بالا
 تعرفه تبلیغات




 دانلود نمونه سوالات نیمسال دوم 93-94 پیام نور

 دانلود نمونه سوالات آزمونهای مختلف فراگیر پیام نور

صفحه 8 از 8 اولیناولین ... 678
نمایش نتایج: از شماره 71 تا 78 از مجموع 78

موضوع: اشعار استاد شهریار

  1. #71
    mahdi271 آواتار ها
    • 3,305

    عنوان کاربری
    مدير بازنشسته تالار زبان و ادبیات فارسی
    تاریخ عضویت
    Jul 2009
    محل تحصیل
    رشت
    شغل , تخصص
    دانشجو
    رشته تحصیلی
    عمران
    راه های ارتباطی

    پیش فرض

    66
    عشقی که درد عشق وطن بود درد او
    او بود مرد عشق که کس نیست مرد او
    چون دود شمع کشته که با وی دمیست گرم
    بس شعله‌ها که بشکفد از آه سرد او
    بر طرف لاله زار شفق پر زند هنوز
    پروانه‌ی تخیل آفاق گرد او
    او فکر اتحاد غلامان به مغز پخت
    از بزم خواجه سخت به جا بود طرد او
    آن نردباز عشق، که جان در نبرد باخت
    بردی نمی‌کنند حریفان نرد او
    "هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق"
    عشقی نمرد و مرد حریف نبرد او
    در عاشقی رسید بجائی که هرچه من
    چون باد تاختم نرسیدم به گرد او
    از جان گذشت عشقی و اجرت چه یافت مرگ
    این کارمزد کشور و آن کارکرد او
    آن را که دل به سیم خیانت نشد سیاه
    با خون سرخ رنگ شود روی زرد او
    درمان خود به دادن جان دید شهریار
    عشقی که درد عشق وطن بود درد او

  2. #72
    mahdi271 آواتار ها
    • 3,305

    عنوان کاربری
    مدير بازنشسته تالار زبان و ادبیات فارسی
    تاریخ عضویت
    Jul 2009
    محل تحصیل
    رشت
    شغل , تخصص
    دانشجو
    رشته تحصیلی
    عمران
    راه های ارتباطی

    پیش فرض

    67
    ای چشم خمارین که کشد سرمه خوابت
    وی جام بلورین که خورد باده‌ی نابت
    خواهم همه شب خلق به نالیدن شبگیر
    از خواب برآرم که نبینند به خوابت
    ای شمع که با شعله‌ی دل غرقه به اشگی
    یارب توچه آتش، که بشویند به آبت
    ای کاخ همایون که در اقلیم عقابی
    یارب نفتد ولوله‌ی وای غرابت
    در پیچ و خم و تابم از آن زلف خدا را
    ای زلف که داد اینهمه پیچ و خم و تابت
    عکسی به خلایق فکن ای نقش حقایق
    تا چند بخوانیم به اوراق کتابت
    ای پیر خرابات چه افتاده که دیریست
    در کنج خرابات نبینند خرابت
    دیدی که چه غافل گذرد قافله عمر
    بگذاشت به شب خوابت و بگذشت شبابت
    آهسته که اشگی به وداعت بفشانیم
    ای عمر که سیلت ببرد چیست شتابت
    ای مطرب عشاق که در کون و مکان نیست
    شوری بجز از غلغله‌ی چنگ و ربابت
    در دیر و حرم زخمه‌ی سنتور عبادت
    حاجی به حجازت زد و راهب به رهابت
    ای آه پر افشان به سوی عرش الهی
    خواهم که به گردی نرسد تیر شهابت
    شهریست بهم یار و من یک تنه تنها
    ای دل به تو باکی نه که پاکست حسابت

  3. #73
    mahdi271 آواتار ها
    • 3,305

    عنوان کاربری
    مدير بازنشسته تالار زبان و ادبیات فارسی
    تاریخ عضویت
    Jul 2009
    محل تحصیل
    رشت
    شغل , تخصص
    دانشجو
    رشته تحصیلی
    عمران
    راه های ارتباطی

    پیش فرض

    68
    ای صبا با توچه گفتند که خاموش شدی
    چه شرابی به تو دادند که مدهوش شدی
    تو که آتشکده‌ی عشق و محبت بودی
    چه بلا رفت که خاکستر خاموش شدی
    به چه دستی زدی آن ساز شبانگاهی را
    که خود از رقت آن بیخود و بی‌هوش شدی
    تو به صد نغمه، زبان بودی و دلها همه گوش
    چه شنفتی که زبان بستی و خود گوش شدی
    خلق را گر چه وفا نیست و لیکن گل من
    نه گمان دار که رفتی و فراموش شدی
    تا ابد خاطر ما خونی و رنگین از تست
    تو هم آمیخته با خون سیاوش شدی
    ناز می‌کرد به پیراهن نازک تن تو
    نازنینا چه خبر شد که کفن پوش شدی
    چنگی معبد گردون شوی ای رشگ ملک
    که به ناهید فلک همسر و همدوش شدی
    شمع شبهای سیه بودی و لبخند زنان
    با نسیم دم اسحار هم آغوش شدی
    شب مگر حور بهشتیت، به بالین آمد
    که تواش شیفته‌ی زلف و بناگوش شدی
    باز در خواب شب دوش ترا می‌دیدم
    وای بر من که توام خواب شب دوش شدی
    ای مزاری که صبا خفته به زیر سنگت
    به چه گنجینه‌ی اسرار که سرپوش شدی
    ای سرشگ اینهمه لبریز شدن آن تو نیت
    آتشی بود در این سینه که در جوش شدی
    شهریارا به جگر نیش زند تشنگیم
    که چرا دور از آن چشمه پرنوش شدی

  4. #74
    mahdi271 آواتار ها
    • 3,305

    عنوان کاربری
    مدير بازنشسته تالار زبان و ادبیات فارسی
    تاریخ عضویت
    Jul 2009
    محل تحصیل
    رشت
    شغل , تخصص
    دانشجو
    رشته تحصیلی
    عمران
    راه های ارتباطی

    پیش فرض

    69
    کس نیست در این گوشه فراموشتر از من
    وز گوشه‌نشینان توخاموشتر از من
    هر کس به خیالیست هم‌آغوش و کسی نیست
    ای گل به خیال تو هم آغوشتر از من
    می‌نوشد از آن لعل شفقگون همه آفاق
    اما که در این میکده غم نوشتر از من
    افتاده جهانی همه مدهوش تو لیکن
    افتاده‌تر از من نه و مدهوشتر از من
    بی ماه رخ تو شب من هست سیه‌پوش
    اما شب من هم نه سیه‌پوشتر از من
    گفتی تو نه گوشی که سخن گویمت از عشق
    ای نادره گفتار کجا گوشتر از من
    بیژن‌تر از آنم که بچاهم کنی ای ترک
    خونم بفشان کیست سیاوشتر از من
    با لعل تو گفتم که علاجم لب نوشی است
    بشکفت که یارب چه لبی نوشتر از من
    آخر چه گلابی است به از اشک من ای گل؟
    دیگی نه در این بادیه پرجوشتر از من

  5. #75
    mahdi271 آواتار ها
    • 3,305

    عنوان کاربری
    مدير بازنشسته تالار زبان و ادبیات فارسی
    تاریخ عضویت
    Jul 2009
    محل تحصیل
    رشت
    شغل , تخصص
    دانشجو
    رشته تحصیلی
    عمران
    راه های ارتباطی

    پیش فرض

    70
    سایه جان رفتنی‌استیم بمانیم که چه
    زنده باشیم و همه روضه بخوانیم که چه
    درس این زندگی از بهر ندانستن ماست
    این همه درس بخوانیم و ندانیم که چه
    خود رسیدیم به جان نعش عزیزی هر روز
    دوش گیریم و به خاکش برسانیم که چه
    آری این زهر هلاهل به تشخص هر روز
    بچشیم و به عزیزان بچشانیم که چه
    دور سر هلهله و هاله‌ی شاهین اجل
    ما به سرگیجه کبوتر بپرانیم که چه
    کشتی‌ای را که پی غرق شدن ساخته‌اند
    هی به جان کندن از این ورطه برانیم که چه
    بدتر از خواستن این لطمه‌ی نتوانستن
    هی بخواهیم و رسیدن نتوانیم که چه
    ما طلسمی که قضا بسته ندانیم شکست
    کاسه و کوزه سر هم بشکانیم که چه
    گر رهایی است برای همه خواهید از غرق
    ورنه تنها خودی از لجه رهانیم که چه
    ما که در خانه‌ی ایمان خدا ننشستیم
    کفر ابلیس به کرسی بنشانیم که چه
    مرگ یک بار مثل دیدم و شیون یک بار
    این قدر پای تعلل بکشانیم که چه
    شهریارا دگران فاتحه از ما خوانند
    ما همه از دگران فاتحه خوانیم که چه

  6. #76
    mahdi271 آواتار ها
    • 3,305

    عنوان کاربری
    مدير بازنشسته تالار زبان و ادبیات فارسی
    تاریخ عضویت
    Jul 2009
    محل تحصیل
    رشت
    شغل , تخصص
    دانشجو
    رشته تحصیلی
    عمران
    راه های ارتباطی

    پیش فرض

    71
    در بهاران سری از خاک برون آوردن
    خنده‌ای کردن و از باد خزان افسردن
    همه این است نصیبی که حیاتش نامی
    پس دریغ ای گل رعنا غم دنیا خوردن
    مشو از باغ شبابت بشکفتن مغرور
    کز پیش آفت پیری بود و پژمردن
    فکر آن باش که تو جانی وتن مرکب تو
    جان دریغست فدا کردن و تن پروردن
    گوتن از عاج کن و پیرهن از مروارید
    نه که خواهیش به صندوق لحد بسپردن
    گر به مردی نشد از غم دلی آزاد کنی
    هم به مردی که گناه است دلی آزردن
    صبحدم باش که چون غنچه دلی بگشائی
    شیوه‌ی تنگ غروبست گلو بفشردن
    پیش پای همه افتاده کلید مقصود
    چیست دانی دل افتاده به دست آوردن
    بار ما شیشه‌ی تقوا و سفر دور و دراز
    گر سلامت بتوان بار به منزل بردن
    ای خوشا توبه و آویختن از خوبی‌ها
    و ز بدیهای خود اظهار ندامت کردن
    صفحه کز لوح ضمیر است و نم از چشمه‌ی چشم
    می‌توان هر چه سیاهی به دمی بستردن
    از دبستان جهان درس محبت آموز
    امتحان است بترس از خطر واخوردن
    شهریارا به نصیحت دل یاران دریاب
    دست بشکسته مگر نیست وبال گردن

  7. #77
    mahdi271 آواتار ها
    • 3,305

    عنوان کاربری
    مدير بازنشسته تالار زبان و ادبیات فارسی
    تاریخ عضویت
    Jul 2009
    محل تحصیل
    رشت
    شغل , تخصص
    دانشجو
    رشته تحصیلی
    عمران
    راه های ارتباطی

    پیش فرض

    72
    این همه جلوه و در پرده نهانی گل من
    وین همه پرده و از جلوه عیانی گل من
    آن تجلی که به عشق است و جلالست و جمال
    و آن ندانیم که خود چیست تو آنی گل من
    از صلای ازلی تا به سکوت ابدی
    یک دهن وصف تو هر دل به زبانی گل من
    اشک من نامه نویس است وبجز قاصد راه
    نیست در کوی توام نامه رسانی گل من
    گاه به مهر عروسان بهاری مه من
    گاه با قهر عبوسان خزانی گل من
    همره همهمه‌ی گله و همپای سکوت
    همدم زمزمه‌ی نای شبانی گل من
    دم خورشید و نم ابری و با قوس قزح
    شهسواری و به رنگینه کمانی گل من
    گه همه آشتی و گه همه جنگی شه من
    گه به خونم خط و گه خط امانی گل من
    سر سوداگریت با سر سودایی ماست
    وه که سرمایه هر سود و زیانی گل من
    طرح و تصویر مکانی و به رنگ‌آمیزی
    طرفه پیچیده به طومار زمانی گل من
    شهریار این همه کوشد به بیان تو ولی
    چه به از عمق سکوت تو بیانی گل من

  8. #78
    mahdi271 آواتار ها
    • 3,305

    عنوان کاربری
    مدير بازنشسته تالار زبان و ادبیات فارسی
    تاریخ عضویت
    Jul 2009
    محل تحصیل
    رشت
    شغل , تخصص
    دانشجو
    رشته تحصیلی
    عمران
    راه های ارتباطی

    پیش فرض

    73
    به خاک من گذری کن چو گل گریبان چاک
    که من چو لاله به داغ تو خفته‌ام در خاک
    چو لاله در چمن آمد به پرچمی خونین
    شهید عشق چرا خود کفن نسازد چاک
    سری به خاک فرو برده‌ام به داغ جگر
    بدان امید که آلاله بردمم از خاک
    چو خط به خون شبابت نوشت چین جبین
    چو پیریت به سرآرند حاکمی سفاک
    بگیر چنگی و راهم بزن به ماهوری
    که ساز من همه راه عراق میزد و راک
    به ساقیان طرب گو که خواجه فرماید:
    "اگر شراب خوری جرعه‌ای فشان بر خاک"
    ببوس دفتر شعری که دلنشین یابی
    که آن دل از پی بوسیدن تو بود هلاک
    تو شهریار به راحت برو به خواب ابد
    که پاکباخته از رهزنان ندارد باک

صفحه 8 از 8 اولیناولین ... 678

برچسب برای این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمی توانید موضوع جدید ارسال کنید
  • شما نمی توانید به پست ها پاسخ دهید
  • شما نمی توانید فایل پیوست ضمیمه کنید
  • شما نمی توانید پست های خود را ویرایش کنید
  •