روشهاي طبقه بندي هزينه ها:
الف: طبقه بندي هزينه ها به تفكيك عوامل اصلي بهاي تمام شده
موسسات توليدي در جريان عمليات خود، مواد اوليه را با كمك تكنولوژي و كار نيروي انساني به محصول تبديل مي كنند . پس عوامل تشكيل دهنده بهاي تمام شده محصولات يك موسسه توليدي را مي توان در سه بخش كلي هزينه مواد، هزينه كار و هزينه سربار طبقه بندي كرد.
ب: طبقه بندي هزينه ها به مستقيم و غير مستقيم:
هزينه هاي مستقيم هزينه هاي هستند كه بتوان آنها را به سهولت به واحد محصول تخصيص داد مثل هزينه مواد اوليه، هزينه پرسنلي كه مستقيما با مواد و ماشين آلات سازنده محصولات كار مي كنند و بقيه هزينه ها غير مستقيم تلقي مي شوند يعني هزينه هاي مواد اوليه و پرسنلي كه در تعريف فوق به صورت مستقيم تلقي نمي شوند.
ج: طبقه بندي هزينه هاي متغير و ثابت
د: طبقه بندي هزينه ها با توجه به وقايع سازماني : هزينه هاي توليدي – خدماتي - اداري – فروش
ه: طبقه بندي هزينه ها به روش تركيبي: در سطح حسابهاي كل از يك روش و در سطح حسابهاي معين از ديگر روشهاي طبقه بندي هزينه ها استفاده كرد.
مراكز هزينه :
عمليات ساخت محصول در يك موسسه توليدي ممكن است توسط قسمتهاي مختلفي صورت گيرد در اين حالت هر قسمت،مسئوليت بخشي از فرآيند توليد را بعهده داشته و محصول با عبور از اين قسمتها بتدريج تكميل شده ونهايتا بصورت محصول آماده براي فروش در مي آيد. بمنظور كنترل هزينه هاي توليد ومحاسبه بهاي تمام شده محصولات به شكلي كه بتوان مشخص كردكه هر يك از قسمتهاي توليد چه مبلغي از عوامل تشكيل دهنده بهاي تمام شده را به خود اختصاص داده اند،مي بايست اين قسمتها به دقت شناسايي شوند. در حسابداري صنعتي هر يك از اين قسمتها را مركز هزينه مي نامند. تعيين مراكز هزينه بايد بنحوي صورت گيرد كه تخصيص هزينه ها به آنها امكان پذير بوده و حوزه مسئوليت سرپرستان اين مراكز مشخص باشد. در حسابداري بهاي تمام شده اصطلاح مركز هزينه به هر يك از واحدها و قسمتها اعم از توليدي، پشتيباني، اداري و فروش اطلاق مي شود. مراكز پشتيباني، خدماتي- سرويس دهنده مانند مراكز تهيه آب و برق و گاز، تعميرگاهها و انبارها. اين مراكز با خدمت خود عمليات توليد را تسهيل مي كنند و بدون وجود آنها اصولا عمل توليد امكان نخواهد داشت .
انواع هزينه ها در هر يك از مراكز هزينه:
اولين گام در جهت محاسبه بهاي تمام شده محصولات، جمع آوري هزينه هاي انجام شده در هر يك از مراكز هزينه است.
الف: هزينه مواد اوليه : هر ماده اي كه در توليد محصول نقش مستقيم داشته و قسمتي از محصول نهايي را تشكيل دهد، ماده اوليه نام دارد. برخي مواد را در فرآيند توليد نقش كمكي و تسهيل كنندگي را دارند نمي توان بعنوان مواد اوليه طبقه بندي كرد بلكه آنها ساير هزينه هاي توليد محسوب مي شوند.
ب: هزينه كار: مثل هزينه هاي حقوق و دستمزد نيروي انساني بكار گرفته شده كه مي تواند بصورت هزينه كار واقعي " ليست حقوق" و هزينه كار جذب شده باشد.
ج : هزينه سربار : مثل هزينه استهلاك – سوخت – تعميرات ماشين آلات – هزينه مواد و كار غير مستقيم و بطور كلي هزينه هاي مراكز خدماتي كه مجموعا هزينه هاي سربار يا بالاسري مي نامند.
بودجه بندي عملياتي (PERFORMANCE BUDGETING)
در بودجه بندي عملياتي (PERFORMANCE BUDGETING) علاوه بر تفكيك اعتبارات به وظايف، برنامه ها، فعاليتها و طرحها، حجم عمليات و هزينه هاي اجراي عمليات دولت و دستگاههاي ذيربط براساس روشهاي حسابداري بهاي تمام شده، محاسبه و تعيين مي گردد. لذا ارقام پيش بيني شده در بودجه عملياتي متكي به تجزيه و تحليل تفصيلي برنامه ها، فعاليتها، عمليات و قيمت تمام شده آنان برپايه اهداف و مقاصد دولت است، كه در آن بخشي از هزينه هاي عمومي و استهلاك دارائيهاي سرمايه اي به واحدهاي عملياتي برنامه ها و فعاليتها تخصيص مي يابد.
تدوين و اجراي بودجه عملياتي در دستگاههاي دولتي مستلزم كاربرد حسابداري تعهدي، به منظور تعيين هزينه هاي واقعي برنامه ها و فعاليتهاست. هماهنگي و يكنواختي طبقه بنديهاي بودجه اي و حسابداري و تطبيق آنها با تركيب سازماني دستگاههاي دولتي از يك طرف و ارتباط وظايف برنامه ريزي، بودجه ريزي و حسابداري دولتي از طرف ديگر نيز از ضروريات بودجه عملياتي و ايجاد اطلاعات كافي براي مديريت منابع و وجوه عمومي است.
در بودجه عملياتي از طبقه بندي عملياتي جهت اعتبارات استفاده مي شود. در طبقه بندي عملياتي كالا و خدمات خريداري شده، به جاي طبقه بندي برحسب نوع و ماهيت به عنوان عوامل و اجــــزاي فعاليتها تلقي و طبق بندي مي گردند. براي نمونه مواد و مصالح ساختماني مصرف شده توسط سازمان دولتي، بخشي از بهاي تمام شده، جاده، پل يا ساختمان ساخته شده محسوب و طبقه بندي مي گردد. زيرا مواد و مصالح مذكور در تركيب با ساير تجهيزات و خدمات استفاده شده حاصل نهايي خاصي را كه جزئي از وظايف و اهداف و برنامه هاي سازمان دولتي است، ايجاد مي كند. به عبارت ديگر، مواد، كالا و خدمات خريداري شده با محصول و توليد نهايي (END-PRODUCT) ارتباط داده مي شود. طبقه بندي عملياتي مدارك و اسناد قابل قبول و واقعي را كه ممكن است در تشخيص كارايي&، سطوح مختلف مديريت مفيد باشــــد، ايجاد مي كند و بيان مي دارد كه علت افزايش هزينه هاي بهاي تمام شده برنامه ها، افزايش حجم عمليات است يا افزايش هزينه ها براي حجم ثابت است. شكل شماره يك طبقه بندي در بودجه عملياتي را نشان مي دهد.
گرچه طبقه بندي عملياتي برحسب فعاليتها توجه مديريت را به برنامه ها و هزينه هاي تمام شده آنها جلب مي كند ولي بايد توجه داشت كه هزينه هاي تمام شده همه فعاليتها به خودي خود، ارزش واقعي آنها را نشان نمي دهد. لذا در اكثر برنامه هاي دولت، فعاليتها به عنوان واحــــــدهاي اندازه گيري عمليات به كار مي روند، زيرا، داراي قابليت انعطاف و متناسب با ساختارهاي سازماني موجود هستند. دوران گذار از بودجـــه بندي برنامه اي به سوي بودجه بندي عملياتي سرآغازي است براي:
عبور از حسابداري نقدي به طرف حسابداري تعهدي؛
گامي موثر و مفيد درجهت شفافيت سازي هرچه بيشتر هزينه ها؛
زمينه اي براي انجام اصلاحات ساختاري و عقلاني تر كردن نقش دولت در فعاليتهاي اقتصادي
بودجه ريزي برمبناي صفر
طبق معمول درفرآيند تهيه بودجه هزينه هاي سال پيش كه به مصرف رسيده به عنوان يك نقطه آغار به حساب مي آيد. كار افرادي كه بودجه جديد را مي نويسند يا تهيه مي كنند اين است كه چه اقلامي ازبودجه را بايد حذف كرد و چه فعاليتهايي (وبر همان اساس چه اقلامي ) را بايد اضافه نمود. يك چنين كاري باعث مي شود كه مديريت براي ادامه ندادن نوع خاصي از كار تعصب ويژه اي به خرج دهد(به ويژه زماني كه به سبب تغييرات محيطي يا تغيير كه در هدفهاي سازمان رخ داده مساله مفيد بودن آن قلم فعاليت ،ديگر مطرح نيست).
بودجه بندي برمنباي صفر (ZBB) سعي دارد كه اين نقيصه رابرطرف كند .ZBB توجيه مجدد هرفعاليت از مبناي صفر است و براي هر فعاليت يا برنامه بايد توجيهي وجود داشته باشد كه آيا لازم است يا نه؟ دربودجه برمبناي صفر هزينه ها به جاي اين كه برمبناي سطح جاري محاسبه شوند، از صفر شروع ميشوند. با چنين بودجه اي براي هر ريالي كه مصرف ميشود بايد توجيه منطقي داشته باشد.
پيتر پير (Peter Phyrr) بودجه بندي برمبناي صفر را چنين توصيف كرده است:
«يك برنامه عملياتي و فرآيند بودجه اي است كه هر مدير را ملزم مي كند كه به نحوي كامل، مشروح ومستدل درخواست بودجه خود را از پايه صفر (زيرا مبناي صفر است) توجيه كند و مسوول اثبات اين امر باشد كه چرا بايد هر مبلغ را به مصرف برساند».
بودجه بندي بر مبناي صفر درمقايسه با بودجه سنتي ، داراي مزايايي به شرح ذيل است: الف) اين بودجه درباره اين كه آيا فعاليتها بايد ادامه يابند يا متوقف شوند، توجيه بيشتري دارد.
ب) اشتراك مساعي تمام كساني را كه با بودجه ارتباط دارند، مجاز مي داند.
ج) ازآنجايي كه هريك از شقوق مختلف بايد به طور كمي محاسبه شده ، معيارهاي لازم براي مقايسه وجود دارند و لذا، ارزيابي آنها روشن وخالي از ابهام است.
د) فعاليتهايي كه اولويت پايين دارند، با اطمينان خاطر حذف ميشوند.
در ظاهر ، بودجه بندي برمبناي صفر باعث ميشود كه بتوان اولويتهاي بودجه را به شيوهاي بهتر تعيين كرد و كارآيي سازمان را بالا برد، ولي واقعيت اين است كه چنين كاري باعث ميشود تا مقدار بيشتري كارهاي دفتري انجام شود واحتمالاً روحيه افراد و مديراني كه بايد براي اقلام هزينه هاي پيشنهادي دلايل موجهي ارائه نمايند تضعيف گردد (كه در نتيجه موجوديت برخي از اقلام هزينه ها به زير سوال خواهد رفت) . به همين دليل است كه در زمان كنوني نسبت به سال هاي پيشين از بودجه بندي برمبناي صفر كمتر استفاده ميشود(فرج وند،1380،ص205).
-5 نظام طرح ريزي – برنامه ريزي – بودجه بندي
روشي كه درجهت تكميل بودجه برنامه اي اخيراً در بسياري از كشورها معمول شد، نظام طرح ريزي- برنامه ريزي – بودجه نويسي است. اين اصطلاح درسال 1960 توسط وزارت دفاع ايلات متحده آمريكاي شمالي مورد استفاده قرار گرفت و بعداً با شرايط متفاوتي به دستگاههاي ديگر دولتي راه يافت.
با استفاده از نظام PPBS مي توان برنامه ريزي – طرح ريزي وبودجه نويسي – اطلاعات مديريت – كنترل مديريت وارزشيابي برنامه اي را به هم مرتبط ساخت و درعين حال نسبت به تجزيه وتحليل سيستماتيك هر يك از عناصر تاكيد كرد(فرج وند،1380،ص206).
دراين نظام، بيش از آنكه به بودجه ريزي داده ها مطرح باشد بودجه ريزي ستاده ها (Outputs) مطرح است. در اين نظام ، محور اصلي بحث عبارت از هدفها و نتايج نهايي عمليات دولت و امكان نيل به اين هدفها از طريق عمليات مختلف و مقايسه اين عمليات و انتخاب بهترين، ارزانترين ، سريع ترين و مناسب ترين آنها مي باشد. نكته مهم اين است كه اين مجموعه را بايد يك نظام تلقي نمود نه روش و فن خاص، نظامي كه شامل مبناي تصميم گيري مناسب ومعقول درمرحله سياست سازي و اعلام خط مشي طراحي برنامه هاي اجرايي و تخصيص منابع محدود ميان نيازهاي نامحدود بوده و برقراري ارتباط مداوم بين اين عوامل را فراهم مي سازد به اين ترتيب هريك از اجزاء نظام از لحاظ نيل به هدفهاي تعيين شده در ارتباط با جزء ديگر نقشي دارد.
پیش بینی درآمدها و هزینه هامتناسب با تحولات در جامعه بشری و تغییر وظایف دولت ها
الف ) پیش بینی در آمد ها :
* روش سال ما قبل آخر درآمد پیش بینی شده دقیقا برابر با در آمد قطعی سال ما قبل آخراست.
* روش حد متوسط ها حد متوسط افزایش و یا کاهش هر یک از درآمدها را در یک دوره 3 یا 5 ساله بدست آورده ، درآمد سال آینده را پیش بینی می کند .
* روش پیش بینی مستقیم با انجام مطالعات و بررسی های دقیق در مورد اوضاع و احوال اقتصادی موجود و تجارب سال های گذشته ، با اتکا به تخصص و تجارب خویش مبادرت به پیش بینی در آمدها برای دوره آینده می کند .
* روش سنجیده منظم پیش بینی در آمدها با استفاده از دو تکنیک تجزیه و تحلیل همبستگی و جمع آوری پرسشنامه های نمونه.
برآورد هزینه ها:
* بودجه متداول (سنتی) : با تاکید بر نقش بودجه به عنوان ابزار مالی و حسابداری برای دریافت ها و پرداخت ها در بخش دولتی و توزیع اعتبار معطوف به ( دستگاه – هزینه ) و نقش مجلس در بررسی بودجه برای تهیه بودجه یک دستگاه دولتی براساس روش سنتی لازم است :
* شناسای کامل وضع موجود دستگاه اجرایی شامل اطلاعات کارکنان ، تجهیزات و اموال ، اطلاعات مورد نیاز اعتبارات دستگاه ، اصلاحات به عمل آمده ، اطلاعات مربوط به هزینه دستگاه ،
* پیش بینی نیازهای سال بودجه
* تبدیل نیازهای پیش بینی شده به ارزش پولی
* بودجه ریزی افزایش یا سبک نگهداشت سطح حجم عملیات دستگاه ثابت فرض شده و با افزایش و یا کاهش هزینه ها در برابر حجم عملیات ثابت مقایسه و پیش بینی می شود .
* بودجه برنامه ای : تلاش براین است که عملیات سازمان به شکل برنامه کاری تنظیم شود .
مزایای بودجه برنامه ای :
* بهبود تنظیم برنامه و کنترل عملیات
* تجدید نظر و تصویب برآورد بودجه
* عدم تمرکز برآورد هزینه ها
* هماهنگی عملیاتی
* بهبود روابط با مردم
* بودجه عملیاتی : همان بودجه برنامه ای به شکل پیشرفته است که به نحوی دقیق تر و روشن تر اجرای برنامه ها را از دیدگاه فایده و هزینه تجزیه و تحلیل می نماید.
برنامه های دولت از نظر قابلیت اندازه گیری :
عمیات قابل اندازه گیری
عملیات غیر قابل اندازه گیری
* بودجه برنامه ای در سطح بالاتر از بودجه عملیاتی است .
* بودجه برنامه ای هزینه ها را بصورت چکی و در سطح برنامه مطرح می کند در حالی که برنامه عملیاتی هزینه ها را جزیی می بیند .
* بودجه برنامه ای روند آینده اهداف و فعالیت های دولت را می بیند در حالی که بودجه عملیاتی بر ارتباط میان مواد هزینه و محصول نهایی را در عملیات اشاره می کند .
* بودجه برنامه ای کار دستگاه اجرایی ، سازمان مدیریت و برنامه ریزی و مجلس را آسان می کند . در حالی که بودجه عملیاتی حجم کار هر فعالیت را مشخص می کند .
تفاوت بودجه برنامه ای با عملیاتی :
* بودجه ریزی به روش نظام برنامه ریزی _طرح ریزی و بودجه ریزی (P.P.B.S)
* برنامه ریزی
* طرح ریزی
* بودجه ریزی
* سیستم
(P.P.B.S) عبارت از کاربرد منظم بودجه بندی برنامه ای و شامل پیش بینی عناصر کوتاه مدت و میان مدت در جریان تهیه و تنظیم تقسیمات عمومی است .
استفاده از (P.P.B.S) موجب می شود :
* مخارج بر اساس محصولات مختلف فعالیت های عمومی به وظایف ارتباط داده می شود .
* گستره پیش بینی و تصمیم وسعت می یابد.
* با مقایسه ( هزینه – فایده ) تصمیماتی صحیح اتخاذ می شود .
* بودجه ریزی بر مبنای صفر (Z.B.B)
* فعالیت ها به فعایت های فرعی تقسیم می شود .
* تمامی فعالیت های ارزیابی شده ، اولویت بندی ، و انتخاب مهمترین اولویت ها
* توزیع مناسب سازمانی بر مبنای ترجیحات و اولویت برنامه ها تخصیص یابد.
مدیریت مالی - بدهی زدایی
اصولاً حذف بدهي از دفاتر و صورتهاي مالي به دو راه انجام ميشود: يکي برائتذمّه 1 و ديگري به روشي که آن را بدهيزدائي2 يا وامکاهي عنوان دادهايم. در روش اول واريز بدهي و تصفيه آن به طريقي که در قوانين و قراردادها مشخص شده است انجام ميگيرد و در نتيجه آثار حقوقي ديناز بين ميرود و در واقع پس از واريز آن بدهکار مسئوليتي ندارد و رابطه او با بدهي قطع ميشود.
در روش دوم يعني بدهيزدايي، که براساس بيانيه استانداردهاي حسابداري مالي3 از سال 1983 در امريکا مجاز تشخيص شده است، بدهکار ميتواند، از طريق بدهيزدائي، دين خود را از حسابها و صورتهاي مالي حذف کند به اين ترتيب که پول نقد و يا اوراق بهادار خالي از خطر4 را به معني معادل اصل و بهره و يا سود متعلق به بدهي در حساب اماني غيرقابل برگشتي5 توديع نمايد و در واقع مبلغي را که لازم است به طلبکار يا طلبکاران تاديه شود کلاً به اين حساب بسپارد.
همزمان با انتقال وجوه به حساب اماني مزبور، شرکت، حساب بدهي و همچنين اوراق بهادار منتقل شده را از دفاتر و صورتهاي مالي خود حذف ميکند واگر بين اين دو مبلغ يعني مانده بدهي اعم از اصل و بهره و آنچه به منظور حذف آن به حساب اماني منتقل ميشود تفاوتي باشد آن را به عنوان سود و يا زيان تصفيه بدهي قبل از موعد منظور ميدارد.
گرچه به طريق بالا، حساب بدهي از دفاتر و صورتهاي مالي حذف ميشود، ولي بايد توجه داشت که شرکت از لحاظ حقوقي و بر طبق شرايط اخذ وام و يا صدور اوراق قرضهاي که به اين ترتيب واريز ميکند تعهداتي خواهد داشت و کلاً برائت ذمّه حاصل نمينمايد. در هر حال در درجه اول (بخصوص در مورد اوراق قرضه) شرکت متعهد و ضامن باقي ميماند تا تصفيه کامل حقوقي انجام شود. علاوه براين، اگر بدهي ناشي از صدور اوراقي باشد که به طور عام مورد معامله قرار گرفتهاند، حذف آن از صورتهاي مالي به روش بدهيزدايي در وضع صادرکننده از لحاظ مسئوليتهايي که صدور آن اوراق ايجاد ميکند تغييري نميدهد.
بيانيه استانداردهاي حسابداري مالي مورد بحث براي حذف بدهي از دفاتر و صورتهاي مالي دو شرط گذاشته است: يکی این که حساب امانی که برای تودیع وجوه یا اوراق بهادار انتخاب یا افتتاح میشود میباید منحصراً خاص واریز تعهدات ناشی از دین معین باشد، و دیگر این که اگر اوراق بهادار به جای پول در حساب مزبور تودیع میشود میباید لزوماً «خالی از خطر» باشد چه از لحاظ مبلغ و چه از نقطه نظر زمان تبدیل آنها به نقد. به این منظور، از اوراق بهادار دولتی در اینگونه موارد استفاده میکنند که سررسید و مبلغ آنها منطبق با سررسید و مبلغ بدهی باشد.
در مواردی که بدهی به ارز خارجی باشد، همان شرایط مندرج در بیانیه را باید رعایت کرد فقط با این اختلاف که اوراق بهادار خالی از خطر هم باید به همان ارز خارجی باشد.
روش بدهیزدایی را در مورد اجارههای بلندمدت6 هم بکار بردهاند. ولی در این مورد وقتی قابلیت استفاده پیدا میکند که تاریخ نهایی آن مصرحاً معلوم و طبق سند غیرقابل تغییر باشد و به علاوه این دو مجدداً بدون تغییر اعلام و تشخیص شود.
از لحاظ مالیاتی، سود و زیان حاصل از کاربرد روش بدهی زدایی را مشمول مالیات ندانستهاند. ولی تنها جایی که خلاف آن آمده است در مقررات بیانیه استانداردهای حسابداری مالی شماره 96 مورخ دسامبر 1987 میباشد که مقرر میدارد که شرکت میباید سود یا زیان ناشی از زدایش قبل از موعد بدهی را پس از وضع مالیات منظور و گزارش کند.
تاثیر بدهیزدایی بر سود
حذف بدهی به طریق بالا مورد بحث بسیار قرار گرفته و جهات مثبت و منفی چندی برای آن ذکر کردهاند. مهمترین نکتهای که متذکر شدهاند این است که استفاده از این روش بر مبلغ سود خالص اثر میگذارد. مثلاً اگر برای اوراق قرضه یا وام، نرخ بهرهای ثابت معین شده باشد و پس از مدتی نرخ بهره در بازار معاملات بالا رود، مسلماً ارزش دفتری بدهی از هزینه تحصیل اوراق بهادار خالی از خطر بیشتر میشود. بنابراین، نتیجه حذف بدهی در این روش، به افزایش سود خالص در صورت سود وزیان میانجامد. صاحبنظران بیم آن دارند که ممکن است شرکتها به این روش روآورند و بر استفاده از آن بیفزایند و با این مجوز، معاملاتی را صرفاً به خاطر افزایش سود خالص خود، آن هم در زمانی که مناسب دانند، انجام دهند.به هر دلیل شرکتی به بدهیزدائی اقدام کند، از آنجا که دلایل و موجبات این عمل موقتی و کوتاهمدت محسوب میشود، پرسشهایی در ذهن سرمایهگذاران و تحلیلگران مالی بر میانگیزد که در نتیجه، بدهیزدائی از لحاظ ارزش و اعتبار کلی شرکت اقدام کننده با دیدی منفی تلقی میشود. با وجود این، باید گفت گاه ممکن است استفاده از روش بدهیزدائی مطلوب تفسیر شود و آن بیشتر در موقعی است که با حذف بدهی، نوعی بدهی دیگر که دارای شرایط بهتری است جانشین آن شود.
آیین رفتار حرفه ای
5. الف ـ تشکل حرفه ای عبارت از جامعه حسابداران رسمی و یا هر جامعه ، انجمن و سازمان حرفه ای حسابداری و حسابرسی ثبت شده در ایران است .
ب ـ حسابدار حرفه ای شخص حقیقی یا مؤسسه ای است که عضو یک تشکل حرفه ای باشد.
پ ـ حسابدار حرفه ای مستقل حسابدار حرفه ای است که خدمات حرفه ای خود را مستقلاً به عموم ارائه می کند. این عنوان درباره حسابداران حرفه ای شاغل در مؤسسات حرفه ای نیز بکار می رود.
ت ـ حسابدارحرفه ای تحت استخدام حسابدار حرفه ای است که برای ارائه خدمات حرفه ای خود، به عنوان یک شخص حقیقی در استخدام یک کارفرما (به استثنای مؤسسات حرفه ای ) است .
ث ـ خدمات حرفه ای هرگونه خدمات حسابداری ، حسابرسی ، مالیاتی ، مشاورة مدیریت و مدیریت مالی است که توسط حسابداران حرفه ای ارائه می شود و انجام آن مستلزم بکارگیری دانش حسابداری و مهارتهای مرتبط با آن است .
ج ـ آگهـی اطلاع رسانی به عموم ، درباره معرفی حسابدار حرفه ای و خدمات وی است که با هدف برتـر جلوه دادن آن حسابدار حرفه ای انجام نگرفته و جنبه تبلیغات نیز نداشته باشد.
چ ـ تبلیغات اطلاع رسانی به عموم ، با نگرش جلب مشتری ، درباره خدمات و مهارتهایی است که توسط حسابداران حرفه ای ارائه می شود.
ح ـ گزارشگری حرفه ای کاری است که مستلزم اظهارنظر حرفه ای نسبت به اطلاعات مالی به وسیله حسابدار حرفه ای مستقل می باشد.
منافع عمومی
6. پذیرش مسئولیت در قبال جامعه از ویژگیهای شاخص هر حرفـه است و مقبولیت هرحرفه به میزان مسئولیتی بستگی دارد که آن حرفه در جامعه به عهده می گیرد. جامعه ای که حـرفـه حسابداری با آن سر و کار دارد متشکل از صاحبکاران ، سرمایه گذاران ، دولت ، اعتباردهندگان ، کارکنان ، کارفرمایان و سایر اشخاصی است که درجهت تصمیم گیریهای آگاهانه خود به نتایج کار حسابداران حرفه ای اتکا می کنند. چنین اتکایی برای حرفه حسابداری درقبال حفظ منافع عمومی ایجاد مسئولیت می کند.
7. مسئولیت حسابدار حرفه ای تنها به تأمین نیازهای صاحبکار یا کارفرما محدود نمی شود و رفع نیازهای طیف وسیعی از اشخاص را در بر می گیرد. به همین دلیل استانداردهای حرفه ای به نحو چشمگیری تحت تأثیر ملاحظات منافع عمومی ، تدوین می شود. برای مثال :
الف ـ حسابرسان مستقل با اظهارنظر درباره صورتهای مالی به سرمایه گذاران و مؤسسات مالی برای سرمایه گذاری و اعطای تسهیلات مالی کمک می کنند.
ب ـ مدیران مالی با انتخاب راه کارهای مناسب ، امکان استفاده مؤثر و کارآ از منابع واحدهای اقتصادی را فراهم می کنند.
پ ـ حسابرسان داخلی اطمینان بیشتری نسبت به سیستم کنترلهای داخلی فراهم می آورند و درنتیجه قابلیت اتکای اطلاعات تهیه شده برای خارج از واحد اقتصادی افزایش می یابد.
8. حسابداران حرفـه ای نقش با اهمیتی در بهبود وضعیت اقتصادی جامعه ایفا می کنند؛ برای مثال استفاده کنندگان ، در زمینه های حسابداری و گزارشگری مالی ، مدیریت مالی و مشاوره های حرفه ای مناسب و قابل قبول درباره بسیاری از موضوعات تجاری و مالیاتی ، به خدمات حسابداران حرفه ای اتکا می کنند.
9. حفظ اعتماد عمومی به حرفه حسابداری تا زمانی میسر است که حسابداران حرفه ای خدمات خود را در سطحی ارائه کنند که شایسته اعتماد جامعه باشد؛ از این رو خدمات حسابداری حرفه ای باید در بالاترین سطح ممکن و با رعایت ضوابطی ارائه شود که تداوم انجام این خدمات با کیفیت مناسب را تضمین کند.
اهداف حرفه حسابداری
10. از دیدگاه آیین رفتار حرفه ای ، اهداف حرفه حسابداری عبارت از دستیابی به بهترین اصول و ضوابط حرفه ای ، اجرای عملیات در بالاترین سطح ممکن ، براساس اصول و ضوابط مذکور و به طور کلی تأمین منافع عمومی است . تحقق این اهداف مستلزم تأمین موارد زیر است :
الف ـ اعتبـارـ جامعه به اطلاعات و سیستمهای اطلاعاتی قابل اتکا و معتبر نیاز دارد.
ب ـ حرفه ای بودن ـ افراد حرفه ای در زمینه حسابداری حرفه ای باید به سادگی توسط صاحبکاران ، کارفرمایان و سایر اشخاص ذینفع ، قابل تشخیص و شناسایی باشند.
پ ـ کیفیت خدمات ـ اطمینان از اینکه کلیه خدمات ارائه شده توسط حسابداران حرفه ای با بالاترین کیفیت ممکن انجام می شود.
ت ـ اطمینـان ـ استفاده کنندگان از خدمات حسابداران حرفه ای باید مطمئن شوند چارچوبی برای رفتار حرفه ای وجود دارد که ناظر بر ارائه آن خدمات می باشد.
اصول بنیادی
11. لازمه دستیابی به اهداف حرفه حسابداری توسط حسابداران حرفه ای ، پایبندی به اصول بنیادی زیر است :
الف ـ درستکاری ـ حسابدار حرفه ای در انجام خدمات حرفه ای خود باید درستکار باشد.
ب ـ بیطرفی ـ حسابدار حرفه ای باید بیطرف باشد و نباید اجازه دهد هرگونه پیش داوری ، جانبداری ، تضاد منافع یا نفوذ دیگران ، بیطرفی او را در ارائه خدمات حرفه ای مخدوش کند.
پ ـ صلاحیت و مراقبت حرفه ای ـ حسابدار حرفه ای باید خدمات حرفه ای را با دقت ، شایستگی و پشتکار انجام دهد. وی همواره موظف است میزان دانش و مهارت حرفه ای خود را در سطحی نگاه دارد که بتوان اطمینان حاصل کرد، خدمات وی به گونه ای قابل قبول و مبتنی بر آخرین تحولات در حرفه و قوانین و مقررات ارائه می شود.
ت ـ رازداری ـ حسابدار حرفه ای باید به محرمانه بودن اطلاعاتی که درجریان ارائه خدمات حرفه ای خود بدست می آورد توجه کند و نباید چنین اطلاعاتی را بدون مجوز صریح صاحبکار یا کارفرما، استفاده و یا افشـا کند؛ مگر آنکـه از نظر قانونی یا حرفه ای حق و یا مسئولیت افشای آنرا داشته باشد.
ث ـ رفتار حرفه ای ـ حسابدار حرفه ای باید به گونه ای عمل کند که باحسن شهرت حرفه ای او سـازگـار باشـد و از انجـام اعمالی بپرهیـزد کـه ممکن است اعتبـار حرفـه را خدشـه دار کند.
ج ـ اصول و ضوابط حرفه ای ـ حسابدار حرفه ای باید خدمات حرفه ای را مطابق اصول و ضوابط حرفه ای مربوط انجام دهد و همچنین درخواستهای صاحبکار یا کارفرمای خود را به گونه ای با مهارت و دقت انجام دهد که با الزامات درستکاری ، بیطرفی و درمورد حسابداران حرفه ای مستقل با استقلال وی نیز سازگار باشد.
احکام
12. اگرچه اهداف و اصول بنیادی ارائه شده جنبه کلی دارد و ناظر به موارد خاص نیست ، اما " احکام "، رهنمودهایی درباره نحوه کاربرد اهداف و اصول بنیادی مزبور را برای موقعیتهایی ارائه می کند که حسابداران حرفه ای درحین کار با آن مواجه می شوند.
13. احکام به سه بخش تقسیم می شود:
الف ـ قابل اجرا در مورد کلیه حسابداران حرفه ای ، مگر در مواردی خاص که مستثنی شده است .
ب ـ قابل اجرا در مورد حسابداران حرفه ای مستقل .
پ ـ قابل اجرا در مورد حسابداران حرفه ای تحت استخدام که در شرایط ویژه ای ممکن است به حسابداران حرفه ای مستقل شاغل در مؤسسات حرفه ای نیز تعمیم یابد.
14. احکام در بخشهـای الف ، ب و پ (بنـدهـای 15 الی 31) و ضمانت اجـرای احکام در بندهای 32 الی 37 درج شده است .
بخش الف) احکام قابل اجرا در مورد کلیه حسابداران حرفه ای
15. درستکاری و بیطرفی
1- 15ـ درستکاری تنها به معنای صادق بودن نیست ، بلکه برخورد منصفانه و صادقانه را نیز شامل می شود. اصل بیطرفی ، حسابداران حرفه ای را به برخورد منصفانه ، درستکارانه و به دور از تضـاد منافع ملزم می کند. حسابداران حرفه ای درابعاد مختلف به انجام خدمات حرفه ای می پردازند. صرفنظر از نوع یا اندازة خدمات حرفه ای ، حسابداران حرفه ای باید در ارائه این خدمات ، درستکاری را حفظ کنند و در قضاوت خود به رعایت کامل بیطرفی پایبند باشند.
2ـ 15ـ حسابداران حرفه ای در انتخاب شرایط یا اعمالی که مشخصاً با الزامات مربوط به رعایت بیطرفی سروکار دارد بایـد عـوامـل زیر را بـه نحـو مناسب مورد توجـه قراردهند:
الف ـ حسابداران حرفه ای گاه در شرایطی قرار می گیرند که امکان اعمال فشار برآنان وجود دارد. این وضعیت ممکن است بیطرفی آنان را خدشه دار کند.
ب ـ تعریف و توصیف کلیه شرایطی که ممکن است حسابداران حرفه ای تحت تأثیر اعمال فشار قرار گیرند، میسر نیست . در تعیین معیارها و ضوابط لازم برای شناسایی روابطی که احتمال می رود یا به نظر می رسد بیطرفی حسابداران حرفه ای را خدشه دار می کند، شرط معقول بودن باید به عنوان یک عامل تعیین کننده مورد توجه خاص قرار گیرد.
پ ـ حسابداران حرفـه ای در رعایت بیطرفی ، بـایـد از ایجـاد روابطی بپرهیزند کـه امکان اعمـال نفـوذ دیگـران ، پیشداوری یـا تمایلات جانبدارانه را فراهم می کند.
ت ـ حسابداران حرفه ای باید از پایبندی همکاران شاغل در خدمات حرفه ای تحت نظر خود به بیطرفی ، اطمینان یابند.
ث ـ حسابداران حرفه ای باید از پذیرفتن یا اعطای هدایایی خودداری کنند که ممکن است منطقاً موجب این باور شود که برقضاوت حرفه ای آنان یا کسانی که با آنان سروکار دارند، تأثیر نامناسبی داشته باشد. آنچه به عنوان هدیه غیرمتعارف شناخته می شود، درهرمورد متفاوت است . اما به طور کلی حسابداران حرفه ای باید از قرارگرفتن در موقعیتهایی که به اعتبار حرفه ای آنان لطمه وارد می سازد، پرهیز کنند.
16. تضاد منافع
1ـ16ـ حسابداران حرفه ای اغلب در فرایند ارائه خدمات حرفه ای خود با موضوع تضاد منافع روبرو می شوند. این گونه موارد تضاد منافع ممکن است به شکلهای بسیار متفاوت ، از موارد نسبتاً ساده تا مسائل پیچیده ای چون تقلب و اعمال غیرقانونی بروز کند. هرچند ارائه فهرستی جامع از کلیه مواردی که ممکن است در آنها تضاد منافع پیش آید مقدور نیست ، اما حسابداران حرفه ای باید همواره نسبت به شرایطی که منجر به بروز تضاد منافع می شود، هُشیار باشند.
2 ـ16 مسئولیتهای حسابداران حرفه ای گاه با انتظارات درون و برون سازمانی درتضاد است . ازاین رو:
الف ـ خطر اعمال فشار می تواند از سوی مدیریت صاحبکار، همکاران ارشد حسابدار حرفه ای یا به واسطة روابط خانوادگی یا شخصی بروز کند. درواقع حسابدار حرفـه ای باید از ایجاد روابط یا منافعی که می تواند برکار او تأثیر نامطلوب بگذارد و به درستکاری حرفه ای وی لطمه وارد کند، بپرهیزد.
ب ـ ممکن است از حسابدار حرفه ای خواسته شود تا مغایر با اصول و ضوابط حرفه ای عمل کند.
پ ـ حسابدار حرفه ای ممکن است بین وفاداری نسبت به مافوق و رعایت اصول و استانداردهای حرفه ای با تضاد روبرو شود.
ت ـ ارائه یا انتشار اطلاعات گمراه کننده ای که ممکن است درجهت منافع صاحبکار یا کارفرما باشد از مصادیق مفهوم تضاد منافع است ، صرفنظر از اینکه ارائه یا انتشار چنین اطلاعاتی درجهت منافع حسابدار حرفه ای باشد یانباشد.
3ـ 16ـ حسابداران حرفه ای ممکن است در تشخیص یا نحوه برخورد با موارد خلاف شئون حرفه ای با مشکل روبرو شوند. اگر چنین مواردی با اهمیت باشد، حسابدار حرفه ای باید از خط مشی ها و دستورالعملهای داخلی سازمان مربوط پیروی کند. درصورت حل نشدن مشکل ، توجه به موارد زیر ضروری است :
الف ـ موضوع با مافوق مستقیم مطرح شود. چنانچه مشکل از این طریق برطرف نشد و حسابدار حرفه ای تصمیم به طرح آن با رده بالاتری از مدیریت گرفت ، مافوق باید درجریان امر قرار گیرد. درصورتی که به نظر برسد مافوق مذکور، خود درگیر و ذینفع در این موضوع است ، مراتب باید به رده بالاتری از مدیریت ارجاع شود.
ب ـ موضوع به طور محرمانه با یک مشاور مستقل یا تشکل حرفه ای مربوط مطرح و پس از کسب نظر مشورتی ، درجهت حل موضوع اقدام شود.
پ ـ اگر علیرغم انجام موارد فوق راه کار مناسب برای حل موضوع حاصل نشد به عنوان آخرین راهِ حل ، در موارد با اهمیت (برای مثال تقلب ) احتمالاً راهی جز استعفا یا کناره گیری همراه با ارائه یادداشتی حاوی دلایل موضوع به بالاترین مقام مربوط وجود نخواهد داشت .
4ـ 16 علاوه بر این ، در مواردی ممکن است قوانین ، مقررات یا اصول و ضوابط حرفه ای ، گزارش برخی از موارد حاد را به مراجع ذیصلاح خارج از شرکت یا سازمان نظارت کننده مربوط پیش بینی کرده باشد. دراین شرایط ، حسابدار حرفه ای باید حسب مورد اقدام کند.
5 ـ16ـ حسابداران حرفه ای که دارای سمت کلیدی در سازمانها هستند باید از کفایت خط مشی ها و دستورالعملهای تدوین شـده درجهت حل و فصل تناقضات مربوط به رفتار حرفه ای اطمینان یابند.
6 ـ16ـ تشکلهای حرفه ای باید اطمینان یابند اعضایی که با تناقضات مربوط به رفتار حرفه ای روبرو می شوند، به نظرات مشورتی و رهنمودهای قابل اطمینـان دسترسی دارند.
17. صلاحیت حرفه ای
1 ـ17 مفهوم صلاحیت حرفه ای دربرگیرنده دو جنبه اساسی زیر است :
الف ـ کسب صلاحیت حرفه ای- کسب صلاحیت حرفه ای نیازمند برخورداری از تحصیلات عالی است که براساس ضوابط تشکلهای حرفه ای مربوط از طریق آموزشهای ویژه ، کارآموزی ، گذراندن امتحانات و کسب تجربیات حرفه ای تکمیل می شود.
ب ـ حفظ صلاحیت حرفه ای- حفظ صلاحیت حرفه ای مستلزم آگاهی مستمر از تغییر و تحولات حرفه (شامل نظرات جدید درباره اصول و ضوابط حسابداری و حسابرسی و قوانین و مقررات مربوط ) به ویژه بکارگیری برنامه ای است که دراثر اجرای آن اطمینان حاصل شود خدمات حرفه ای (بااستفاده از یک سیستم کنترل کیفی مناسب ) با کیفیت مطلوب و درانطباق بااصول و ضوابط حرفه ای ارائه می شود.
2 ـ 17ـ حسابداران حرفه ای نباید به دارا بودن تخصصها یاتجربیاتی تظاهر کنند که فاقد آنند.
18. رازداری
1ـ 18ـ حسابـداران حـرفـه ای بـایـد اطلاعاتی را کـه درباره امور صاحبکـار یـا کارفـرمـا بدست می آورند محرمانه تلقی کنند. این امر حتی پس از خاتمه ارتباط حسابدار حرفه ای با صاحبکار یا کارفرما نیز ادامه می یابد.
2ـ 18ـ اطلاعات مربوط به صاحبکار یا کارفرما باید همواره محرمانه محسوب شود و حسابدار حرفه ای مجاز به افشای آن نیست ، مگر آنکه مجوز صاحبکار یا کارفرما دریافت شود یا الزامات قانونی یا حرفه ای ، ارائه یا افشای آن اطلاعات را ایجاب کند.
3ـ 18ـ حسابداران حرفه ای باید اطمینان یابند کارکنان تحت نظر آنان و اشخاصی که از آنها مشاوره و یا خدمت دریافت می شود نیز، اصل رازداری را رعایت می کنند.
4ـ 18 اصل رازداری تنها به عدم افشای اطلاعات محدود نمی شود، بلکه حسابدار حرفه ای را ملزم می کند که از اطلاعات گردآوری شده به نحوی مناسب حفاظت کند، اطلاعات مزبور را درجهت منافع خود یا اشخاص ثالث استفاده نکند و چنان نیز رفتار ننماید که گوئی از این گونه اطلاعات استفاده می کند.
5 ـ18 به طور کلی مواردی که حسابداران حرفه ای مجاز به افشای اطلاعات می باشند به شرح زیر است :
الف ـ زمانی که کارفرما یا صاحبکار مجوز افشای اطلاعات را صادر کند. دراین حالت ، حسابداران حرفه ای باید منافع کلیه اشخاص ثالثی را نیز که ممکن است از این امر متأثر شود، درنظر گیرند.
ب ـ مواردی که قانون افشای اطلاعات خاصی را الزامی می کند.
پ ـ هنگامی که حسابدار حرفه ای موظف یا محق به افشای اطلاعات باشد ازجمله :
1 ـ در رعایت الزامات اصول و ضوابط حرفه ای .
2 ـ در جهت حفظ منافع حرفه ای خود در دعاوی حقوقی .
3 ـ در انجام بررسیهای کیفی توسط تشکل حرفه ای مربوط .
19. خدمات مالیاتی
1 ـ19 حسابدار حرفه ای می تواند با ارائه خدمات مالیاتی در چارچوب قوانین و مقررات و رعایت درستکاری و بیطرفی ، صاحبکار یا کارفرمای خود را در بهترین موقعیت مالیاتی قـرار دهـد. درچنین شـرایطـی تهیـه و نگهداری پشتوانه هایی معقول ، تصور هرگونه اقدام غیرمجاز به نفع صاحبکار یا کارفرما را منتفی می کند.
2 ـ19 حسابدار حرفه ای نباید به گونه ای رفتار کند که صاحبکار یا کارفرما تصور نماید هیچ ایرادی به اظهارنامه مالیاتی تهیه شده و مشاوره های ارائه شده وارد نیست ، بلکه باید اطمینان یابد که صاحبکار یا کارفرما از محدودیتهای مترتب براین گونه خدمات و اینکه نتایج حاصل الزاماً با نظرات مقامات مالیاتی منطبق نمی باشد، آگاه است .
3 ـ19 حسابدار حرفه ای در مواردی که اظهارنامه مالیاتی یا خدمات مالیاتی دیگری توسط یا به کمک او تهیه و ارائه می شود باید به صاحبکار یا کارفرما یادآوری کند که مسئولیت اطلاعات ارائه شده اساساً با صاحبکار یا کارفرما است . حسابدار حرفه ای همچنین باید اطمینان یابد که اظهارنامه مالیاتی یا خدمات مالیاتی مزبور براساس اطلاعات دریافتی به گونه ای مناسب تهیه و ارائه شده است .
4 ـ19 رهنمودها یا نظرات مالیاتی ارائه شده به صاحبکار و یا کارفرما که می تواند دارای آثار بااهمیت باشد باید به صورت مناسب در پرونده ها نگهداری شود.
5 ـ19 حسابدار حرفه ای درصورتی که دلایلی مبنی بر وجود هریک از موارد زیر درباره اظهارنامه مالیاتی یا اطلاعات ارائه شده داشته باشد باید از پذیرش کار و یا ادامة ارائه خدمات خودداری کند:
الف ـ اطلاعات ارائه شده نادرست یا گمراه کننده باشد.
ب ـ اطلاعات ، بدون دقت کافی تهیه شده باشد یا درباره صحت و سقم آن ، مدارک و مستنداتی دردست نباشد.
پ ـ اطلاعات به نوعی حذف یا دستکاری شده باشد که بتواند باعث گمراهی مقامات مالیاتی شود.
6 ـ19 حسابدار حرفه ای در تهیه اظهارنامه مالیاتی معمولاً براطلاعاتی که صاحبکار یا کارفرما دراختیـار او می گذارد اتکا می کند، به شرط اینکه اطلاعات مذکور معقول به نظر برسد.
7 ـ19 چنانچه حسابدار حرفه ای از عدم ارائه اظهارنامه مالیاتی و یا از وجود اشتباه یا عدم درج اطلاعات بااهمیت در یکی از اظهارنامه های مالیاتی مربوط به سنوات قبل (اعم ازاینکه خود در تهیه آن دخالت داشته یا نداشته باشد) آگاهی یابد موظف است :
الف ـ اشتباه یا عدم درج اطلاعات را بلافاصله به صاحبکار یا کارفرما اطلاع دهد و توصیه کند اقدام لازم جهت اطلاع مقامات مالیاتی به عمل آید. اطلاع موارد فوق توسط حسابدار حرفه ای به مراجع ذیربط ، تنها درصورت وجود الزامات قانونی مجاز است . درغیراین صورت مسئولیتی متوجه حسابدار حرفه ای نیست .
ب ـ اگر صاحبکار یا کارفرما اقدام لازم را به عمل نیاورد، حسابدار حرفه ای باید ابتدا به صاحبکار یا کارفرما اطلاع دهد که انجام کار توسط وی درارتباط با آن اظهارنامه و سایر اطلاعات ارائه شده درباره مالیات مقدور نیست و سپس در مورد ادامه همکاری با صاحبکار یا کارفرما در سایر امور حرفه ای تصمیم گیری کند.
8 ـ19 درصورتی که به حسابدار حرفه ای پیشنهاد مشاوره یا خدمات مالیاتی جدیدی ارائه شود قبل از قبول کار باید درصورت وجود مشاور قبلی ، دلایل قطع ارتباط او را باکارفرما یا صاحبکار جویا شود.
20. آگهی
حسابداران حرفه ای درجهت شناساندن خود و کـار خود به جامعـه بـایـد به موارد زیر توجه کنند:
الف - از ابزارها و روشهایی استفاده نکنند که باعث خدشه دار شدن شئون حرفه ای شود.
ب ـ در مورد نوع خدماتی که می توانند ارائه کنند، عناوین حرفه ای و سوابق تحصیلی و تجربی خود ادعاهای دور از واقعیت ننمایند.
پ ـ نسبت به خدمات سایر حسابداران حرفه ای مطالب منفی بیان نکنند.
بخش ب) احکام قابل اجرا در مورد حسابداران حرفه ای مستقل
21. استقلال
1ـ21 هنگامی که حسابـداران حرفـه ای مستقل مسئولیت انجـام کاری را به عهده می گیرند که مستلزم گزارشگری حرفه ای است باید فاقد هرگونه نفع و علاقه ای ، صرفنظر از آثار واقعی آن ، باشند که ممکن است بر درستکاری ، بیطرفی و استقلال ایشان تأثیر گذارد یا به نظر رسد که تأثیر می گذارد.
2ـ21 حسابداران حرفه ای مستقل مورد نظر در بند 1-21 به اشخاص زیر محدود می شود:
الف ـ اشخاص حقیقی یا مؤسسات انجام دهنده خدمات حرفه ای .
ب ـ شرکا یا مالکین مؤسسـه حرفه ای .
پ ـ کلیه مدیران و کارکنان حرفه ای درگیر در انجام هرکاری که مستلزم گزارشگری حرفه ای است نسبت به همان کار.
3ـ21ـ هرچند ارائه فهرست کاملی از مواردی که ناقض استقلال حسابداران حرفه ای مستقل می باشد میسر نیست ، اما موارد مندرج در بندهای 4-21 تا 17-21 نمونه هایی است که استقلال واقعی یا ظاهری حسابداران حرفه ای مستقل را خدشه دار می کند.
داشتن هرگونه رابطه مالی با صاحبکار
4ـ 21 داشتن روابط مالی با صاحبکار، استقلال را تحت تأثیر قرار می دهد و ممکن است هر ناظرمعقولی چنین تصور کند که استقلال خدشه دار شده است . روابط مالی حسابداران حرفه ای مستقل (شامل بستگان ایشان به تشخیص تشکل حرفه ای مربوط ) می تواند به یکی از راههای زیر صورت پذیرد:
1. داشتن منافع مالی مستقیم یا منافع مالی غیرمستقیم قابل ملاحظه در شرکت صاحبکار.
2. دریافت تسهیلات مالی از صاحبکار یا هریک از اعضای هیأت مدیره ، مدیران ارشد یا سهامداران اصلی صاحبکار یا پرداخت تسهیلات مالی به آنان ، به استثنای تسهیلات مالی دریافتی در روال عادی از سیستم بانکی و سایر مؤسسات اعتباری .
3. مشارکت با صاحبکار یا با هریک از اعضای هیأت مدیره ، مدیران ارشد یا سهامداران اصلی آن .
4. داشتن منافع مالی در یک واحد اقتصادی که دارای نفوذ قابل ملاحظه در شرکت صاحبکار یا تحت نفوذ قابل ملاحظه آن است .
داشتن هرگونه رابطه شغلی با صاحبکار
5ـ21ـ چنانچه حسابدار حرفه ای مستقل طی دوره مورد رسیدگی یا سال قبل از آن ،
عضو هیأت مدیره ، مدیر اجرائی ، کارمند ارشد شرکت یا شریک یا در استخدام این افراد باشد، چنین به نظر می رسد دارای منافعی است که می تواند به استقلال او هنگام گزارشگری حرفه ای در مورد آن شرکت ، خدشه وارد کند.
ارائه سایر خدمات به صاحبکاران حسابرسی
6ـ21ـ هنگامی که حسابدار حرفه ای مستقل ، علاوه بر انجام حسابرسی یا عملیات دیگری که مستلزم گزارشگری حرفه ای است ، خدمات دیگری را به صاحبکار ارائه می کند باید متوجه باشد نقش مدیریت واحد مورد رسیدگی را در تصمیم گیری یا اجرا ایفا نکند.
7ـ 21 در شرایطی که حسابدار حرفه ای مستقل عهده دار ارائه خدمات حرفه ای مربوط به اصلاح حساب یا تهیه و نگهداری سوابق حسابداری صاحبکار است نباید حسابرسی آن دوره های مالی خاص توسط او انجام شود. لازم به ذکر است خدماتی که در روال عادی عملیات حسابرسی توسط حسابدار حرفه ای به صاحبکار ارائه می شود (از قبیل ارزیابی کنترلهای داخلی ، ارائه نامه مدیریت و پیشنهادهای لازم درمورد رفع آن و ارائه هرگونه تعدیل پیشنهادی و مشاوره ای ) از مصادیق خدمات مذکور تلقی نمی شود.
8ـ21ـ حسابدار حرفه ای مستقل که عهده دار ارائه خدمات مشاوره ای یا طراحی سیستمهای اطلاعاتی به یک صاحبکار است درصورت پذیرش کار حسابرسی همان دوره مالی یا هرنوع کاری که مستلزم اظهارنظر حرفه ای است ، باید ضمن رعایت دقیق اصول و ضوابط حسابرسی ، آن گونه عمل کند که به صلاحیت حرفه ای و استقلال وی خدشه وارد نشود.
روابط شخصی و خانوادگی
9ـ21ـ روابط شخصی و خانوادگی می تواند استقلال را تحت تأثیر قرار دهد. لذا حصول اطمینان از اینکه این گونه روابط در هرکار، استقلال حسابدار حرفه ای را به مخاطره نمی اندازد از اهمیت خاصی برخوردار است .
10ـ21 تعیین دقیق حد مجاز روابط شخصی و خانوادگی بین حسابدار حرفه ای مستقل و صاحبکار (یا افرادی نظیر رئیس یا اعضای هیأت مدیره ، مدیرعامل و مدیران ارشد اجرایی و مالی که در سمتهای مدیریت صاحبکار مشغول بکارند) غیرممکن است . اما چنانچه حسابدار حرفه ای وجود این گونه روابط را تهدیدی برای حفظ استقلال واقعی یا ظاهری خود بداند باید عدم پذیرش خدمات را مورد بررسی جدی قرار دهد. دامنه روابط مزبور بسیار گسترده است و روابط عادی شخصی تا روابط سببی و نسبی حسابدار حرفه ای را دربر می گیرد. ضوابط تکمیلی دراین باره توسط تشکل حرفه ای مربوط تدوین می شود.
حق الزحمـه
11ـ21 حسابدار حرفه ای باید توجه کند درصورتی که بخش عمده ای از درآمدهای سالانه وی به طور مستمر از طریق یک صاحبکار یا گروهی از صاحبکاران مرتبط تأمین می شود، چنین وضعیتی می تواند موجب بروز شک و ابهام نسبت به استقلال وی گردد.
حق الزحمـه مشروط
12ـ21 حسابدار حرفه ای باید از پذیرش و ارائه خدماتی خودداری کند که پرداخت حق الزحمه آن مشروط به حصول نتیجه ای خاص ، درصدی از یک مبلغ خاص یا موارد مشابه باشد، مگرآنکه مبلغ حق الزحمه براساس قوانین و مقررات تعیین شود.
خرید کالا و پذیرش هدایا و پذیرایی
13ـ21 خرید کالا یا دریافت خدمات با شرایط ویژه ، قبول پذیرایی بی مورد و دریافت هدایا به میزانی بیش از حد متعارف ، تهدیدی جدی برای استقلال حسابداران حرفه ای مستقل است ؛ ازاین رو حسابداران حرفه ای و وابستگان ایشان باید ضمن پرهیز ازاین موارد، در حدود متعارف نیز جانب احتیاط را رعایت کننـد.
مالکیت سرمایه
14ـ21 تمام سرمایه مؤسسه حرفه ای باید متعلق به حسابداران حرفه ای مستقل باشد.
منبع: سازمان حسابرسی