بریده باد دست قرآن سوزان و آنها که از این عمل شادند و حنجره هایشان همچون همیشه نامردهمچون دستان ابولهب وهمسرش
((و نقلب أفئدتهم و أبصارهم
و دگرگون کردیم چشم ها وقلبهایشان را ))

سر هر کوه رسولی دیدند
ابر انکار به دوش آوردند
باد را نازل کردیم تا کلاه از سرشان بردارد
خانه هاشان پر داوودی بود
چشمشان را بستیم
دستشان را نرساندیم به سر شاخه هوش
جیبشان را پر عادت کردیم
خوابشان را به صدای سفر آینه ها آشفتیم