عظمت دانش پزشكي و رشته هاي وابسته به آن در دانشگاه گندي شاپور


بخش نخست :

ريشه ي پزشكي و بهداشت و درمان در ايران باستان » نگارنده ي اين رساله مي انديشد : عظمت و شكوه دانش پزشكي و رشته هاي وابسته به آن در دانشگاه گندي شاپور ، به ويژه بين سال هاي 530 تا 585 ميلادي به حدي بود كه جهان روز را تحت الشعاع قرار داده است . كريستنسن كه يكي از بزرگ ترين خاورشناسان بي طرف جهان است در كتاب ايران در زمان ساسانيان مي نويسد : همه ي اقوام جهان برتري ايرانيان را در طب در زمان خسرو انوشيروان اذعان دارند . هم چنين دكتر الكود سريل پزشك و خاورشناس معاصر در كتاب ميراث ايران مي نويسد : وضع آبرومند و مقام ارجمند پزشك در جامعه ي كنوني بشر تا حد زيادي مديون پزشكان ايراني دوره ي ساسانيان است و صرف نظر از چند مورد استثنايي در جامعه ي پزشكان يونان و روم و مصر ، اكثر آن ها در وضع بد و بي آبرومندي مي زيسته اند و يا دكتر براون ، پژوهش گر معاصر انگليس مي نويسد : جهان آن روز چيزي شبيه به كتابخانه ي دانشگاه گندي شاپور را به خود نديده بود . براي دست يابي به اين عظمت ها و فرهنگ ها ، بايد به ريشه هاي پزشكي و بهداشت و درمان در ايران باستان پي برد . از سويي براي پي بردن به اين كمال ، لازم است به گونه ي فشرده به تاريخ پزشكي بشر اشاره شود و آن گاه به نخستين جايگاه پزشكي جهان در بين النهرين رفته و با شناخت نسبي آن در منطقه و سپس پزشكي ديگر نقاط جهان ، بحث راستين دانش پزشكي در دانشگاه گندي شاپور را در بين سال هاي 530 تا 585 ميلادي ، آغاز كرد .




فرنام 1 : پيشينه ي دانش پزشكي دانش مندان و پژوهش گران پيشينه ي پزشكي را بين 70 تا 80 هزار سال پيش تخمين زده اند . نخستين بار زمين شناسان به يك جمجمه ي انسان كه متعلق به 70 هزار سال پيش است برخورد كردند كه آثاري از بيماري هاي استخوان در آن مشهود بود . هم چنين كاوش گران در بازديد از غار سه برادران در دامنه ي كوه پيرنه ( بين فرانسه و اسپانيا ) به تصوير يك پزشك دوره ي يخ بندان با ويژگي هاي خود كه در ديوار غار نقش شده و از 17 هزار سال پيش باقي مانده است ، برخورد كردند .

وجود اين نقش بر ديوار غار دليل بر بيماري هاي آن دوره بوده كه به وجود پزشك يا پزشك نما احتياج داشتند . ضمناً در بين سده هاي پاياني دوره يخ و يا ابتداي دوره ي سنگي كه نژادي از انسان هاي اوليه جانشين نژاد شبيه انسان دوران نئاندرتال شده و شايد نياي مستقيم نژاد كنوني انسان باشد . در بين اين مردم اوليه بيماري هاي استخواني شامل تومورها ، انحراف و سل ستون فقرات ، نرمي استخوان و نوعي شكاف بين مهره ها وجود داشته است . گو اين كه امروز نمي توان درباره ي بيماري هاي آن زمان اظهار نظر قطعي كرد ، ولي با بررسي هاي دقيق مأخذ و منابع موجود مي توان حدس زد كه انسان هاي آن دوره نه تنها به سحر و جادو و طلسم و قرباني و شكنجه و خودآزاري همراه با خرافات متوسل مي شدند ، بلكه از برخي گياهان پيرامون خود بهره برداري مي كردند . به علاوه با بهره برداري از سنگ هاي چخماق چاقوهايي مي ساختند كه استخوان سر را سوراخ مي نمود . زيرا شماري از جمجمه هاي انسان هاي آن دوره كه در اروپا ( فرانسه ، اسپانيا ، اتريش ، انگلستان و … ) يافت شده ، سوراخ هايي منظم به شكل دايره روي استخوان سر ايجاد مي كردند و سپس استخوان محاط بين اين سوراخ هاي گرد را به شكل صفحه اي گرد جدا كرده و آن را مانند يك طلسم يا تعويظ به گردن مي آويختند .

هم چنين در دوره ي نوسنگي در بين همه ي انسان هاي روي زمين سحر و جادو و قرباني حيوانات حتا قرباني آدمي براي شفاي بيماري ها نيز وجود داشته است . كاوش گران پس از جنگ جهاني اول در برخي از كشورهاي اروپايي و آسيايي و در سرزمين هاي مكزيك و پرو به بقاياي انسان هاي دوران نوسنگي برخورند كه در بين ان ها انواع بيماري هاي استخواني ديده شده است .