این زمینی که ما انسانها بر روی آن زندگی میکنیم و گمان میکنیم که ساکن است و حرکتی ندارد، دستکم دارای دو حرکت است. كه يكي حركت انتقالي و ديگري حركت وضعي است. حركت انتقالي، گردش زمين در یک مدار بیضی شکل بهدور خورشید را ميگويند. حركت وضعي نیز 25/ 365 دور چرخش كره زمين حول محورشمال/جنوبی خود را ميگويند.
دانشمندان زمان یک دورچرخش (یک شب و یک روز) را به 24ساعت و هر 1ساعت را به 60دقیقه و هر دقیقه را به 60ثانیه و مدت زمان یک دوران بهدورخورشید(یک سال خورشیدی) را 365 روز و 5 ساعت و 48 دقیقه و 46 ثانیه تعیین كردهاند. اما درعمل یک سال را 365روز و 6ساعت منظور و آن را به 12ماه 31 و یا 30روزه بخش کردهاند.
امروزه در همهي گاهشماریهای معتبر خورشیدی، 3سال پیاپی را 365روز و سال چهارم را بهنام کبیسه 366 روزه درنظرمیگیریند. «حکیم عمر خیام» (427ـ510 خ) ریاضیدان، منجم و شاعر ایرانی با مشاهدات نجومی و محاسبات دقیق ریاضی سالهای کبیسه را بهصورت 7کبیسه 4ساله و یک کبیسه 5ساله، درهر دوره 33ساله بخش كرده بود. وي دریافته بود که در یک سال خورشیدی بین زمان اعتدال بهاری و اعتدال پاییزی(:برابری شب و روز) 186روز و بقیه سال 179 روز است. از این رو 6ماه نخست سال را 31روزه و 5ماه بعدی را 30 روز و ماه پایانی را 29روز در نظر گرفت که درسال کبیسه این ماه 30روزه در نظر گرفته ميشد. درسال 1304خورشیدی برابر با 1925م مجلس شورای ملی ایران بنا به پیشنهاد «ارباب کیخسرو شاهرخ» این گاهشماری خورشیدی کبیسه دار را بنام تقویم رسمی ایران پذیرفت. اين گاهشمار درجهان مدرن امروزی یکی از دقیقترین سالنماهای خورشیدی است.
اما پيرامون گاهنماي زرتشتي: از زمانهای بسیار كهن دينورزان زرتشتی یک سال را به 12ماه 30روزه و یک پنجه 5روزه در آخر سال تقسيم ميكردند. هر روز ماه در اين گاهنما بهنام پروردگار يا یکی از امشاسپندان و یا ایزدان است. نامهاي دوازده ماه سال را هم از ميان همين نامهاي در پيوند با روزها گزينش كردهاند. نام پنج روز آخر سال يا پنجه هم در پيوند با نام بخشهای پنجگانه گاتها، سرودهای اندیشه برانگیز اشوزرتشت است. شگفت آنکه در آن زمان کهن و بسیار دور ایرانیان از مسالهي کبیسه نیز آگاه بودند و هر120سال، یک ماه اضافی داشتند. یعنی سال 121اُم، 13ماه داشت. دو فروردینماه 30روزه با آن همه جشن و سرور! و بیجا نیست که آنان برای خویشان، دوستان و نیکان روزگار خود آرزوی 120ساله شدن را داشتند...!
زرتشتيان ايران به شوند فراز و فرودهاي تاريخي از 580 سال پس از تازش اعراب کمکم کبیسهانگاری 120ساله را فراموش کردند و 120سال بعد هم پارسیان هند گاهشماری یزدگردی بدون کبیسه را برگزیدند که هنوز هم در ميان گروهي از ايشان رواج دارد، بههمين شوند گاهشماری یزدگری هر 4سال، 1روز از گاهشمار کبیسهدار رسمی ایران پیشی گرفت. درسال 1349خورشیدی روانشاد دستور «اردشیر آذرگشسب»، موبد بزرگ هازمان زرتشتیان ایران، با همکاری روانشاد «ذبیح بهروز» منجم نامی و استاد دانشگاه، گاهنماي کنونی زرتشتیان را که سه سال پیاپی 365روز، یعنی دوازدهماه سیروزه و یک 5 روز اضافی، و سال چهارم را 366 با پنجه 6روزه برای همه زرتشتیان جهان پیشنهاد نمودند که زرتشتیان ایران با شادمانی آن راپذیرا شدند ولی مشكل ايشان این بود که برابری گاهشماری قدیمی، یزدگردی را با گاهشمار جدید فصلی نمیدانستند. از این رو من بنا به فرمايش موبد بزرگوار جدولی براي همخوانی دو گاهشمار تهیه کردم(١) و روش تبدیل گاهشماری یزدگردی به فصلی در دسترس همگان قرار گرفت که بازنگری شده آن را در اینجا خواهید دید.
گروهي از پارسیان هند، هنوز هم گاهشماری بدون کبیسه یزدگردی را منظور میدارند و برای نمونه نوروز ایرانی سال 1384خورشیدی برابر با روز اورمزد و فروردینماه فصلي، را روز شهریور و آبانماه یزگردی میدانند و یا نوروز یزدگردی روز اردیبهشت وشهریور ماه برابربا "20 آگست" یعنی4 ماه و28 روزپیش از گاهشمار فصلی است.
بیجا نیست تا در اینجا آگاهيهاي بايسته زیر نیز دانسته شود.
باپیشرفت دانشآمروزی نشان داده میشود که زمین گرد و پیوسته بهدور خورشید میچرخد و کوچکترین واحد زمان "نانوسکند" است ولی در روزگار پیشین زمین را مسطح میانگاشتند و گمان ميكردند که خورشید، ماه وستارگان بهدورش میچرخند و کوچکترین واحد زمان یک شبانه روز بود. ايشان روز خورشیدی را زمان گردش یک دور خورشید به گرد زمین و روز نجومی را مدت زمان گردش یک ستاره به گرد زمین ميانگاشتند. یک روز نجومی از يك روز خورشیدی کوتاهتر بوده است.
١: سال یزدگردی => (10 – سال رسمی ) و یا سال رسمی => (سال یزدگردی + 10)
٢: سال شاهنشاهی ( کورش بزرگ ) => (سال رسمی + 2500) و یا => (سال میلادی +559 ).
٣: سال میلادی => (سال رسمی ایرانی + 621 ) و یا => (سال یزدگردی + 631).
٤: سال دینی زرتشتیان => (سال میلادی + 1738) و یا => (سال رسمی + 2359).
٥: سال قمری => 45/454 4 (24/365 3سال رسمی).
٦: سال رسمی => 24/365 4 (45/354 3 سال قمری).
٧: سالی، خورشیدی، کبیسه میباشد که اگر آنرا بر عدد 33 بخش کنند باقیماندهي آن یکی از اعداد: ١، ٥، ٩، ١٣، ١٧، ٢٢، ٢٦ و يا عدد ٣٠ باشد.
لازم بهیادآوری است که در زمانهای پیشین رسم بر این بوده تا موقوفات، مراسم، جشنها، زایشها، درگذشتها، و... را به تاریخ دینی بصورت نوشته و یا حتا بر روی ظروف فلزی حک میکردند که اکنون میتوان تاریخ درست آنها، به روز، را از روی جدولهاي پیوست دانست.
خود گاه شماری:
درسال 1337خورشيدي بر اساس قانون اعزام دانشجویان رتبه اول دانشگاه، به امریکا اعزام شدم. به عادت هر روز اوستا میخواندم و همانند ديگر زرتشتیان نماز خود را به نام روز، ماه و گاه تحویل میدادم. تا آن زمان هنوز سالنمای دینی در دسترس همگان نبود، از اینرو برپایه روز و ماهی که وارد آمریکا شده بودم، روز و ماههای دینی را بر روی یک سالنمای ترسایی نوشته و از آن بهره میبردم. پس از مدتی باخود اندیشیدم و کارکرد سالنمای رسمی را که چندان هم دشوار نبود یافتم و آنرا «خودگاه شماری» نامیدم و از آن هنگام تاکنون آنرا پیوسته به دوستان و دیگران آموزانده و میآموزانم و بر این باورم که هر خواهانی قادر خواهد بود تا باژرف نگری شایسته این روش را به آسانی آموخته و حتا بهتر از من به دوستان و خردجویان دیگر بیاموزند.
درسال 1376 هنگامي که در کانادا بودم، این روش را به زبان «فارسی/انگلیسی» و «Fanglish» به صورت پستالکترونیکی برای دوستان E-mail کردم.
پیشآگاهی: همه نحوهي کارکرد ساعت را میدانیم. ساعت"1"، یک ساعت بعدازساعت "12" و ساعت "2"، دوساعت پس از ساعت "12" ... و ساعت "11" یازده ساعت بعد از ساعت "12" و دوازده ساعت بعد از هرساعتی باز همان ساعت خواهد بود. یعنی 12 ساعت بعد از ساعت "3 "، (یک دورکامل عقربه ساعتشمار از ساعت "3") میشود ساعت"3". افزون بر این میتوان با اعداد روی صفحه ساعت عملیات جمع و منها انجام داد. یعنی 2ساعت پس از ساعت"6" میشود ساعت"8" و 3ساعت قبل از ساعت "4" میشود ساعت"1" و 15ساعت پس از ساعت"3" میشود"6 ".
میتوانیم روزهای هفته را هم ساعت روزشماری بینگاریم. همچون ساعت بالا که بهجای ساعتهای "1"و "2"و "3"و..."1شنبه"و "2شنبه"و "سه شنبه" ... تا "6شنبه" (:آدینه یاجمعه) نوشته شده با همان ویژگیهای ساعت قبلی یعنی 1شنبه یک روز بعداز شنبه، 2شنبه 2 روز پس از شنبه و...تا آدینه که 6روزپس ازشنبه و 7روز بعد از هرشنبه که باز میشود شنبه. و 12روز یا 1هفته و 5روز (یک دور7روزه بهاضافه 5روز) بعد از 1شنبه که میشود 6شنبه یا آدینه. همينگونه یک ماه 30روزه (4هفته و 2روز) بعد از 2شنبه که میشود 4شنبه یا 31روز بعد از 2شنبه که میشود 5شنبه، بهعبارتی دیگر ما عددی بزرگتر از 6 را بهکار نمیبریم، پس نوروز امسال که 2شنبه بود، نوروز سال بعد (52هفته و یک روز) 3شنبه خواهد بود.
تا اینجا هرآنچه لازم بود بدانیم، گفته شد. اکنون برای تمرین گاه شمار سال 1376 که نوروز آن آدینه، با روز دینی "اورمزد و فروردینماه" است را بنویسیم.
روز اول نوروز، آدینه، "یکم" که آدینه بعدی "هشتم" است. ازطرفی این آدینه 6روز بعد از روز شنبه است، پس اولین شنبهي فروردین دوم و دومین، سومین و چهارمین شنبه به ترتیب "9"و "16"، "23"، "30" خواهند شد و بقییه روزهای هرهفته با توضیحاتی که داده شد آسان خواهد بود. حال اگر پرسیده شود که 24 فروردین چند شنبه است پاسخ این است که چهارمین شنبهي ماه فروردین که "23" بود و از طرفی 24 که 1روز بعد از شنبه "23" است، پس پاسخ 1شنبه است.
روز شمار ماههای دیگر سال 1376 همانند ماه فروردین است. یعنی اولین روز ماه اردیبهشت که 31روز بعد از نخستین روز ماه فروردین 2شنبه خواهد بود و اولین،دومین ،سومین و چهارمین شنبه ماه اردیبهشت به ترتیب "6"، "13"، "20" و "27" میباشند.
با همین روش سالنمای ديگر ماههای سال 1376 را مینویسیم. یادآور میشوم که ماههای سال از مهر به بعد 30 روزه هستند. یعنی 6ماه اول سال 31روزه و 5ماه بعدی 30روز و ماه پایانی 29روز خواهدبود. پس به جای(٣) عدد 2 روز به اول ماه قبل از آن اضافه میکنیم.
گاهشماری دینی زرتشتي:
در ایران باستان یک سال را به 12ماه 30روزه به اضافه یک"پنجه" 5روزه بخش ميكردند. هر روز از ماه و هر ماه از سال در اين گاهنما نامی دارد(نام هر ماه، نام یکی از امشاسپندان و یا ایزدان است) و نام هر ماه نیز نام یکی ازهمین روزهای ماه است و آغاز سال يا نوروز، روز اورمزد و فروردینماه برابر یکم فروردین درگاه شماری رسمی است. سیاُمین روز فروردین برابر با سیاُمین روز دینی"انارام ایزد" و 31 فروردین برابر میشود با اولین روز دومینماه دینی یا "روز اورمزد و اریبهشت". در نتیجه دومینماه دینی یک روز از دومینماه رسمی پیشی میگیرد، از اینروست که درگاهشمار زرتشتي هر ماه، به تعداد ماههای قبل ازخود، از گاه شمار رسمی پیشی میگیرد. یعنی 15تیرماه رسمی برابر است با 18اُمین روز گاهشمار ديني یا "رشن ایزد". از ماه مهر و ماههای بعد از آن، گاهنماي زرتشتي 6روز از ماه همتاي خود در گاهشمار رسمی پیشی میگيرد. برای مثال دهمین روز اسفندماه درسالنمای رسمی برابر شانزدهمین روز"مهرایزد و اسفندماه" است.
سالنمای ترسایی یا مسیحی:
میدانیم که نوروز در اول بهار، روز 21مارچ، برابر است با اولین روز از گاهشمار رسمی، یعنی 1/1/...ایرانی برابر است با 21/3/... مسیحی. پس تاریخ ترسایی از لحاظ ماه، 2ماه و از لحاظ روز "20" روز از گاهشماری ایرانی جلوتر است. حال اگر به هر دو تاریخ 11روز بیفزاییم یعنی 12/1/...ایرانی، برابر است با 1/4...مسیحی. در اینجا از لحاظ ماه تاریخ ترسایی 3ماه جلوتر و از لحاظ روز، سالنمای ایرانی 11روز جلوتر است. در حقیقت در دههي اول ماه میلادی 2 و در دو دهه بعد 3ماه از گاهشماری رسمی جلوتر است. چون بعضی از ماههای میلادی ٢٨و ٢٩و ٣٠و ٣١ روزه است از اینرو این ارقام، از لحاظ روز خیلی دقیق نیستند.
با نیرومندی مطمن باشید که با کمی تمرین خواهید توانست خیلی دقیق این مطابقتها را یافته و به دوستان خود بیاموزانید.
پی نوشت:
١: در آن زمان من افتخار همکاری با دستور آذرگشسب درشرکت ملی نفت ایران را داشتم، ایشان درقسمت سفارشات خارجی و من در سازمان مهندسی بودیم
مهندس م.خسروياني