یادداشت ویژه :چه می کنیم و کجای کاریم؟

خوزه پکرمن اولین انتخاب صفایی فراهانی بود اما روابط سیاسی وقت اجازه نداد یک مربی آرژانتینی به ایران بیاید. بعد از آن " ژان تیگانا" در بالای لیست قرار گرفت که هرگز عملی‌ نشد....

-آخرين بار ده سال پيش بود.من نتايج آخرين تحقيقات پروفسور بنگزبو را با خودم به ايران آورده بودم و در ديداري كه در فدراسيون فوتبال داشتيم قرار شد تا اين گزارش در اختيار مربيان ايراني قرار بگيرد.
مدتي گذشت. هيچ خبري نشد و تحقيقات پروفسور بنگز بو- مثل خيلي از كتاب‌ها، مقالات و تحقيقات علمي ديگر- در گوشه‌اي از كميته آموزش فدراسيون فوتبال خاك خورد.
در آن گزارش آمده بود كه تست کوپر ملاك قابل اطميناني براي سنجش توانايي‌هاي بدني بازيكنان فوتبال نيست. پروفسور بنگز بو- پدر علم فوتبال و استاد دانشگاه كپنهاگن دانمارك- نوع جديدي از تست‌هاي قدرتي بدني متكي بر رفت و برگشت‌هاي متوالي را به دنيا معرفي كرد كه امروزه مورد استفاده بيشترين تيم‌هاي دنيا قرار مي‌گيرد. مربيان ما امروزه از بازيكنان خود چه نوع تستي مي‌گيرند؟
2-مربی‌ تیم ملی‌ را نه سازمان تربیت بدنی انتخاب می‌کند نه رئیس جمهور!
مربي تيم‌ملي هر كشوري- كشور صاحب سبك فوتبال- را كميته فني فوتبال آن كشور انتخاب مي‌كند. كميته‌اي كه تشكيل شده از زبده‌ترين، متخصص‌ترين و آگاه‌ترين مردان فوتبال يك كشور.اين كميته وظيفه دارد ضمن نظارت جامع بر كليه امور فني فوتبال، مربيان تيم‌هاي ملي را انتخاب و بر عملكرد آنها نظارت كند.
آيا در فوتبال ايران چنين كميته‌اي وجود دارد؟ آيا براي انتخاب مردان اين كميته نهايت سليقه و سختگيري را به خرج مي‌دهيد؟
4- خوزه پکرمن اولین انتخاب صفایی فراهانی بود اما روابط سیاسی وقت اجازه نداد یک مربی آرژانتینی به ایران بیاید. بعد از آن " ژان تیگانا" در بالای لیست قرار گرفت که هرگز عملی‌ نشد. "پتر رید" هم پیشنهاد پیشنهاد الکس فرگوسن بود اما ملاقات صفایی و پتر رید در یکی‌ از هتلهای لندن نتیجه نداد تا اینکه قرار ملاقات بورا میلوتینویچ با رئیس روابط بین‌الملل کمیتهٔ انتقالی در آفریقای جنوبی گذاشته شد. علی‌ دایی و بورا همدیگر را در ژوهانسبورگ در آغوش گرفتند غافل از اینکه رئیس روابط ین‌الملل هرگز به آفریقای جنوبی نرفت چرا که ا‌و شفر آلمانی‌ را می‌خواست! صفایی دق کرد .
3-بعد از بازي با مكزيك در مركز خبرنگاران ورزشگاه نورنبرگ با مايكل چرچ، نويسنده مشهور فوتبال آسيا گپ مي‌زدم.
مايكل چرچ اعتقاد داشت و دارد كه كمتر كشوري مانند ايران در دنيا وجود دارد كه اين چنين استعدادهاي نابي در فوتبال داشته باشد. او مي‌گفت اگر فوتبال ايران بتواند از سيستم آموزش مربيان فوتبال در ژاپن كپي‌برداري كند، ايران در 10 سال آينده به يكي از قدرت‌هاي برتر جهان بدل مي‌گردد.مايكل چرچ نان قرض نمي‌داد، واقعيت را مي‌گفت. فوتبال ما در همه سال‌هاي گذشته كمترين توجه را به فوتبال بومي و پرورش مربيان كارآزموده ايراني داشته است. اين كمبود- نداشتن مردان متخصص براي آموزش دادن به يكي از ناب‌ترين گنجينه‌هاي استعداد فوتبال جهان يعني ايران- حركت رو به رشد فوتبال اين مرز و بوم را كند كرده است.
5-اگر حضور بازيكنان درجه دهم آمريكاي جنوبي و پس‌مانده‌هاي فوتبال آفريقا در ليگ ايران فاجعه نيست، پس چيست؟‌حالا‌ كه اقتصاد فوتبال ايران مجال به خدمت گرفتن مردان زبده فوتبال جهان را نمي‌‌دهد، چه اصراري داريم از بازيكنان درجه چندم خارجي استفاده كنيم؟ آيا اين چند ميليون دلاري كه هرسال باشگاه‌هاي ايران به پاي بازيكنان خارجي مي‌ريزند نميتواند خرج تاسيس مدارس و آكادمي‌هاي حرفه‌اي فوتبال شود تا پاي باشگاه‌‌هايي چون منچستريونايتد، آژاكس و رئال مادريد به فوتبال ايران باز شود؟‌اگر ورود بازيكنان خارجي به ليگ ايران ممنوع شود چه زياني- به جز پورسانت نگرفتن عده‌اي محدود- به فوتبال ايران وارد مي‌شود؟
6-دو روز قبل از ديدار آرژانتين- آلمان، كلينزمن تمرين تيم ملي آلمان را تعطيل كرد و از سرمربي تيم ملي تيراندازي كشورش دعوت كرد تا چند ساعت و به طور جدي با ملي‌پوشان فوتبال آلمان تيراندازي با كمان را تمرين كند.كلينزمن مي‌خواست قدرت تمركز بازيكنانش و در نهايت آمادگي روحي آنان را براي ديدار مهم با آرژانتين بالا‌ ببرد.حربه كلينزمن شايد سهم اندكي در پيروزي آلمان‌ها داشت.
در همين جام‌جهاني پاول بالسوم فيزيولژيست تيم ملي سوئد تمام بازي‌هاي اين تيم را بعد از فيلمبرداري به كامپيوتر مي‌داد تا بتواند با لا‌رس لا‌گبرك سرمربي سوئدي‌ها، دقيقه به دقيقه بازي را آناليز كنند و نتيجه هر آناليز سپس بر روي dvd كپي شده و به تك‌تك بازيكنان داده مي‌شد.بالسوم همچنين به هر يك از بازيكنان يك دستگاه كوچك gps وصل مي‌كرد تا مسافت طي شده توسط هر بازيكن در هر تمرين را ثبت و بررسي كنند.فوتبال ايران براي <به روز شدن> چه بايد بكند؟ آيا كسي صداي وحيد هاشميان در آلمان را نشنيد كه مي‌‌گفت پزشك يك تيم بايد متخصص ارتوپد ورزشي باشد نه پزشك داخلي؟!
7-حتماً گاتوزو را می‌شناسید. همان مرد خستگي‌ناپذير شماره 8 ايتاليا. گاتوزو 552 دقيقه در جام جهاني 2006 بازي كرد. 47 تكل زد و دوبار كارت زرد گرفت.در همين جام آلمان‌ها 2392 پاس كوتاه دادند و پرتغالي‌ها166 بار سانتر كردند. (تيم ايران در سه مسابقه741 پاس داد و 69 بار سانتر كرد.). فوتبال امروز حتي با جام جهاني 2006 تفاوت‌هاي بارزي دارد.
براي آن كه از اين قافله عقب نمانيم، چه برنامه‌اي داريم؟