(Corporate Governance)
دکتر غلامحسین دوانی
حاکمیت شرکتی یک مجموعه روابطی است بین سهامداران، مدیران و حسابرسان شرکت که متضمن برقراری نظام کنترلی بمنظور رعایت حقوق سهامداران جزء و اجرای درست مصوبات مجمع و جلوگیری از سوءاستفادههای احتمالی میباشد. این قانون که مبتنی بر نظام پاسخگوئی و مسئولیت اجتماعی استوارست مجموعهای از وظایف و مسئولیتهایی است که باید توسط ارکان شرکت صورت گیرد تا موجب پاسخگوئی و شفافیت گردد.
2-نقش حاکمیت شرکتی در حسابرسی و اوضاع شرکتها چیست؟
در آییننامه حاکمیت شرکتی تأکید ویژهای در استقرار نظام حسابرسی داخلی و کمیته حسابرسی داخلی و کمیته حسابرسی شده و رابطه بین مدیران و حسابرسان مستقل از طریق کمیته حسابرسی شکل میگیرد. بنظر میرسد با اجرای درست آئیننامه حاکمیت شرکتی، حسابرسی از شکل تشریفاتی خارج شده و استقرار سیستم کنترلهای داخلی و به ویژه نظارت کمیته حسابرسی باعث افشای بموقع اطلاعات و اجتناب از نوسانات شدید سودهای برآوردی و درستکاری در قیمتها شود. نقشآفرینی همه ارکان شرکت مشابه مشارکت مردم در تعیین سرنوشت خود میباشد.
3- آیا زیرساخت و قوانین حسابرسی کشور برای اجرای آئیننامه حاکمیتی وجود دارد؟
بلی زیرا به موجب مفاد همین قانون تجارت که مصوب 1311 و اصلاحیه 1347 میباشد نیز میتوان به بسیاری از تخلفات مدیران و سهامداران و بازرسان نیز رسیدگی کرد که متأسفانه تاکنون کوتاهی بعمل آمده است. علیهذا با توجه به تصویب قانون بازار سرمایه و اصلاحیه قانون تجارت میتوان امیدوار بود که در صورت عزم جدی برای شفاف سازی و مبارزه با فساد این آییننامه حاکمیتی بتواند در رشد و توسعه عقلائی بازار سرمایه موثر باشد. البته اجرای صحیح حاکمیت شرکتی در کشوری که ضریب مشارکت مردم در برنامه سیاسی – اجتماعی پایین است بسیار مشکل است ولی بهرحال باید به این قاعد بازی بازار سرمایه تن دهد.
4-حاکمیت شرکتی چه مزایایی دارد؟
در حال حاضر سهامداران جزء هیچگونه ابزاری جهت نظارت بر مدیران و حتی اطلاع از مصوبات هیأت مدیره و استرسی به صورتهای مالی کامل ندارند در حالی که در آئیننامه شرکتی پیشبینی شده که شرکتهای بورسی (که مشمول آئیننامه حاکمیتی شرکتها میشوند) باید دارای پایگاه اطلاعرسانی الکترونیکی باشند و کلیه اخبار و آمار و اطلاعات مالی را بموقع در اختیار همه سهامداران بگذارند و در هیأت رئیسه مجمع و همچنین در هیأت مدیره شرکت نیز از بین سهامداران جزء نیز نماینده وجود داشته باشد تا احتمال تخلف کسر گردد مضافاً بر آنکه حاکمیت شرکتی در واقع به نوعی محدودیت برای سهامداران عمده و دسترسی سهامداران جزء به اطلاعات و اعمال کنترل مدیریت میباشد. مزایای آئیننامه حاکمیتی شفاف سازی اطلاعات، رعایت یکسان حقوق صاحبان سهام، برقراری سیستم کنترلهای داخلی و ارتقای رابطه حسابرسان مستقل با شرکت میباشد.
5-حاکمیت شرکتی در چه کشورهائی اجرا میشود؟
موضوع حاکمیت شرکتی از دهه 1990 در کشورهای صنعتی پیشرفته جهان نظیر انگلستان استرالیا و برخی کشورهای اروپائی مطرح شد. سابقه این امر به گزارش معروفی به نام Cadburry report بر میگردد که در سال 1992 منتشر شد و در این گزارش به برقراری سیستم کنترل داخلی و حسابرسی داخلی تاکید زیادی شده بود. بعدها در افشای ماجرای انتخابات واترگیت در امریکا و همچنین اجرای تقلب در بازار سرمایه امریکا در سال 2001 بابت تصویب قانونی به نام «ساربنز آکسلی» یا همان حاکمیت شرکتی شد. تا آنجا که اینجانب در جریان هستم کشورهای اروپای غربی، انگلستان، استرالیا، کانادا و امریکا قانون حاکمیت شرکتی OECD و یا ساربنز آکسلی از سال 2004 اجرا میشود.
6-هدف اصلی قانون حاکمیت شرکتی «شفاف سازی و پاسخگوئی» در بازار سرمایه میباشد لذا چنانچه در کشوری به موضوع پاسخگوئی و شفافیت توجهی نشود و یا اساساً موضوع حکمرانی خوب مطرح نباشد آئیننامه حاکمیتی شرکتها کارساز نخواهد بود چون ساز و کار حاکمیت شرکتی برخورد جدی با تخلفات شرکتها و مدیران آنها میباشد که در این مورد در ایران سابقه خاصی وجود ندارد لذا چنانچه بخواهیم با این آئیننامه هم سیاسی برخورد کنیم راه به جائی نمیبرد.
همانطوری که یک دولت که باید پاسخگوی اعمال خود به شهروندان باشد یک شرکت هم پاسخگوی عملکرد خود به سهامداران، مشتریان، کارکنان و بطور کلی عموم مردم باشد و بر همین اساس چون مدیران شرکتها مسئولیت مستقیم پاسخگوئی را عهدهدار هستند باید اطلاعات خاصی را برای پاسخ خواه به موقع فراهم نمایند.