پیش آبجی کوچولو یاد گرفتم
پیش آبجی کوچولو یاد گرفتم
حسنت به ازل نظر چو در کارم کرد
بنمود جمال و عاشق زارم کرد
من خفته بدم به ناز در کتم عدم
حسن تو به دست خویش بیدارم کرد
ای شیطون بلا
جقله هر چی آتیشه زیر سر خودته
حسنت به ازل نظر چو در کارم کرد
بنمود جمال و عاشق زارم کرد
من خفته بدم به ناز در کتم عدم
حسن تو به دست خویش بیدارم کرد
محمد جان شما هم
ولي در كل حرفهايت كاملا درست بود
حتما به ما سر بزنيد زرر نمي كنيد
تالار كامپيوتر و اينترنت و فناوري
طراحي گــــرافيك و مالتي مديا
تالار برنامه نویسی و طراحی صفحات وب
من معتقدم قبل از ازدواج دو طرف باید به مرحله ای رسیده باشن که نسبت به ثبات ازدواج و آرامش اون احساس نیاز کنن.اگر یکی از طرفین از نظر روانی به حدی نرسیده باشه که از شیطنت های مجردی ارضا شده باشه،مسلما پس از مدتی فیلش یاد هندستون میکنه و میره همون سمتی که کانون زندگی رو تهدید میکنه و این مسیله هم تفاوتی بین زن و مرد قایل نمیشه.
پس تا قبل از ارضا اون احساس نیاز نباید ازدواج کرد.چون با کوچکترین مشکلی در زندگی زناشویی که اصلا غیر ممکن نیست و بلکه عادی هم هست،اتفاقاتی نا خوشایندی در پیش خواهد بود که در جامعه ما به خاطر فرهنگ خاص و اعتقاد دینی خدا رو شکر کمتره.
در آن سوی این دلتنگی ها خدایی هست...که داشتنشجبران تمام نداشتنهاست
منظورتون از ارضای احساس چیه می شه بیشتر توضیح بدید ؟؟
حسنت به ازل نظر چو در کارم کرد
بنمود جمال و عاشق زارم کرد
من خفته بدم به ناز در کتم عدم
حسن تو به دست خویش بیدارم کرد
مجردی دنیای خاصیه.تمایل به شیطنت،دوستیهای سرگرم کننده و بودن در کنار جنس مخالف.این یه نیازه و نمیشه نادیده گرفتش.اگر این نیاز تأمین نشه،هیچ وقت آروم نمیگیری.قول میدم.
در آن سوی این دلتنگی ها خدایی هست...که داشتنشجبران تمام نداشتنهاست