شبیه اوایل داستان های سایت خدابیامرز آ#ویز$ون بود
این دوستتون خیلی خوشگله فکر کنم.
یه جورایی حکایت داستان یوسف پیامبره به نظرم
از سخنانتون بوي طنز مياد !!!!شايد كلا مساله رو شوخي گرفته باشين اما اينبار براي اين بنده خدا شوخي بردار نيست
ولی صرفنظر از تمام این قوانین و شرع اسلام و اینجور صحبت ها این اراده انسان هست که باید قوی باشه و توانایی نه گفتن رو داشته باشه.بعید میدونم اون دختر اینقدر احمق باشه که تن به همچین ریسکی بده و وقتی که کسی از جریان چیزی نمیدونه بره و حرف در بیاره.
خيالت راحت خيلي راحت تر از اوني كه فكر ميكني انجام ميده
مساله بعدی اینکه این رفیقتون هم زیادی تو کف هستش. والا نظر شخصی من هست که میگم خوب نیست آدم تو سن ایشون اینقدر دختر ندیده و بی تجربه باشه.هزار تا راه هست برای اینکه ایشون گرفتار این اوضاع نباشه که نوع اسلامیش هم ازدواج موقت و دائم و ... هست که ایشون دچار به اصطلاح لغزش و گناه و اینجور صحبت هایی که در دین هست نشه.
راه اولی که به ذهن هر کس میرسه این هست که با برادرش در میون بگذاره ولی به نظر من اگر هم به برادرش بگه رابطه خودش و برادرش رو برای همیشه تیره خواهد کرد و از طرف دیگه زندگی برادرش از هم میپاشه(بیشتر جنبه ی ظاهریش بین فامیل و آشناست که خیلی خراب میشه اوضاع)و متقابلن اون دختر هم واکنش نشون میده و متهمش میکنه.
خوبه قبول كردين متهمش ميكنه
در کل نظر من روی این هست که زیاد دور و ور اون دختر خانم نگرده و سعی کنه دور بشه ازش.
دوست من مگه نخوندي كه (مطالعه روزي 6 تا 10 ساعت)
اشتباه اصلی رو هم به نظر من برادر ایشون کرده که زنش رو ورداشته آورده خونه پدریش.(آدم مجبور که نیست وقتی یک سرپناه نداره دختر مردم رو بدبخت کنه که )
حالا كه يه غلطي كرده و نميشه زمانو به عقب برگردوند چاره بگو
در ضمن به نظر من 10 سال اختلاف سنی اون هم در سال 2010 بیش از حد اشتباه هست.(به هیچ عنوان موافق صحبت های غیر علمی و بی پایه و اساس که بعضی عزیزان میگن دختر چند سال زودتر به بلوغ فکر و .. میرسه نیستم.بلوغ جنسی و جسمی شاید ولی بلوغ ذهنی و پختگی فکری به هیچ عنوان امکان نداره)
نکته بعدی اینکه به نظر من مردی که نتونه همسرش رو از این نظر تامین کنه به درد لای جرز دیوار میخوره و بهتر هست ازدواج نکنه.
اخه عزيز من تو از كجا ميدوني فرض كن تا مين كرده ولي طرف توقعش زياده
اون خانم هم علاقه کافی به همسرش نداشته که رو به همچین کاری میاره و این نشون دهنده این هست که به احتمال زیاد این ازدواج از نوع فامیلی بوده
نه فاميلي نبوده یا طوری بوده که خانواده ها بودن که همه کار رو انجام دادند نه دختر و پسر ا
ينو درست گفتي
در کل مشکل اصلی رو یک ازدواج غلط میدونم و این دوستتون هم بیش از حد خجالتی و .. هستند
اينو كه خودم گفتم که اولن ظرفیت دیدن اینجور چیزهارو ندارند(قرار نیست که زن داداشش تو خونه چادر و روبنده بپوشه که !)
نه پس بياد (...) تو خونه بگرده و نکته خیلی مهم تر اینکه توانایی یک جواب قاطع دادن و یک رفتار مناسب کردن که باعث دور شدن اون خانم بشه رو ندارن.شما این مسائل رو رک و راست به دوستتون مطرح کنید به نظرم بد نیست کمی به فکر بیاد.
درسته درسخونه و شاگرد ممتاز ولي تو اين مسائل نميتونه فكر كنه((مغزش از كار ميافته))
فقط برام جالبه که از کی تاحالا زیر دامن شلوار میپوشن
نميپوشن؟ شما كجا زندگي ميكنين؟ ايران هستين؟ من تا بحال نه تو خوانداده خودم نه دوستان نه فاميل نديدم زير دامن چيزي نپوشن (( ما استان تهران هستيم))