نوشته اصلی توسط
sevenstar
مردي كه نون نداره اين همه زبون نداره
مردي كه در مقابل عشق عقل خود را از دست مي دهد عاقل ترين عاقل هاست
مرد براي كار از خانه بيرون مي رود و زن براي تماشاي او
مرد وقتي آزاد است كه زنش حداقل به اندازه سه وجب از او دور باشد
مرد متملق، يك دشمن مخفي است
مردي كه همه چيز را به زنش مي گويد تازه داماد است
مرد خوش شانس زنش را از دست مي دهد و مرد بد شانس اسبش را
معشوقه هيچ مردي زشت نيست
مرد ، كم دوست دارد ولي هميشه دوست دارد، زن زياد دوست دارد ولي گاهي دوست دارد
مرد سر دارد و زن كلاه
مرد عاقل در گريه زن چيزي جز آب نمي بيند
مرد را از نمك سفره مي توان شناخت
مردي كه زن ميگرد به سوي پشيماني ميرود
مرد و هندوانه شناختني نيستند
مرد كردار كم حرف است
مرد در يكصد سال عمر نيك نام نمي شود ولي در كمتر از يك روز بد نام ميگردد