اگر بنگاه انحصاري دقيقا بداند كه هر مصرف كننده براي هر واحد از كالا چقدر بپردازد و بتواند از فروش مجدد كالا ( اربيتراژ) جلوگيري كند براي هرمصرف كننده حداكثر قيمتي (reservation price) را كه وي تمايل دارد بپردازد وضع مي كند.
لذا قيمت هم براي مصرف كنندگان متفاوت و هم براي واحدهاي مصرف جداگانه مصرف كننده معين متفاوت خواهد بود. در صورت انجام چنين تبعيضي تمام مازاد مصرف كننده گرفته خواهد شد .
با اين شيوه و با استفاده از اين تحليل مي توان مفهومي را بعنوان اضافه رفاه مصرف كننده معرفي كرد.كه موارد استفاده ي فراواني در كاربردهاي اقتصاد خرد داردو با استفاده از مفهوم اضافه رفاه مصرف كننده مي توان عملكرد بازار رقابت كامل و انحصار كامل را مقايسه كرد.
براي شروع بحث به جدول و نمودار زير دقت فرماييد :



همانگونه كه مي دانيم تابع تقاضا بيان كننده ي حداكثر مقداري است كه جامعه ي مصرف كنندگان مايل هستند براي ان مقدار محصول بپردازند.
پس اگر فروشنده ي انحصاري بتواند اين سياس ت تبعيض قيمت كامل را دنبال نمايد بصورتي كه از هر مصرف كننده ي كالاي خودش حداكثر مقداري را اخذ كند كه او مايل است براي تصاحب كالا بپردازد پس هيچ اضا فه رفاهي براي مصرف كنندگان باقي نخواهد ماند و فروشنده نيز بيشترين درامد را بدست مي اورد .
به مثال زير خوب دقت كنيد :
با توجه به جدول اگر 1 واحد كالا تقاضا شود Q=1 حداكثر قيمتي كه مصرف كننده براي اين 1 واحد كالا قادر است بپردازد P3=3 مي باشد و
حداكثر مقداري كه مصرف كننده حاضر است براي 1 واحد كالا بپردازد برابر است با مسا حت OQ1×P3 كه OQ1=1 وp3=3 كه مساحت مستطيل P3A1OQ1 مي شود كه 3 است و اين مساحت نيز همان حداكثر درامدي است كه نصيب فروشنده ي انحصاري با اعمال تبعيض قيمت مي شود .
حال اگر واحد دوم كالا تقاضا شود Q2=2 قيمت كاهش پيدا كرده به P2=2 مي رسد اما بايد توجه داشت اين كاهش قيمت بر روي واحد قبلي يعني واحد اول اعمال نشده و قيمت ان براي مصرف كننده اش سر جاي خود باقي مي ماند .پس در Q2=2 حداكثر قيمت P2=2 و حداكثر مقداري كه مصرف كننده متمايل به پرداخت انست برابر با مساحت Q1Q2×P2 كه مي شود 2×1=2 كه باز هم اين همان حداكثر درامدي است كه نصيب فروشنده ي انحصاري از فروش واحد دوم كالا مي شود.
پس اگر بخواهيم به طور كلي بگوييم :
با فروش 2 واحد كالا حداكثر مقداري كه مصرف كننده حاضر به پرداخت براي اين 2 واحد كالاست برابراست مجموع مساحت مقاديري كه حاضر است براي 1 واحد كالا بپردازد بعلاوه ي حداكثر مقداري كه حاضر است براي خريد 2 واحد كالا بپردازذ كه بها چشم پوشي از مساحت مثلثهاي كوچك مي شود مساحت زير منحني تقاضا تا Q2 يعني انتگرال از 0 تا Q2 منحني تقاضا . توجه كنيد منحني تقاضا نه تابع تقاضا .
كه مي شود در كل مساحت OQ1Q2A0 . كه اين ميزان حداكثر درامدي هم مي باشد كه فروشنده ي انحصاري از فروش 2 واحد كالا نصيبش مي شود.
همانطور كه مي بينيم ديگر مازادي هم نصيب مصرف كننده نمي شود بلكه اين مازاد به فروشنده منتقل مي شود.
حال اگر سياست تبعيض قيمت اجرا نشود و اگر قيمت كاهش پيدا كند از P3 به P2 برسد مصرف كننده اي كه از 1 واحد كالا تقاضا مي كرد اكنون اين كاهش قيمت نصيب او مي شود پس صاحب مازادي به ميزان مساحت مثلث P2A2A1 مي شود . يعني اگر تبعيض قيمت اجرا نشود با كاهش قيمت اين كاهش شامل كالا هاي قبلي نيز مي شود .
پس اگر خوب دقت كنيم به نتايج زير مي رسيم :
مقدار فروشي كه انحصارگر مي كند توسط شرط بازار رقابت كامل MC=MR=P بدست مي ايد مي دانيد چرا ؟
با توجه با توجه به مثال و جدول قبل اخرين واحد Q2 بود كه بفروش رفت با قيمت P2 و اين P2 اخرين واحد درامد بود يعني درامد نهايي انحصارگر زيرا با كاهش قيمت قيمتهاي قبلي كاهش نمي يابند و سر جاي خودشان باقي مي مانند پس مقدار فروش انحصارگر مي شود جواب P=MR=MC به شكل زير دقت نماييد :



كه در شكل دوم شرط تعادل MR=MC ( بدون تبعيض ) با مقادير Q* و P* مي باشد . همانگونه كه ديده مي شود مثلث ABC زيان اجتماعي است كه با وجود بازار انحصار پديد مي ايد اما اين زيان اجتماعي با تبعيض قيمت از بين مي رود .
اما در كل درست است كه با تبعيض قيمت كامل ديگر زيان اجتماع ي نداريم و رفاه كل جامعه بهبود مي يابد . اما به مصرف كننده زيان رفاهي تحميل مي شود

براي روشن تر شدن موضوع به مثال زير دقت نماييد :