باشه بابا! ما که دستور ندادیم؛ درخواست کردیمنوشته اصلی توسط میلکا
سلام من همه جا هستمکسی نمی تونه به من دستور بده
وگرنه وایییییییییییییییییییییی
آخه پاتوق کرج از همه جا بهتره؛ بعدا میفهمی
چون آبجی رو داره!
ولی حیف که میخواد بر علیه ما اقدام کنه و زیرآبم و بزنه!!! ولی دختر خوبیه!
راجع به هرچی بخوای کمکت میکنه!
به افتخار همه
راستی آبجی پنجشنبه تو تریا ی دانشگاه دیدمت داشتی کافی میخوردی! خوشمزه بود؟
چی منو ؟؟؟
منو از کجا دیدی تو اخه کم خالی ببند فکر اون مماخت باشا بزرگ میشه ها
5 شنبه من اصلا بوفه نبودم که
خــــــــــــــــــــــــ ــــوب آبجی! حالا ناراحت نشو؛
منو از کجا دیدی تو اخه کم خالی ببند فکر اون مماخت باشا بزرگ میشه ها
5 شنبه من اصلا بوفه نبودم که
تو که دیگه منو میشناسی؛ میخوای کارتو آسون کنم؟
من عضو کانون تئاتر دانشگاهم؛ همه منو میشناسن؛معروفیم دیگه
اگه خواستی بیا عضو شو خوش میگذره،تو سالن 2 دانشکده علوم تشکیل میشه.
راستی آبجی سر کلاس ریاضی 1، بین کلاس 4 تا 8 شب که تاریک بود با بچه ها نقشه کشیدیم رفتیم اتاق فرمان برقارو خاموش کردیم، همه جیغ میزدن، خلاصه خیلی شیطونی کردم، اگه سالن 2 اومده باشی میدونی منظورم از اتاق فرمان کجاست؛ اونجا که نور و صدا و ... کنترل میشه؛ با بچه ها دمار از روز سالنا در اوردیم؛ مثلا در و قفل میکنیم و پروژکتورارو روشن میکنیم و پیچای تخته رو شل میکنیم و وقتی استاد میاد دست میزنه تخته میوفته. صندلی های سالن و با چوب طوری سفت میکنیم که نمیتونن صافش کنن و بشینن سرش.
خیلی خنده داره!
تازه یه بار در سالن وایسادیم، هرکی میخواست بیاد، میگفتیم بره از دانشکده ادبیات برگه حضور در کلاس بگیره، اونا هم باور میکردن؛ بچه هارو سر کار میزاریم، خیلی حال میده
حالا بیخیال؛ نظرت راجع به کانون تئاتر چیه؟ تا حالا رفتی؟
اگه خواستی بیا تا ازت تست بگیرم، شاید قبول شدی
اون روز که بچه ها از سوریه اومده بودن دعوت داشتم برای مراسم استقبالشون ، یه گروهی هم اومدن برای اجرای بازخوانی یه نمایشنامه بود فکر کنم جالب بود نمیدونم حالا شما هم عضو اون گروه بودی یا نه
ولی یه کم دلم براشون سوختا
پسر کم اتیش بسوزون یادش بخیر شیطنت های ما تو دانشکده علوم و بعدش ریاضیولی خب الان خیلی مظلوم شدم
خوشبختم منم عضو . . . هستمخــــــــــــــــــــــــ ــــوب آبجی! حالا ناراحت نشو؛
تو که دیگه منو میشناسی؛ میخوای کارتو آسون کنم؟
من عضو کانون تئاتر دانشگاهم؛ همه منو میشناسن؛معروفیم دیگه
نه ممنون همون شما برای کل گروه بسی من بیام اون وقت دیگه ...اگه خواستی بیا عضو شو خوش میگذره،تو سالن 2 دانشکده علوم تشکیل میشه.
راستی آبجی سر کلاس ریاضی 1، بین کلاس 4 تا 8 شب که تاریک بود با بچه ها نقشه کشیدیم رفتیم اتاق فرمان برقارو خاموش کردیم، همه جیغ میزدن، خلاصه خیلی شیطونی کردم، اگه سالن 2 اومده باشی میدونی منظورم از اتاق فرمان کجاست؛ اونجا که نور و صدا و ... کنترل میشه؛ با بچه ها دمار از روز سالنا در اوردیم؛ مثلا در و قفل میکنیم و پروژکتورارو روشن میکنیم و پیچای تخته رو شل میکنیم و وقتی استاد میاد دست میزنه تخته میوفته. صندلی های سالن و با چوب طوری سفت میکنیم که نمیتونن صافش کنن و بشینن سرش.
خیلی خنده داره!
اره بنده خدا این ترم اولی ها هم هر چی بگی گوش میدن خیلی جالبهتازه یه بار در سالن وایسادیم، هرکی میخواست بیاد، میگفتیم بره از دانشکده ادبیات برگه حضور در کلاس بگیره، اونا هم باور میکردن؛ بچه هارو سر کار میزاریم، خیلی حال میده
نظر خاصی ندارم وقتشو بیشتر کنندحالا بیخیال؛ نظرت راجع به کانون تئاتر چیه؟ تا حالا رفتی؟
نه ممنون من وقت این کارا رو ندارماگه خواستی بیا تا ازت تست بگیرم، شاید قبول شدیبابا فردین
ای وای آبجی؛ کجا الان مظلوم شدی؟!
یادته اون روز ....
هنوزم بلایی ها
حالا از شوخی گذشته، این ترم اولیا خیلی زود گول میخورن و باور میکنن !
مثلا یه بار به یکی از شوخی گفتم دوشنبه کلاس داریم، باور کرد، اصلا فکر نمیکردم اون روز بیاد ولی ...
یه بارم ....
درسته منم ترم اولیم، ولی از دو سال پیش پیام نور و کلا میشناختم( پسر خالم پیام نوریه)
راستی تو تو چی عضوی؟
کانون مشاعره ؟
کانون تئاتر خیلی حال میده! استاد بم گفت یه جمله رو با گریه بگم، بعد با خنده، بعد با عصبانیت بعد با...
دهنم سرویس شد اما رو سفید بیرون اومدم، همه تشویقم کردن! شاید روز دانشجو برنامه داشته باشیم، بیا ببین! البته تو که با هنر میونت خوب نیست! سرت همش تو کتابه!
راستی امتحان زبان عمومی بود، نمیدونی چه تقلبایی کردیم،من چون خونده بودم(شاگرد اول کلاسم
راستی آبجی کارت دائممون کی میاد؟ چجوری باید بگیریمش؟
سلام بر دوستان قدیمی
اخی چند بار گول خوردی ؟؟؟
خودت مگه ترم چندی هستی ؟؟؟ به این ضرب المثل اعتقادی داری ؟؟؟مثلا یه بار به یکی از شوخی گفتم دوشنبه کلاس داریم، باور کرد، اصلا فکر نمیکردم اون روز بیاد ولی ...
چاه مکن بهر کسی اول خودت بعدا کسی
پس منتظر چاه ها و چاله ها باش
نه گفتن نگید محرمانه هستدرسته منم ترم اولیم، ولی از دو سال پیش پیام نور و کلا میشناختم( پسر خالم پیام نوریه)
راستی تو تو چی عضوی؟
کانون مشاعره ؟اون که حوصله ادم رو سر میبره نه مگه همچین کانونی هم هست
ببین خب این مدلی میگفتی :کانون تئاتر خیلی حال میده! استاد بم گفت یه جمله رو با گریه بگم، بعد با خنده، بعد با عصبانیت بعد با...
میخوای بازم بگم
اینو خوب اومدیدهنم سرویس شد اما رو سفید بیرون اومدم، همه تشویقم کردن! شاید روز دانشجو برنامه داشته باشیم، بیا ببین! البته تو که با هنر میونت خوب نیست! سرت همش تو کتابه!
دمشون گرم خوب کاری کردن حست رو درک میکنم یادمه سر یکی از امتحانات پایان ترم این بلا سرم اومدراستی امتحان زبان عمومی بود، نمیدونی چه تقلبایی کردیم،من چون خونده بودم(شاگرد اول کلاسم
تا قبل از امتحانات پایان ترم باید اماده بشه اگه نشد هم میمونه برای ترم بعد از کارشناس رشته تون تو قلمستون باید بگیریدراستی آبجی کارت دائممون کی میاد؟ چجوری باید بگیریمش؟
پاسخ با نقل قول
