پاتــوق دانشجويـان دانشگاه پيام ♀ نور كرج ♀

[hiddenboy]

نرم افزارین؟

[ripek]

ripek شما هم بیا خودت رو معرفی کن ببینم نکنه شما هم اشنا در بیاین

عمرا
ما یه چیزی تو مایه های nobody هستیم.

[ripek]

علی آقا فکر کنم رو دست خوردی
مراقب باش دادا.

[hiddenboy]

رو دست چراا؟ من نمیگفتم احتمال بسیار بسیار زیاد بچه های هم رشته ای میشناسن منو. نشناسمم از امضای قبلیم که ادرس سایتم بود تابلو میشد

[آبجی]

نرم افزارین؟

بله نرم افزار هستم

19 تای دیگه فرصت دارید .

[آبجی]

عمرا
ما یه چیزی تو مایه های nobody هستیم.

جدا ؟؟؟ خب چرا معرفی نمیکنی پس ؟؟؟ راستی چرا فقط میای میبنی تاپیک مشاعره رو یه کم هم شرکت کن برادر

[آبجی]

علی آقا فکر کنم رو دست خوردی
مراقب باش دادا.

رو دست چی ؟ نه بابا اون چیزی نیست که فکر میکنید

[آبجی]

رو دست چراا؟ من نمیگفتم احتمال بسیار بسیار زیاد بچه های هم رشته ای میشناسن منو. نشناسمم از امضای قبلیم که ادرس سایتم بود تابلو میشد

نه ، نه از امضاتون بود نه چیز دیگه ای میدونید اخه ایشون خیلی بنرن تو دانشگاه اخه همیشه تو طبقه دوم با برو بچ نشستن دارن با لپ تاپشون فکر کنم بازی کامپیوتری میکنند سرکلاسها هم روئت نمیشن گفتم دیگه از این به بعد طبقه دوم روبروی برد یا اینور روبروی اسانسورها میتونید ایشون رو پیدا کنید .

دلم برا دانشگاه تنگیده

[ripek]

به هر حال همه چی از همین جاها شروع میشه

[hiddenboy]

نه ، نه از امضاتون بود نه چیز دیگه ای میدونید اخه ایشون خیلی بنرن تو دانشگاه اخه همیشه تو طبقه دوم با برو بچ نشستن دارن با لپ تاپشون فکر کنم بازی کامپیوتری میکنند سرکلاسها هم روئت نمیشن گفتم دیگه از این به بعد طبقه دوم روبروی برد یا اینور روبروی اسانسورها میتونید ایشون رو پیدا کنید .

دلم برا دانشگاه تنگیده

همش یه ترم اونم بچه ها اصرار میکردن! ترم پیش که اصلا بخ خاطر همین لپ تاپ نیاوردم. بعد دلیل نمیشه من و اونجا ببینید بشنساید کلی ادم اونجا پس همرو میشناسید؟

در ضمن کلاس رفتن ما چشم بصیرت می خواد. 1- من که واحدام با بقیه یکی نسیت! 2- بعضی درش و عرضش نداره فقط امتحان میان ترمشو میدم 3- این ترم همه کلاسام و رفتم

بازی مازی یه 2-3 بار بود که من بوسیدم گذاشتم کنار اما بچه ها همچنان مشغولند