مقدمه


آن زمان كه اقوام پراكنده اروپايي براي دفاع از خاك خود، نيروهاي مردمي و عموما كشاورزان را بسيج مي‌كردند،ايران پهناور نيازمند تشكيلاتي سازمان يافته براي كشور‌ گشايي، دفاع از سرزمين و حفظ انسجام آن بود. به اين ترتيب، مي‌توان گفت ارتش زماني در ايران شكل گرفت كه نخستين سازمان حكومتي تشكيل شد و به عبارتي قدمت آن به دوره مادها باز مي‌گردد.




امپراتوري هخامنشيان


اما در طول زمان، شكل و حتي نام آن تغيير يافته است. قديمي‌ترين نامي كه براي ارتش در كتيبه‌هاي هخامنشي باقي مانده، اصطلاح مادي «سپاده» (سپاه) است كه در نام ، خاص يكي از سپهبدان مادي ارتش هخامنشي، «تخمه سپاده (تهم سپاه)» بوده و در كتيبه بيستون ذكر آن آمده است.
در زبان فارسي باستان كه زبان كتيبه‌هاي هخامنشي است، به واژه «كاره» بر مي‌خوريم كه هم به معني «سپاه» و هم به معني «مردم» به كار رفته است.


این عکس تغییر سایز داده شده است. روی این جایگاه کلیک کنید برای دیدن عکس کامل. تصویر اصلی دارای اندازه 650x359 یا سنگینی میباشد 222کیلو بایت.

امپراتوري پارتيان


داريوش به جانشينان خود در كتيبه تخت جمشيد چنين اندرز مي‌دهد: «اين كاره (=سپاه و مردم) پارسي (ايراني) را نگهدار!» در دوره باستان، هر قومي را با نمايندگان جنگي آن قوم مي‌شناختند؛ از اين‌رو، پارسيان براي دو مفهوم «قوم» و «جنگيان قوم» يك اصطلاح را بكار برده و از اين اصطلاح هر دو مفهوم يا بسته به متن، يكي از اين مفاهيم را مدنظر داشته‌اند.




امپراتوري ساسانيان


دكتر «عليرضا شاپور شهبازي»، ايران‌شناس، اين واژه را با «كاريس» يا «كاريش» در زبان ليتواني به معني «جنگ، سپاه» قياس مي‌كند. در دوره ساساني به طبقه جنگاوران، «ارتشتاران» و به ارتش و سپاه، «سپاه» و «گوند» اطلاق شد. از دوره صفويه، «قشون» و «قوا» نام خود را به اين تشكيلات دادند و اين كلمات تا زمان رضاخان باقي ماند.
سر‌انجـام، فرهنگستان اول بر‌اساس واژه ارتشتار پهلوي، واژه «ارتش» را براي تشكيلات نظامي كشور ساخت. اين واژه از صورت اوستـايي « رثه ايشتر» گرفته شده،
به معني « بر‌گردونه ايستاده» كه اصطلاحا به «نبردگان، جنگيان» گفته مي‌شد.