سي ام تير، قيام خونين مردم و بازگرداندن دكتر مصدق به قدرت
دکتر مصدق
در چنين روزي (سي ام تير سال 1331 = 21 ژوئيه 1952) پس از پنج روز تظاهرات خونين و پر تلفات در تهران و پاره اي از شهرهاي ديگر، شاه مجبور شد كه شرايط دكتر محمد مصدق را بپذيرد و از او بخواهد كه بار ديگر رياست دولت را بر عهده گيرد.
دكتر مصدق به عنوان اعتراض به مداخلات شاه در امور اجرايي، از رياست دولت كناره گيري كرده بود و شاه احمد قوام (قوام السلطنه) را مامور تشكيل كابينه ساخته بود كه مردم به پشتيباني از دكتر مصدق به خيابان ها ريختند و تا بازگرداندن وي به رياست دولت از پاي نشستند. دكتر مصدق تاكيد داشت كه نظام حكومتي ايران مشروطه پارلماني است و شاه قانونا حق مداخله در امور اجرايي (دولت) را ندارد، زيرا كه رئيس دولت منتخب مجلس (نمايندگان ملت) است.
آيت الله كاشاني قوام السلطنه را مردي خائن، ظالم، مستبد و عامل بيگانه خوانده بود و اعلام كرده بود كه نبايد اجازه داده شود بار ديگر در ايران كساني بر سر كار آيند كه عامل بيگانه باشند و خيانت كنند. وي انتصاب قوام السلطنه را يك توطئه امپرياليستي خوانده بود.
مردم در تهران و چند شهر ديگر از جمله كرمان، شيراز، اصفهان، كرمانشاه و ... از بامداد سي ام تير ماه 1331 مانند روزهاي ديگر در حمايت از دكتر مصدق به خيابانها ريخته بودند كه از ساعت 9 بامداد تظاهرات در منطقه بازار تهران و خيابان ناصرخسرو شدت بيشتري به خود گرفت. اندكي بعد گروههاي ديگري از مردم كه در ميدان توپخانه، خيابان اكباتان، ميدان بهارستان و خيابان شاه آباد (حد فاصل ميدان بهارستان تا ميدان مخبرالدوله) گرد آمده بودند بر شدت تظاهرات افزودند . در اين ميان خبر رسيد كه از كرمانشاه كفن پوشان عازم تهران شده اند.
ساعت ده بامداد از مقابل دانشگاه تهران كه آن زمان در حاشيه شهر بود، هزاران تن ديگر دست به راهپيمائي زده ، فرياد يا مرگ يا مصدق سر داده و به سوي ميدان فردوسي به حركت در آمده بودند و به همين گونه از ميدان فوزيه و نقاط ديگر شهر كه سربازان و تانكها وارد عمل شدند و مردم را به گلوله بستند . شدت عمل نظاميان درميدان بهارستان و خيابانهاي اطراف آن بيشتر بود. با وجود اين، مردم در نيمروز بر شدت تظاهرات خود افزودند و شاه كه خود را در خطر ديد تسليم شد و علاوه بر نخست وزيري، حاضر شد كه وزارت جنگ را هم به دكتر مصدق بسپارد.در مجلس هم هنگام اخذ راي اعتماد مجدد به دكتر مصدق، تنها سه نماينده راي موافق ندادند.
دكتر مصدق « سي ام تير» را در تاريخ مبارزات، روزي فراموش نشدني خواند، كه مردم ايران يكدل و يك زبان بر ضد توطئه و تحريكات خارجي بپاخاستند و پيروز شدند. با وجود اين شكست، چرچيل نخست وزير وقت انگلستان از توطئه و شاه از مخالفت دست بر نداشتند, زيرا که شكست شاه در واقعه سي ام تير، شكست بزرگتري براي انگلستان بود كه ملي شدن صنعت نفت ايران و خلع يد از آن دولت، پايه هاي امپراتوري اش را به لرزه درآورده بود. تا اين كه يك سال و 28 روز بعد با كودتاي 28 مرداد درسال 1332خورشيدي به حكومت دكتر مصدق پايان دادند.چرچيل و دولت او با كوشش زياد ، دولت تازه آمريكا (ژنرال آيزنهاور ) را كه در ژانويه روي كار آمده بود در اين براندازي با خود همدست كرد.چرچيل براي اين منظور به ديدار آيزنهاور به واشنگتن رفته بود. ترومن رئيس جمهوري قبلي آمريكا كه دولت مصدق را منتخب مردم مي دانست ، براي براندازي او تسليم فشار چرچيل نشده بود. نتايج براندازي 28 مرداد در ديدار سران آمريكا ، انگلستان و فرانسه دردسامبر همين سال در «كنفرانس برمودا» مطرح و بررسي همه جانبه شد.
رويدادهاي اواخر تيرماه 1331 خورشيدي ايران همزمان بود با طرد سلطنت در مصر و اوج جنگ كره بود. طرد سلطنت در مصر ضربه ديگري بر پيكر استعمار انگلستان بود.
اتفاقا انگلستان در همين روز (21 ژوئيه) در سال 1588 ميلادي با پيروزي در جنگ دريايي بر اسپانيا، به دوران برتري اسپانيا در جهان پايان داده و برجاي آن نشسته بود و بازگشت دكتر مصدق به دست مردم به قدرت ضربه قاطعي بر امپراتوري انگلستان بود كه روزگاري ايران را ميان خود و روسيه قسمت كرده بود و شاه مي برد و شاه مي آورد، هرات را از ايران جدا مي كرد و ....