ای آسمان رفت از دست من.....عشق من....
عشق همیشه مست من...
یک عمر با بخت بدش بگریستم..!
باری نپرسید از دلم
من کیستم؟من چیستم..؟؟؟؟؟
ای آسمان رفت از دست من.....عشق من....
عشق همیشه مست من...
یک عمر با بخت بدش بگریستم..!
باری نپرسید از دلم
من کیستم؟من چیستم..؟؟؟؟؟
در ابتدای راه من بودم و تو بودی و احساس قشنگی...
امید بود و میل شدیدی به زندگی..
نیمه راه من بودم و تو بودی و احساس خستگی....
امید رنگ پریده ای میل به مردگی..!!
انتهای راه من بودم و جز من کسی نبود و امید در چهار ستون تن امید مرده بود....
زندگی یک بازی درد آور است
زندگی یک اول بی آخر است
زندگی کردیم اما باختیم
کاخ خود را روی دریا ساختیم
لمس باید کرد این اندوه را
بر کمر باید کشید این کوه را
زندگی را با همین غم ها خوش است
بباتختیم و هیچ شاکی نیستیم
بر زمین خوردیم و خاکی نیستیم.!!
دلم و رو اینقدر نشکن
اخه این دل عاشقت بود
له نکن این قلب خون و
اخه روزی لایقت بود
تو که دوستم نداشتی چرا آتیشم کشیدی
اون که تو خود خواهیات مرد
دل من بود و تو ندیدیش
امشب باران میبارد...آسمانن بارانی است..
دل آسمان پر است
انگار تا چند تا ستاره را از هم نپاشد آرام نمی گیرد
ولی هر چه هست این را میدانم
دل من از دل ابری که ساعت ها می گزید بارانی تر است
باران هنوزبه شیشه ی اطاقم تذکر می دهد
که آسمان خالی نشده
و من به داشتن همچین همدرد بزرگی به خود میبالم...!!!
تو که قطره های نگاهت
رویش دوباره ی عشق است
پس اینک بر من ببار
و عشق را در کویر دلتنگ
لحظه هام جاری ساز
ای همیشه بارانی..
بین عاشقی و نفرت قد یه لحظه است
بذار عهاشقت بمونم زندگی هیمن یه لحظه است
می گم و گفتم و می گم...
تو بخوای از این جا میرم
میدونم اینو میدونی واسه چشات میمیرم...
ندارم خیال رفتن ندارم خیال موندن
سهم من از عشقت
سوختن و ساختن و موندن
می خوام آروم شم تو نمیذاری هر دو بی رحمن عشق بیزاری
قدم های آخرو آهسته بر دار واسه من کابوس فکر آخرین دیدار...!
لحظه ها را سپری کردیم تا به خوشبختی برسیم..
افسوس که خوشبختی همان لحظه ها بودند..!!
.....آه ای سنگ صبور من.....
سرگذشت غم من برای تو که الفتی جاودانه با عشاق داری
چیز تازه ای نیست
صبحت از غم است و دلتنگی..!
حکایت دل است و حدیث عشق..!
.....آه ای سنگ صبور من.....