سرتان می‌آید. به عنوان مثال اینجانب برای یک کار ساده اداری مثلا اطلاع از صدور یک نامه در یکی از دانشگاه‌های کشور تا‌کنون ‌چندین‌بار به آن دانشگاه زنگ زده‌ام و کمتر موفق شده‌ام با مسئول مربوطه صحبت کنم. سایت اینترنتی که به‌منظور اطلاع از وضعیت نامه‌های صادره از سوی دانشگاه مذکور اعلام شده، اساساً به قدری نابسامان است که خود حدیث مفصلی دارد. چندین بار نامه‌های صادره در دانشگاه گم شده است و یک کار ساده اداری بیش از یک‌سال است به طول انجامیده و ۱۰ بار مراجعه حضوری نیز نتیجه بخش نبوده است. خب مسلم است که امثال بنده به روش‌های الکترونیک و تلفنی و غیرحضوری اعتماد نکرده و با ماشین راهی دانشگاه شویم تا از کار اداری خود مطلع شویم.
باید حق داد به مردمی که به خاطر ناکارآمدی سیستم پیچیده و تودرتوی اداری و سامانه‌های فشل به‌اصطلاح الکترونیک، شال و کلاه می‌کنند و در میان دود و غبار و بوق و ترافیک راهی اداره‌ها می‌شوند و کار اداری خود را پیگیری می‌کنند. وقتی یک سیستم اداری قادر به راه‌اندازی تعدادی خط تلفن به اندازه کافی نیست تا لااقل مراجعان را ساعت‌ها پشت خط منتظر و مضطرب باقی نگذارد باید حق داد به مردمی که به جای ۱۰ ساعت معطلی رنج ۲ساعت ترافیک را بر خود هموار می‌کنند و راهی اداره‌ها و سازمان‌ها می‌شوند. البته دولت نیز متوجه این معضل شده و گاهی به فکر چاره نیز افتاده است؛ مثلا در نیمه اول سال ۱۳۸۵ با تصویب هیأت وزیران، وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات موظف به گسترش فعالیت‌های مجازی و اینترنتی به‌منظور کاهش ترددهای شهروندان تهرانی شد.
براساس مصوبه هیأت وزیران، کارگروهی متشکل از نمایندگان وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات، وزارت بازرگانی، سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی، بانک مرکزی، استانداری تهران و شورای اسلامی شهر تهران موظف شدند موضوع کاهش ترددهای درون شهری را از طریق توسعه خدمات و فعالیت‌های مجازی که منجر به کاهش حضور فیزیکی ارباب رجوع در مراکز دولتی شود، مورد بررسی قرار دهند و تا پایان همان سال نتیجه آن را به هیأت وزیران ارائه کنند.
اجرای این تصمیم بر عهده وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات گذاشته شد و براساس نتایج بررسی‌ها، راهکارهایی که براساس آنها مراکز دولتی می‌توانند خدمات خود را از طریق سیستم‌های الکترونیک، تلفنی و اینترنتی به مردم ارائه کنند تا از میزان ترددهای غیرضروری شهروندان تهرانی کاسته شود، مشخص شد. وزارت ارتباطات بعدا گزارشی منتشر کرد که نشان می‌داد به‌رغم اقداماتی که انجام داده است تنها در حد کمتر از یک درصد از میزان سفرهای درون شهری بر اثر این اقدامات کاسته شده است.
وزیر وقت ارتباطات در سخنانی اعلام کرد: “با بهره‌گیری از فناوری اطلاعات و ارتباطات در مدت ۶ماه، سفرهای درون شهری و برون شهری تهران، یک میلیون و ۴۰۰ هزار مورد کاهش یافت.”
حال یک محاسبه ساده یعنی مقایسه نسبت کل سفرهای درون شهری تهران که حدود ۱۸ میلیون سفر روزانه برآورد شده با رقم یک میلیون و ۴۰۰هزار موردی که وزیر اعلام کرده نشان می‌دهد که رقم بسیار ناچیزی از برنامه محقق شده و این به معنی شکست برنامه‌های دولت در اجرای وظیفه قانونی خود در آن سال بوده است. بعد از آن سال دیگر این مصوبه اجرا نشد و گویا به بایگانی سپرده شد اما در سال ۸۹ مجددا طرح دورکاری از سوی دولت مطرح شد و حتی تأکید شد که براساس این طرح، بخش اعظم فعالیت‌های کارمندان به‌صورت دورکاری انجام می‌شود.
روزنامه همشهری گزارشی منتشر کرد با عنوان “دورکاری در عصر اینترنت دایل آپ!” که در آن تأکید شده بود لازمه موفقیت طرح‌های دورکاری گسترش زیرساخت‌های اینترنتی درکشور است. وقتی در خود پایتخت هنوز بخش عمده‌ای از مردم از داشتن خط اینترنت به‌اصطلاح پرسرعت محروم هستند و سال‌ها باید در نوبت دریافت اینترنت باقی بمانند چه انتظار و توقعی هست که کارهای خود را از راه دور انجام بدهند؟
می‌خواهید آلودگی هوا کاهش یابد اینترنت را گسترش دهید، خطوط پهن باند را ارزان کنید، خدمات مخابرات را با کیفیت کنید و از فناوری‌های جدید و نسل‌های جدید فناوری‌های ارتباطاتی و اطلاعاتی استفاده کنید، آن وقت خواهید دید که مردم هم مایل خواهند شد با روش‌های الکترونیک کارهای خود را انجام دهند و برای هر کار ساده‌ای راهی خیابان‌های مرکزی شهر نشوند. با این اینترنت محدود، گران، بی‌کیفیت و غیرقابل دسترس، ادامه وضعیت موجود محتمل‌تر خواهد بود.
نویسنده حمید ضیایی پرور @ همشهری آنلاین