ايراني ها پس از فتوحات پي در پي در آساي صغير به وجود سكه و لزوم آن پي بردند ولي پادشاهان هخامنشي چون كمبوجيه و كوروش به ضرب آن اقدام نكردند ، اما به شهرها و ممالكي كه تابع ايران شده بودند اجازه دادند كه به ضرب سكة محلي خود ادامه دهند . داريوش اول براي اولين بار در ايران يه ضرب سكه هاي طلا و نقره اقدام نمود و سكه هاي طلا در يك و از طلاي خالص و به وزن 41/8 گرم و شكل نقه 6/5 گرم است . داريوش هم براي ترتيب اوزان تناسب طلا و نقره را ( به ) را به كار برد و چون در يك 41/8 گرم با وزن 112 گرم نقره مطابقت مي كرد و اين وزن براي گردش در تجارت و كسب سنگين و غير حمل بود ، از اين رو به ده قسمت تقسيم نمود و هر سكه 21/11 گرم وزن داشت . در اين صورت سكة نقره 21/11 گرم با يك سكة طلاي در يك 41/8 گرمي مطابقت مي نمود . ولي داريوش براي سهولت امور معاملاتي سكه هاي نقره را به نصف وزن تقليل داد كه همان شكل معروف است كه 6/5 گرم است ، بنابراين بيست شكل نقره ارزش يك در يك طلا را داشته است .

ضرب سكه در چين پس از كشورهاي ديگر متداول گرديد ولي چينيها خودشان مستقلاً مبادرت به اين كار كردند و آنرا از ملل ديگر ياد نگرفتند . ژاپنيها و كره ايها ضرب سكه را از چين اقتباس نمودند .